1401/07/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الجهاد/جنگ نرم /مقدمه جنگ نرم
• حدیثخوانی
قال رسول الله صلی الله علیه و اله: خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الْبِرِّ شَيْءٌ الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ النَّفْعُ لِعِبَادِ اللَّهِ[1]
دو خصلت از مجموعه مهم ترین خصلت های بشری است. اگر همهی آداب و فرامین دینی را مورد توجه قرار بدهیم، باز هم این دو خصلت، چکیده همهی این آداب و تعالیم است. نخست ایمان به خدا؛ که همه ی انبیا آمده اند تا انسان خاکی را به خداوند قادر متعال پیوند دهند. انسانی که گِل وجودی خودش را در سرزمین ربوبی و الهی جای میدهد و در خاک محبت خدا و علاقه به خدا و انس به خدا رشد و پرورش میدهد، از قدرت لایزال الهی بهره مند است. خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تر است، هم ما را محاسبه و کنترل میکند و هم آنجایی که انسان دل در گرو خدا داشته باشد، از انسان حمایت می کند. این خصلت انسان را رشد میدهد و بارور می سازد. خصلت دومی که انسان بارور شده در فضای علاقه به خدا و ایمان به خدا داراست، این است که نفع برای بندگان خدا داشته باشد کسی که نفع برای بندگان خدا نداشته باشذ، این از اعتبار انسانیت و خصلت های کمالی انسانی بی بهره است.
خداوند همه ما را موفق بدارد که بتوانیم به فرامین دینی و اخلاقی که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله به ما آموخته است عمل کنیم.
• آغاز سال تحصیلی و وضعیت فعلی کشور
سال تحصیلی جدید آغاز شده و حوزه علمیه با برخورداری از عنایات الهی و توجه ویژه حضرت بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفدا، فعالیت و کارهای علمیاش را آغاز کرده است. امیدوارم که خداوند همهی افاضل و بزرگان و همچنین طلاب عزیز را را مورد توجه قرار دهد، تا امسال از همه سالها بهتر تلاش کرده و پیشرفت داشته باشند. پیشرفت علمی، امروز از مهمترین نیازمندیهای جامعهست؛ که باید بخشی از آن توسط نظریهپردازان دینی در حوزه های علمیه جامه عمل پوشانده شود. بسیاری از پرسشهایی که نسل جدید با آن مواجه است و متاسفانه در برخی از موارد پاسخ وافی و شافی را دریافت نمیکند. ما اگر بخواهیم که به همهی نیازهای نسل جدید پاسخ بدهیم، نیازمند این هستیم که کارخانه فکری و دستگاههای تولید اندیشه در حوزه علمیه را بیشتر از گذشته فعال نماییم.
سال جدید تحصیلی در وضعیتی آغاز میشود که متأسفانه دشمن بساط جنگ نرم در ایران را از هر وقت دیگری قویتر گسترانده است. از هر سوژهای میخواهد استفاده نماید، برای اینکه اهداف شوم خودش را به نتیجه برساند. دو هدف بزرگ در رویکرد دشمن وجود دارد که این دو هدف، در طول هم و در عرض هم دائما پیگیری میشوند. هدف اول، تغییر ذائقه دینی و فکری و فرهنگی مردم و تغییر تمایلات اجتماعی است. خیلی تمایل دارد این تغییر را ایجاد کند. زیرا با این تمایلات و گرایشهای فکری و فرهنگی در جامعه ایران، ایران به کشوری مقتدر، توانمند، رو به جلو و موثر تبدیل شده است. کشوری که تحریم است و با