درس خارج اصول استاد رضازاده

92/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: حجیت ظن/حجیت ظواهر/ادله حجیت ظاهر/کلام صاحب قوانین
 مرحوم آقای خوئی نسبت به کلام سوم صاحب قوانین می فرمایند:
 اینکه فرمودید که نسبت به غیر مشافهین باب علم و علمی منسد می باشد مورد قبول ما نیست زیرا ما جزء مشافهین می باشیم بخاطر اینکه روایتی که از امام علیه السلام نقل می شود راوی اول که از امام می شنود وی مقصود بالافهام امام علیه السلام است و راوی دوم مقصود بالافهام راوی اول می باشد و هکذا لذا همه ما مقصود بالافهام امام هستیم ولو بالواسطه تا به کتب حدیثی برسیم و کتب اربعه حدیثی هم چون برای استفاده همه نوشته شده است همه مقصود بالافهام نویسنده می باشند و گفتیم مقصود بالافهام فقط مخاطب نیست بلکه کسی که کتابهایی را مطالعه می کند و نویسنده، آن کتاب را برای عموم نوشته است وی نیز مقصود بالافهام نویسنده می باشد.
 اقول:
 مرحوم آقای خوئی در اشکال اول فرمودند نسبت به غیر مقصود بالافهام ما دو اصل عقلایی داریم که هر دو موازی یکدیگر می باشند و منشأشان نیز دو امر می باشد و در خارج هم بینشان عام و خاص من وجه می باشد برای مقصود بالافهام هر دو اصل قابل تمسک می باشد اگر احتمال غفلت بدهد اصل عدم غفلت را جاری می کند و با اصالة الظهور هم می گوید که همین ظاهر، مراد متکلم می باشد.
 اما غیر مقصود بالافهام فقط یک اصل دارد که اصالة الظهور می باشد زیرا احتمال خلاف بخاطر غفلت نیست نتیجه اینکه غیر مقصود بالافهام هم با تمسک به اصالة الظهور به ظاهر کلام تمسک می کند.
 و فیه:
 فرق بین نص و ظاهر این است که در نص احتمال خلاف وجود ندارد اما در ظاهر احتمال خلاف وجود دارد و مادامی که در کلام متکلم احتمال خلاف باشد این کلام حجت نیست لذا کلام وقتی حجت است و کاشف از مراد جدی متکلم است که احتمال خلاف نباشد یا وجدانا مانند نص و یا تعبدا با استعانت از اصول لفظیه؛ حال شما در غیر مقصود بالافهام فرمودید فقط به اصالة الظهور می توان تمسک کرد در حالیکه با تمسک به اصالة الظهور باز هم احتمال خلاف باقی است و با وجود احتمال خلاف این کلام برای مخاطب حجت نیست.
 التقریر العربی
 العنوان: حجیۀ الظن/ حجیۀ الظاهر/کلام صاحب القوانین
 و اما جوابه عن امر الثالث ای انسداد باب العلمی بالنسبة الینا.
 فحاصله انه سلمنا اختصاص حجیة الظهور بالمقصود بالافهام، و لكن لانسلم انسداد باب العلمی لنا، اذ لانسلّم كوننا غیرمقصودین بالافهام فی الروایات بل نكون مقصودین، اذ الراوی الذی سمع الكلام من الامام مقصود بافهام الامام و الراوی اللاحق مقصود بافهام راوی الاول الی ان ینتهی الی اصحاب الجوامع مثل الكلینی و هو قصد بما جمعه فی كتابه، افهام كل من راجع الیه، فلایلزم سدّ باب العلمی لنا، حتی نلتزم بالظن المطلق.