درس خارج اصول استاد رضازاده

93/07/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حجیت ظن/خبر واحد/ادله حجیت خبر واحد/آیه نفر
صاحب منتقی فرمودند در انذار لازم نیست خوف وجود داشته باشد و در بعضی موارد مانند کلمه ابلاغ می ماند مثل اینکه می گوییم وی را انذار می کنم و می دانیم در او اثری ندارد.
سر این مطلب این است که انذار در دو معنا استعمال می شود:
1-انذار عبارت است از تنبیه و بیان تحقق چیزی که بر منذر- بالفتح- مکروه است یعنی منذر وقتی می بیند که از منذر- بالفتح -فعل مکروهی صادر شده است با انذارش به او می فهماند که فعل تو خالی از پستی نیست و این معنا با جمله «انذار می کنم و می دانیم اثری ندارد» سازگاری دارد
2-انذار عبارت است از اینکه متکلم در مقام تخویف و تهدید می باشد اگر چه فعلی از منذر-بالفتح- صادر نشده باشد.
و ثانیا: بر فرض اینکه از انذار تخویف فعلی فهمیده شود لکن این دلیلِ بر حجیت قول منذر نیست زیرا تخویف وجود دارد اما نه بخاطر حجیت قول منذر بکله بخاطر اینکه بعد از انذار شبهه، حکمیه است و در شبهه حکمیه بخاطر دفع ضرر محتمل احتیاط لازم است[1].
بعد منتقی می فرمایند آنچه در باره توجیه حجیت قول منذر بیان شد مورد قبول ما نیست[2] در نتیجه این آیه دلالت بر حجیت قول منذر ندارد پس این آیه دلالت بر حجیت قول عادل ندارد[3].
قبلا گفتیم که آیه نفر دلالت بر حجیت خبر ثقه یا موثوق به دارد لکن سه تقریر بر این مدعی ذکر شده است؛ تقریر کفایه و تقریر مرحوم اصفهانی و تقریر اصول الفقه

اما تقریب سوم:
مرحوم مظفر در اصول الفقه[4]می فرمایند در فهم حجیت خبر موثوق به یا خبر عادل از آیه نفر جمله قبل از لولا نفر نیز دخالت دارد.
می فرمایند آیه نفر بیان شده است تا راهی به مردم نشان دهد که هم برای آنها مشکل نباشد و هم دستورات دینی خود را یاد بگیرند این راه این است که عده ای معالم دین را یاد بگیرند و به بقیه یاد بدهند.

بیان چند مقدمه:
1-تعلم و تفقه در دین بلا اشکال بر کسی که متدین به دین است واجب است و برای یاد گرفتن این دستورات دو راه وجود دارد یکی تعلم عن علم باینکه خود فرد به شخص پیامبر یا امام مراجعه کند و از او دستورات دین را بگیرد راه دوم تعلم عن غیر علم باینکه از کسانی که از پیامبر سوال کرده اند از آنها دستورات دین را فرا بگیرد.
2-قبلا گفتیم صدر این آیه(ما کان المومنون لینفروا کافة) یا جمله خبریه ای است که در مقام انشاء می باشد یعنی می گوید واجب نیست که همه کوچ کنید و یا اینکه این جمله، جمله خبریه ای است که از خارج اخبار می کند و می گوید که در خارج ممکن نیست که همه نفر کنند چون عقلا ممکن نیست و یا مشقت دارد.
3-الضرورات تقدر بقدرها

التقرير العربي:
و ثانيا: علي فرض ان الانذار هو تخويف الفعلي و لکنه لا يتوقف علي حجيته الابلاغ و الانذار لان المورد من الشبهات الحکمية قبل الفحصل و تقدم آنفا في الجواب عن الوجه الاول ان الاحتياط فيها لازم، فيکون تحقق الخوف الفعلي، من العقاب، للزوم دفع الضرر المحتمل. [5]
الي ان قال: «و جملة القول: ان ما أفاده (قدس سره) في توجيه حجية الإنذار لا يمكننا الالتزام به‏».[6]
ثم اضاف الکلام الي ان قال: «و بالجملة: لا وجه لدلالة الآية الكريمة على حجية إنذار المنذر».[7]
و الي ان قال: «و نتيجة القول: ان الآية لا تدل بوجه من الوجوه على حجية خبر العادل‏».[8]

و اما تقريب صاحب اصول الفقه[9]
حاصله: ان آية النفر قامت لافادة طريق المتوسل به الي التفقه و التعلم و ارائته بالمسلمين، و لازمه حجيته ذاک الطريق و لزوم العمل به و الا يلزم لغويته، بيانه ينوقف علي مقدمات:
مقدمة 1: تعلم الدين و التفق فيه واجب علي کل من کان متدينا به و له طريقان:
احدهما: تعلمه عن علم و تبين بان يرجع کل واحد من المسلمين الي شخص الرسول و يسئل عنه نفسه؛
و ثانيهما: تعلمه الغير اليقيني بان يسئل عن غير الرسول اي عن الذي يخبر عن الدين.
مقدمة2: تقدم جلسة 15/7/93 ان صدر الآية «ما کان المومنون لينفروا کافة» اما جملة خبرية في مقام انشاء نفي الوجوب، و اما خبرية في مقام الاخبار عن الخارج و ان نفر الجميع غير واقع و غير عملي اما لاستحالته عادة و اما لتغذره و لازم ذلک نفي وجوب النفر علي الجميع.
مقدمة3: الضرورات تقدّر بقدرها.


[1] منتقي الاصول، روحاني، ج4، ص283.
[2] منتقي الاصول، روحاني، ج4، ص284.
[3] منتقي الاصول، روحاني، ج4، ص287.
[4] اصول الفقه، مظفر، ج2، ص69.
[5] منتقي الاصول، روحاني، ج4، ص283.
[6] منتقي الاصول، روحاني، ج4، ص284.
[7] منتقي الاصول، روحاني، ج4، ص286.
[8] منتقي الاصول، روحاني، ج4، ص287.
[9] اصول الفقه، مظفر، ج2، ص69.