این وجود موشک تولید میکند، ماهواره به فضا پرتاب میکند، در عرصه های پزشکی پیشرفت و توسعه دارد، موجود زندهای چون میمون را به آسمان میفرستد و پس از یک دوره تحقیقی و کارشناسی، زنده به زمین برمیگرداند. کشوری که در جنگ توانسته است تا امنیت را برای خودش حفظ کند. همه اینها در زیر سایه فکر و اندیشه و باورهای دینی مردم محقق میشود. بنابرین اولین کاری که دشمن در صدد اجرای آن است، تهی کردن مردم از این باورهاست و جنگ نرم برای همین هدف طراحی میشود. هدف دوم اینکه وقتی باورهای مردم تغییر کرد و ادارک آنها تفاوت یافت و به الگوهای جدید دیگری فکر کردند که در قاموس اندیشه دینی جایی ندارد، دیگر نیاز آنها به دین کم شده و فاصلهشان با دین زیاد میگردد. معیارهای دینی را کنار میگذارند. چنین آدمی به جای منفعت جمعی، منفعت شخصی برایش اهمیت یافته و تحریکات دیگری که ممکن است صورت بگیرد. در گامهای بعدی نظام اسلامی را مورد هدف قرار دهند و حاکمیت دینی را زیر سوال قرار بدهند. بنابرین جنگ نرم مثل همه جای دنیا، دو میدان اساسی را هدف قرار میدهد: یکی اندیشه و باور مردم و دیگری نظام حاکمیتی را.
در چنین شرایطی، دوستان اصرار داشتند که مباحثهای تحت عنوان ابعاد فقهی جنگ نرم برقرار کنیم، تا در لابهلای این مباحث، علاوه بر تشریح ابعاد جنگ نرم، اهداف چنین جنگی، ابزار این نبرد و مقابله با دشمن در این میدان و راهکارهای مقابلهای را بررسی کنیم و به بیان حکم فقهی هر یک از این ابعاد بپردازیم.
خب؛ جنگ نرم از طرفی عقول و اندیشه و مجاری فکری را هدف قرار میدهد. همانطوری که به آن اشاره ای کردم، از جنگ نرم ممکن است به عملیات روانی نیز تعبیر شود. دیگر آنکه جنگ نرم در فضای سایبر است و پیچیدگیهای خاص به خود را داراست.
هنگامی که سخن از جنگ و جبهه و جهاد است؛ در متون دینی با مقولهی جهاد و احکام جهاد آشنایی زیادی وجود دارد و فقها و بزرگان زیادی از گذشتهی دور در این مباحث نظرات خود را تشریح کردهاند و آثار گرانبهایی در اختیار ما هست. اما مقولهی جنگ نرم که با پیشرفت دستگاههای تأثیرگذار و ارتباط جمعی، ابعاد جدید و گستردهای به خود گرفته، در فضای حوزه ها کمتر مورد توجه قرار گرفته و کمتر به آن پرداخته شده است. حوزویان عزیز آنگونه که شایسته است ابعاد این جنگ و جهاد و جبهه را تشریح نکردهاند. بنابراین وقتی موضوع تشریح نشده، به تبع آن، احکامش نیز بیان نشده است. انشاءالله تلاش میکنیم با ترسیم واقعی از این بخش و مدل از جنگ و این اسلوبی که میدان واحدی هم ندارد، زوایای فقهی که لازم است بدان توجه شود و در آن نظریه پردازی صورت پذیرد را توضیح دهیم.
• تعریف جنگ نرم
پیش از ورود به مباحث اصلی، سزاوار است که چند نکته ای را مورد توجه قرار دهیم:
اولا مقصود و تعریف از جنگ نرم چیست؟
شایان ذکر است که در مباحث مفهومی، وقتی خواستیم روایات، آیات و ادله جهاد را بررسی کنیم، مفهوم از جهاد، جنگ، جنگسرد و جنگنرم را با تفصیل بیشتر توضیح خواهیم داد؛ اما برای تقریب ابتدایی به ذهن ناچاریم در گام اول بگوییم که جنگ نرم یعنی چه؟ منظور ما از جنگ نرم چیست.
