درس خارج اصول استاد رضازاده

96/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقام سوم/ متباينين/ اصالت الاشتغال/ اصول عمليه

بیان شد در اطراف علم اجمالی، گاهی بحث در این است که اصل جاری می شود که تقریبا تمام شد و یک تتمه دارد که بعد بیان خواهیم کرد.

و گاهی اماره در اطراف علم اجمالی جاری می شد که بحث ما در این قسم است.

اگر علم اجمالی داشتیم و در تمام اطراف این علم اجمالی یا در بعضی از اطراف علم اجمالی، اماره جاری شود، چه باید کرد؟

بحث در دو مقام است:

مقام اول: جریان اماره در تمام اطراف علم اجمالی

مقام دوم: جریان اماره در بعضی از اطراف علم اجمالی

اما مقام اول: جریان اماره در تمام اطراف علم اجمالی

مثال: من علم اجمالی دارم که یکی از این دو فرش نجس است و بینه نسبت به تمام این اطراف جاری شد و یک بینه گفت فلان فرش پاک است و دیگری گفت فرش دیگر پاک است.

قسم اول: اماره موافق با علم اجمالی است

حال اگر این بینه جاری شده، موافق با علم اجمالی بود، مثلا علم اجمالی به نجاست یکی از سه فرش داشتم که لازمه آن اجتناب از هر سه است و چند بینه هم جاری می شود که هر کدام یک فرش رامی گوید نجس است، لازمه بینه این است که فرش ها نجس است، و نتیجه بینه ها با نتیجه علم اجمالی یکی است که از همه اجتناب باید کرد.

در این قسم، حرفی نیست و جای بحث نیست.

قسم دوم: اماره مخالف با علم اجمالی است

اما اگر بینه مخالف با علم اجمالی باشد، مثلا علم اجمالی داریم که یکی از فرش ها نجس است و بینه ها گفتند که هر سه فرش پاک است، چه باید کرد، آیا به علم اجمالی عمل شود یا به اماره؟

در اینجا می فرمایند به بینه ها نمی توان عمل کرد. چون بین خود این بینه ها درگیری و تعارض است. بینه ای که می گوید فرش اول پاک است، بالالتزام می گوید فرش نجس، فرش دیگری است و بینه در فرش دیگر هم می گوید این فرش پاک است و بالالتزام می گوید فرش نجس، فرش دیگری است. و در مسئله حجیت خبر بیان شد که خبر هم در مدلول مطابقی و هم در مدلول التزامی، هر دو حجت است. پس قهرا این بینه ها در مدلول التزامی خود هم حجت هستند و با هم درگیری و تعارض دارند و در هر یکی از این اطراف، مدلول مطابقی بینه می گوید این پاک است و مدلول التزامی بینه دیگر می گوید، این نجس است و درگیری و تعارض واقع می شود.

همچنین در باب تعارض اصول بیان شده است که ما دو قاعده در تعارض دو اماره داریم، یک قاعده اولیه است و یک قاعده ثانویه، قاعده اولیه نسبت به همه اماراتی است که با هم درگیر می باشند و قاعده ثانویه در خصوص تعارض بین دو خبر است تحت هر عنوان که باشد.

به مقتضای قاعده اولی، هر دو اماره ساقط می شوند و به هیچکدام نمی توان عمل کرد، چون فرض این است که دو اماره با هم تعارض دارند و هیچکدام هم مرجحی ندارند و ادله حجیت آنها، هر دو را شامل نیستند، پس لا محاله باید تساقط کنند و به هیچ کدام نمی توان عمل کرد. حال در ما نحن فیه هم اگر قاعده ثانویه شاملشان نشود، هر همه بینات ساقط می شوند.

اما قاعده ثانویه که در خصوص دو خبر متعارض است، یا تخییر است یا ترجیح که دو قول در مسئله می باشد، بعضی می گویند ابتداءا ترجیح جاری است و اگر هر دو مساوی بودند، نوبت به تخییر می رسد و بعضی می گویند از اول تخییر جاری است. اما در غیر دو خبر، تساقط باید کرد، چون قاعده ثانویه در دو خبر است.

نتیجه اینکه اگر در اطراف علم اجمالی، در همه اطراف بینه جاری شد و مدلول مطابقی هر کدام با مدلول التزامی دیگری درگیر است و ادله حجیت هم شامل هر دو نمی شود، نتیجه این است که به هیچکدام نمی توان علم کرد و بینه کان لم یکن خواهد شد و فقط علم اجمالی باقی می ماند و منجز می باشد و فرقی نیست در اینکه عمل بر طبق بینه، موجب مخالفت عملیه با علم اجمالی باشد یا نباشد و در هر صورت بینه ها تساقط می کنند و باید به علم اجمالی عمل کنیم.

اما مقام دوم: جریان بینه در بعضی از اطراف علم اجمالی

من علم اجمالی دارم که یکی از دو فرش نجس است، بینه می گوید یک فرش نجس است، در اینجا چه موافق علم اجمالی باشد یا مخالف با علم اجمالی باشد، آیا به بینه می توان عمل کرد؟

می فرمایند اگر چنانچه بینه مطابق با علم اجمالی بود، بخاطر بینه گفته می شود که علم اجمالی منحل می شود، مثل علم اجمالی داریم که ده گوسفند از صد گوسفند غصبی است و بینه می گویند این ده گوسفند، گوسفندان سیاه هستند، در اینجا بینه موافق علم اجمالی است و علم اجمالی منحل می شود و حکم می شود که ده گوسفند غصبی همانهایی هستند که بینه گفته است، اما اگر بینه به کمتر از علم اجمالی گفت، مثلا بینه گفت این پنج گوسفند غصبی است، به اندازه این 5 گوسفند، علم اجمالی منحل می شود و معلوم به علم اجمالی، 5 گوسفند می شود و اماره دیگری گفت این 5 گوسفند دیگر غصبی است، علم اجمالی بالکل منحل می شود.

اما اگر بینه بر خلاف علم اجمالی بود، مثلا علم اجمالی دارم ده گوسفند غصبی است و بینه می گویند این ده گوسفند غصبی نیست، علم اجمالی، محدود به غیر این ده گوسفند می شود.