درس خارج اصول استاد رضازاده

92/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: حجیت ظن/حجیت ظواهر/ادله حجیت ظاهر/خلاصه
 در جلسه قبل اشاره شد كه به نظر می رسد كه قول اول و دوم صحیح باشد، اما ظاهرا قول دوم صحیح می باشد نه قول اول كه می گفت اگر ظن به وفاق برای مخاطب حاصل شود، ظهور حجت است.
 توضیح: كلامی كه متكلمی بیان كرده است و ظهور نوعی در یك معنا دارد، برای یك مخاطب خاص چند حالت به وجود می آید:
 1- علم به خلاف دارد،
 2- علم به وفاق دارد، كه این دو صورت از محل بحث خارج است و طبق علمش عمل می كند.
 3- ظن به وفاق دارد،
 4- ظن به عدم خلاف دارد،
 5- شك دارد كه همین ظاهر مراد متكلم است یا خیر.
 و گفتیم دلیل حجیت ظهور هم بناء عقلاء است كه در امور دنیوی و اخروی به ظاهر عمل می كنند و شارع هم این بناء عقلاء را امضاء كرده است. حال در وقتی كه برای مخاطب خاص ظنی به خلاف ظاهر پیدا شد، آیا عقلاء این ظاهر را حجت می دانند؟ باید بگوئیم بله این ظاهر را حجت نمی دانند، و عذر او را قبول می كنند.
 حال اگر ظن به وفاق نداشت و ظن به خلاف هم نداشت، در این صورت عقلاء می گویند ظاهر برای این شخص حجت است.
 پس اگر برای مخاطب ظن به خلاف حاصل شد، ظاهر برای او حجت نیست، همانطور كه اگر علم به خلاف پیدا كند. اما اگر ظن به وفاق یا علم به وفاق داشت یا شك به وفاق داشت، در این صورت ظهور برای او حجت است.
 خلاصه
 خلاصه آنچه در بحث ظنون گفته شد:
 1- دلیل حجیت ظهور یا سیره عقلاء بر عمل به ظهور است و شارع هم آن را امضاء كرده بود و یا دلیل بر حجیت قطع، دلیل بر حجیت ظهور بود. 30/6/92
 2- مرحوم آیت الله خوئی فرمودند كه بحث از حجیت ظهور خارج از علم اصول است، چون حجیت ظهور با توجه به بناء عقلاء بر عمل به ظنون، از امور مسلم است و جای شك در آن نیست، پس از علم اصول خارج است چون بحث ما در جایی است كه در حجیت آن شك باشد. 30/6/92
 3- آیات ناهیه از عمل به ظن، نمی تواند رادع سیره -و لو مفید ظن است- باشند. چون آیات، نص در نهی از عمل به ظن نیستند و فقط ظهور در این دارند و اگر قرار باشد ظهور به خاطر این آیات حجت نباشد، خود این آیات نیز نباید حجت باشند، پس این آیات رادع نیستند. 31/6/92
 4- در باب حجیت ظهور 5 قول معروف وجود دارد. 31/6/92
 5- گفته شد كه ظهور بر دو قسم است:
 الف: ظهوری كه احتجاج بر آن هم برای متكلم و هم برای مخاطب صحیح است مثل ظهور امر و نهی.
 ب: ظهوری كه احتجاج به آنها صحیح نیست. مثل اوامر ارشادی. 1/7/92
 6- مرحوم آیت الله خوئی فرمودند كه ظهوری در مانحن فیه محل بحث است، ظهور قسم اول است كه به آن احتجاج می شود، چون در آن ایمنی از عقوبت لازم است و حجت است. اما قسم دوم از محل بحث خارج است. 1/7/92
 7- قول دوم كه ظهور زمانی حجت است كه ظن به خلاف نباشد، چه از نظر استدلال و چه جواب، تقریبا مثل قول اول (حجیت ظهور در زمانی كه ظن به وفاق باشد) است. 1/7/92
 8- در دلیلی كه برای رد قول اول بیان شد، خدشه و نقد وارد شد. 1/7/92
 9- صحت قول اول و دوم موجب سد باب احتجاج نمی شود، نقضاً و حلاً. 3/7/92
 10- اشكال بر تفصیل بین دو قسم ظهور، كه ظن فعلی در یكی معتبر بود اما در دیگری معتبر نبود، وارد شد. 3/7/92
 11- صحت قول اول موجب سد باب تعارض نخواهد شد، و برای سیره هم اطلاقی كه قول دوم را رد كند، ظاهرا وجود ندارد. 3/7/92
 12- قول دوم بعید نیست، یعنی اگر مخاطب ظن به خلاف پیدا كرد، ظهور برای او حجت نیست، ولی اگر ظن یا شك به وفاق پیدا كرد، ظهور برای او حجت است. 3/7/92
 اما قول سوم: ظهور برای مقصودین بالافهام حجت است.
