درس خارج اصول استاد رضازاده
95/06/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اخبار/ دلائل اخباريين/ شبهه حكميه تحريميه/ اصالت البرائة/ اصول عمليه
بحث در ادله اخباريين بر لزوم احتياط در شبهه حكميه تحريميه بود كه ايشان به آيات و روايات و عقل استدلال كرده اند.
استدلال به آيات بيان شد و معلوم شد كه ادله ايشان مخدوش است و مثبت مدعايشان نيست.
دليل دوم اخباريين: روايات
اخباريين به اخبار زيادي تمسك مي كنند كه بعضي ادعاي تواتر كرده اند.
نسبت به دسته بندي اين روايات اختلاف وجود دارد.
تقسيم اول: مرحوم آخوند در كفايه[1] و محقق خويي[2] در مصباح مي فرمايند: اخباري كه اخباريين به آنها استدلال كرده اند، دو طائفه مي باشند:
الف: اخباري كه دلالت بر توقف در زمان شبهه واجب است، دارند؛
ب: اخباري كه دلالت بر وجوب احتياط دارند.
تقسيم دوم: آيت الله ميلاني[3] و منتقي الاصول[4] مي فرمايند: اخباري كه اخباريين به آنها استدلال كرده اند، سه طائفه مي باشند:
الف: اخباري كه دلالت بر توقف در زمان شبهه واجب است، دارند؛
ب: اخباري كه دلالت بر وجوب احتياط دارند؛
ج: اخبار تثليث.
تقسيم سوم: عنايه[5] مي گويد سه طائفه روايت داريم:
الف: اخباري كه دلالت بر توقف در زمان شبهه واجب است، دارند؛
ب: اخباري كه دلالت بر وجوب احتياط دارند؛
ج: اخباري كه دال بر اين است كه سخن بدون علم، منهي است.
تقسيم چهارم: مرحوم شيخ در رسائل[6] ، روايات را به چهار دسته تقسيم كرده اند:
الف: اخباري كه دلالت بر توقف در زمان شبهه واجب است، دارند؛
ب: اخباري كه دلالت بر وجوب احتياط دارند؛
ج: اخبار تثليث؛
د: اخباري كه دال بر اين است كه سخن بدون علم، منهي است.
تقسيم پنجم: نهاية الافكار[7] ، روايات را به پنج دسته تقسيم كرده اند:
الف: اخباري كه دلالت بر وجوب احتياط دارند؛
ب: اخباري كه دلالت بر توقف در زمان شبهه واجب است، دارند و توقف را بهتر از اقتحام در هلاكت مي دانند؛
ج: اخباري كه دلالت بر توقف در زمان شبهه واجب است، دارند و علت توقف را قسمتي از ورع مي دانند؛
د: اخباري كه دلالت بر توقف در زماني كه عالم نيستي دارند و فرموده اند حكم آن را به ائمه واگذار كن؛
هـ: رواياتي كه دلالت بر حرمت فتوا دادن بدون علم دارند.
تقسيم ششم: تبيان الاصول[8] روايات را به شش دسته تقسيم كرده اند:
الف: رواياتي كه دلالت بر فتوا دادن بدون علم حرام است، دارند؛
ب: رواياتي كه مي گويد در جايي كه علم نيست، به خداوند و پيامبر واگذار كند و اظهار نظر نكن؛
ج: رواياتي كه دال بر توقف در شبهات بدون ذکر علت دارند؛
د: رواياتي كه دال بر توقف در شبهات است و علت توقف هم بيان شده است؛
هـ: رواياتي كه دال بر احتياط در شبهات است؛
و: روايات تثليث.
اخباريين به روايات زيادي براي احتياط در شبهات حكميه تحريمه استدلال مي كنند كه علماء در دسته بندي آن اختلاف دارند.
صاحب كفايه دو طائفه ذكر كرده است و مي فرمايند: «و أما الأخبار فبما دل على وجوب التوقف عند الشبهة معللا في بعضها بأن الوقوف عند الشبهة خير من الاقتحام في المهلكة من الأخبار الكثيرة الدالة عليه مطابقة أو التزاما و بما دل على وجوب الاحتياط من الأخبار الواردة بألسنة مختلفة».[9]
مي فرمايند: رواياتي كه اخباريين براي اثبات مدعاي خويش، به آنها استدلال مي كنند دو دسته هستند:
الف: در زمان شبهه توقف واجب است كه در بعضي دليل توقف را اين ذكر كرده است: توقف در زمان شبهه بهتر از در هلاكت افتادن است و روايات زيادي دال بر توقف دارند كه بعضي التزاما و بعضي مطابقتا بر آن دلالت دارند.
در ادامه مي فرمايند: ب: اخباري كه دال بر احتياط هستند و مفاد آنها مختلف است.
التقرير العربي
و اما الدلیل الثانی للاخباری اعنی السنة:
و هی اخبار کثیرة ربما یدعی تواترها.
و قد اختلف کلمات الاکابر فی تقسیمها بما یلی:
1. کفایة[10] و مصباح[11] : طائفتان:
الف: ما دل علی وجوب التوقف عند الشبهة؛
ب: ما دل علی وجوب الاحتیاط.
2. جزوة[12] و منتقی[13] : طوائف ثلاثة:
الف: ما دل علی وجوب التوقف؛
ب: ما دل علی وجوب الاحتیاط؛
ج: اخبار التثلیث.
3. عنایة[14] : طوائف ثلاثة:
الف: ما دل علی وجوب التوقف؛
ب: ما دل علی وجوب الاحتیاط؛
ج: ما دل علی حرمة القول بغیر علم.
4. رسائل[15] : طوائف اربعة:
الف: ما دل علی التوقف؛
ب: ما دل علی الاحتباط؛
ج: ما دلی علی التثلیث؛
د: ما دل علی حرمة القول بغیر علم.
5. نهایة الافکار[16] : طوائف خمسة:
الف: ما دل علی الاحتیاط؛
ب: علی التوقف عند الشبهة معللا بالاقتحام فی المهلکة؛
ج: التوقف عند الشبهة من الورع؛
د: ما دل علی التوقف فیما لا یعلم و رد حکمه الیهم علیهم السلام؛
ح: ما دل علی حرمة الافتاء بغیر علم.
6. تبیان الاصول[17] : طوائف ستة:
الف: ما دل علی حرمة الافتاء بغیر علم؛
ب: ما دل علی وجوب الرد الی الله و رسوله؛
ج: علی التوقف عند الشبهة بلاتعلیل؛
د: ما دلی علی التوقف مع التعلیل؛
ح: ما دل علی الاحتیاط فی الشبهات؛
و: مادل علی تثلیث الامور.
اما الکفایة، نصه: «و أما الأخبار فبما دل على وجوب التوقف عند الشبهة معللا في بعضها بأن الوقوف عند الشبهة خير من الاقتحام في المهلكة من الأخبار الكثيرة الدالة عليه مطابقة أو التزاما و بما دل على وجوب الاحتياط من الأخبار الواردة بألسنة مختلفة».[18]