معمولا جنگ نرم را به معنای اجرای برنامههای حساب شدهی به ظاهر مسالمتآمیز و طولانی مدت قلمداد میکنند. یعنی سه عنصر اصلی «برنامه ریزی و طراحی حساب شده»، «رویکرد مسالمت آمیز» و «برنامه ریزی دراز مدت» از عناصر اصلی تولید جنگ نرم است.
برای چه؟
برای نفوذ در ارکان سیاسی یک نظام یا تغییر سیستم حاکمیتی آن؛ و بی اعتبارسازی ارزش های حاکم بر آن نظام؛ بدون استفاده از خشونت. یعنی رفتار خشونتآمیزی بکار گرفته نمیشود. کودتایی صورت نمیگیرد. تروری انجام نمیشود. در میدان جنگ، توپ و تانک و تسلیحات نظامی وارد نمیشود. اما اهداف طراحان این جنگ، محقق میگردد.
تا دیروز اگر یک ارزشی - مثلا استقلال- به عنوان یک ارزش در یک نظام بود؛ و همه به وجود استقلال افتخار می کردند، امروز ارتباط با غرب ارزش میشود. چرا؟ چون دستگاههای تبلیغاتی، ابزارهای تبلیغاتی و تواترسازی حوادث؛ به این سمت تبلیغ میکنند که رشد انسانها و رشد جامعه، زمانی صورت میگیرد که با غرب رفت و آمد صورت بگیرد. این برجسته میشود. آن قدر تلاش میشود، تا نسل جوان این را یک واقعیت غیرقابل انکار قلمداد نماید. از طرف دیگر، ناکارآمدی و ناتوانی و عدم موفقیت های حوزه خودی را هم بسیار برجسته میکند و به دروغ، اینها را در اذهان فرو میکند.
بنابرین جنگ نرم، تغییر محاسبات است. تغییر باورها و تغییر اندیشه هاست. تغییر اعتبارات مهم ذهنی است. اشیایی که در اذهان و در افکار معتبر هستند، ارزشهایی که حاکمند؛ اینها را میخواهد تغییر دهد. تا به دنبال آن بتواند مرزهای فکری اندیشه و باور را سست نموده و نفوذ خود را فراهم نماید. دشمن وقتی مرز های فیزیکی ررا با توپ و تانک رد میکند، جلو میآید. اینجا مرتکب جنگ سخت شده است. ولی وقتی مرز باورها را از هم گسسته میکند و اعتقادات را به فراموشی میسپارد و کاری میکند که یک جامعه، اعتقاداتش را فراموش کند، اینجا وارد جنگ نرم شده است. در جنگ سخت ممکن است یک روز، چند روز، چند سال تلاش کند؛ اما در جنگ نرم ممکن است برای یک دوره بیست ساله، سی ساله، چهل ساله طراحی صورت پذیرد تا رفته رفته اثرگذاری نماید.
• تعابیر گوناگون از جنگ نرم
از جنگ نرم با تعابیر مختلفی یاد میشود. برخی به جنگ نرم «براندازی نرم» هم میگویند. «براندازی در سکوت» هم می گویند. «براندازی خاموش» یا «براندازی قانونی» هم گفته میشود. چرا؟ چون از خلأهای قانونی یا از ابعاد قانونی و از مصوبات قانونی که در یک کشور هست نیز استفاده میشود. مثلاً قانونا هر فردی می تواند گذرنامه بگیرد و در جیبش گذاشته و به خارج از کشور برود. اگر دشمن آمد، طراحی کرد تا نسلی از یک جامعهای را با استفاده از راهکار قانونی -که گذرنامه، مرز، بلیط هواپیما و شرایط حاکم بر جامعه است- طراحی کرد تا عدهای از جوانان را به خارج برده تا آموزش دهد که چگونه رفتار نمایید تا جامعه با شما همکاری کرده و شعارهای جدید را با فرمولهای جدید به آنها آموزش داد؛ این میشود استفاده قانونی از خلأهای قانونی. برای همین به این «براندازی قانونی» نیز گفته میشود.
«براندازی خاموش» یا «براندازی در سکوت» نیز گفته میشود؛ زیرا صدای توپ و تانکی شنیده نمیشود. «فروپاشی از درون» نیز گفته میشود، زیرا دشمن از بیرون هجوم نمیآورد تا کشور گشایی و فتح نماید، بلکه در درون یک جامعه، مردم را طوری برمیانگیزاند تا آنچه را که دشمن به آن تمایل دارد را فریاد بزنند. از همین رو به آن «انقلاب مخملی» هم میگویند. زیرا انقلاب مخملی، یعنی ظاهری نرم دارد؛ اما در داخل مشتی محکم به گونه انقلابها یا جوامع دارد.
اینها نامگذاریها و تعابیری است که از جنگ نرم به عمل میآید. همانطور که گفتیم هدفش تغییر ارزشها و تغییر نظام حاکم و جابهجایی قدرت یا افرادی که در یک نظام حکومتی حاکمند، میباشد.
در این نبرد، چون از ظرفیت های قانونی و ظرفیت های حقوقی نیز ممکن است استفاده شود؛ مقابله با آن بسیار کار سخت و پیچیده ای است. وقتی دشمن به عنوان متجاوز از بیرون حمله میکند، همه تحریک میشوند در مقابل متجاوز بایستند. اما وقتی دشمن میآید در نظام محاسباتی و اندیشه یک جامعه نفوذ می کند؛ و جوری طراحی میکند تا مردم همان شعار و همان مطلبی که دشمن در پی آن است را بگویند؛ این را دیگر به راحتی نمیشود به جنگش رفت و با آن مقابله کرد.
• جمع بندی جلسه نخست
به عنوان یک جمع بندی کوتاه میتوانیم به این چند نکته اشاره نماییم، که مقوله جنگ نرم یک تعبیر کنایی نیست؛ بلکه یک جنگ واقعی علی الارض است. ما سربازان این جنگ را با چشم خود نمیبینیم. نه صدای توپ و تانکی که شلیک میکنند میشنویم و نه ظاهرش را میبینیم؛ اما جنگی واقعی است. در جنگ سخت، خانه و کاشانه و شهرها و مدن و کارخانهها و اینها هدف اند، اما در جنگ نرم، مجاری اندیشه و نظام محاسباتی و نظام ادراکی و باورهای یک جامعه دائما توسط دستگاه های رسانه ای خبری و اطلاع رسانی مورد بمباران قوی قرار میگیرند. اعتقادات و التزام به مسائل اخلاقی هدف قرار میگیرد. مسئله تا جایی پیش میرود که به عنوان نمونه جوانی به طور علنی ابراز میکند غیرت یعنی چه! من دوست دارم تا زنم آزاد باشد و با هر کسی که میخواهد برود و بیاید و بنشیند. یا خانمی خودش را از هر گونه لباس عاری کرده و فریاد میزند مرا ببینید، این جسد و جسم من است.
چه شد که انسانی که روزی حیاء و عفت و غیرت داشت، باورهایش چنین دگرگون میشود. این چیزی نیست جز آنکه حریف در عملیات جنگ نرم موفق به انجام آن شده است.
نکته بعدی در این جمع بندی اینکه جنگ نرم بین دو قدرت و دو بازیگر یا چند بازیگر در جریان است. دو گروه در تقابل اند. یکی از این دو گروه مهاجم و دیگری قربانی است. همانطوری که این تقابل و این دو جریان قدرت در جنگهای سخت وجود دارد.
از همه ابزار و وسایل خودشان استفاده می کنند. برخی از این ابزارها قانونی است، ولی از آن استفاده غیر قانونی میشود و برخی غیرقانونی است. هرگونه دسیسه، خدعه و تبلیغات، با استفاده از خلأهای قانونی، سطح جامعه و سطح مسئولین جبهه طرف مقابل را در بر میگیرد.
در چنین وضعیتی باید دید که اولا این جنگ نرم وقتی به ما تحمیل میشود، ما در حالت تدافعی چه وضعیتی داریم، یا چه وظیفه ای داریم. یا آنجایی که دشمن میخواهد اقدامی بکند، ما در حالت تهاجمی یا اقدام پیش دستانه چه وظایفی داریم. آیا ادله جهاد و وجوب دفاع از خود در برابر دشمن فقط شامل جنگ سخت و در میدان است یا جنگ نرم را هم در بر میگیرد؟
ما اگر دیدیم مثل این حرکتی که چند سال قبل در عراق اتفاق افتاد؛ حرکت تِشرین را که استارت زدند، تشرینی ها به خیابان آمدند. یک عده جوانی که قبلا به آمریکا برده بودند و ارتباط گرفته بودند و آموزش دادند -دختر و پسر زیر بیست سال- و ذائقه آنها را تغییر دادند. اینها به میدان آمدند و تجمع کردند. اگر فهمیدیم دشمن میخواهد یک چنین کاری با ما کند، آیا میتوانیم به طور پیش دستانه از خروج جوانانمان جلوگیری کنیم؟ فقه در اینجا چه میگوید؟ آزادی های مردم را سلب کنیم؟ برای مقابله چه میتوانیم بکنیم؟ برای اقدام چه می توانیم بکنیم؟ اقدامی که پیش دستانه باشد. همانطوری که ما در هنگام جنگ سخت سنگر گیری میکنیم و این سنگر سازیها محدودیتهایی را برای جامعه ایجاد میکند؛ آیا در فضای جنگ نرم نیز میتوان سنگرسازی کرد؟ در جنگ سخت وقتی حریف یا دشمن در جبهه وارد یک تک نظامی میشود، پاتکش این است که مثلاً عقبه دشمن را هدف قرار دهند. پاتک در جنگ نرم چیست؟ چگونه میتوان عمل نمود؟ نگاه شرع به پاتکش چیست؟
الان در فضای جنگ نرم، بزرگ ترین راهکار مقابله ای «جهاد تبیین» است. جهاد تبیین یعنی پاتک در برابر تک دشمن. این به عهده کیست و چه کسانی اینجا وظیفه دارند و وظیفه خود را چگونه باید انجام دهند؟ اگر هجوم دشمن به مخّ و اندیشه جوانان است، چه کسی باید این وضعیت، این فضا و این جوانان را توامندسازی کند؟ این توانمندسازی به نحو وجوب است یا استحباب؟ اینها مقولاتی است که ما باید در بحث جنگ نرم، ضمن بررسی ادلهای که در باب جهاد مطرح میشود، بحث نموده و مشابه سازی کنیم و احکام شرعی را استخراج کنیم. اینکه ﴿قاتلوا الذین یلونکم من الکفار﴾[2] در جنگ نرم چگونه تحلیل میشود. اینکه اگر دشمن از هر زوایه به شما حمله کرد، شما از همان زاویه پاسخش را بدهید، چه واجباتی را بر ما تحمیل میکند؟ اگر دشمن در فضای سایبر پیشرفت زیادی داشت، وظیفه ما چیست؟ چگونه در فضای سایبر خودمان را توانمند کنیم و به مقابله برخیزیم.
مقابله با دشمن یک ضرورت امکان ناپذیر است که امیدوارم خداوند متعال توفیق دهد در این سلسله مباحث، نگاهی به برداشت از موضوع جنگ نرم و مسئله جنگ نرم و ابعاد جنگ نرم و اهداف جنگ نرم و با نگاهی به منابع فقهی بتوانیم پاسخ هایی را به پرسش های مطرح ارائه کنیم. انشاله در جلسات آینده ادامه خواهیم داد.