 این قول را میرزای قمی [1] می فرمایند.
 حال آنچه از كلام میرزای قمی استفاده می شود سه چیز است:
 1- حجیت ظهور مخصوص كسانی است كه منظور متكلم، همان شخص باشد.
 2- روایاتی كه از ائمه نقل شده است، برای ما حجت نیست.
 3- در عصر غیبت باب علم و علمی در معظم فقه مسدود است، در نتیجه برای عمل به مسائل دینی باید بر طبق مطلق ظن عمل كنیم.
 التقریر العربی
 العنوان: حجیۀ الظن/ حجیۀ الظاهر/ خلاصه
 «و ما ذكر فی بیان الدلیل علی حجیة الظهور و قولی الاول و الاثنی» عبارة:
 1- الدلیل علی حجیة الظهور اما سیرة العقلاء علی العمل بها الممضاة، و اما ما یدل علی حجیة القطع علی الاختلاف المبانی. 3/6/92
 2- ما افاده سیدالخوئی من ان البحث عن اصل حجیة الظهور خارج عن علم الاصول لان حجیته من الامور المسلمة. 30/6/92
 3- آیات الناهیة عن الظن لاتكون رادعة عن السیرة، لان دلالتها علی النهی تكون بالظهور ای عمومها. 31/6/92
 4- المعروف من الاقوال فی حجیة الظهور اقوال خمسة. 31/6/92
 5- الظهور قسمان:
 الف: ما یصح الاحتجاج به، مثل ظهور الامر و النهی و الاقرار.
 ب: ما لایصح ذلك مثل اوامر الطبیب. 1/7/92
 6- السید الخوئی الداخل فی محل البحث من الظهورات هو القسم الاول فقط، اذ المطلوب تحصیل الامن من العقاب. 1/7/92
 7- القول الثانی، الكلام فیه استدلالا و جوابا تقریبا مثل القول الاول. 1/7/92
 8- الاشكال، علی الدلیل علی رد القول الاول و الثانی -بعدم قبول عذر المخالف- علی المختار. 1/7/92
 9- صحة قول الاول و الثانی، لاتوجب سد باب الاحتجاج، نقضا و حلا علی المختار. 3/7/92
 10- الاشكال علی التفصیل بین قسمی الظهور، و اعتبار الظن الفعلی فی احدهما دون الآخر. 3/7/92
 11- صحة قول الاول لایوجب سد باب التعارض، و لا اطلاق للسیرة حتی یكون ردا علی القول الاول و الثانی. 3/7/92
 12- لم یكن القول الاول، و الثانی، بعیدا عن الصواب، علی المختار. 3/7/92
 و اما القول الثالث: حجیة الظهور لخصوص المقصود بالافهام
 اختاره محقق القمی كما هو ظاهر كلامه فی قوانین [2] اواخر حجیة الكتاب و اوائل مبحث الاجتهاد و التقلید علی الترتیب.
 و المستفاد من كلامه امور ثلاثة:
 1- اختصاص حجیة الظهور بمن قصد افهامه،
 2- عدم حجیة اخبار المرویة عن المعصومین علیهم السلام، لنا.
 3- انسداد باب العلم و العلمی فی معظم الفقه، فلابد من القول بحجیة ظن المطلق و العمل به.
 


[1] قوانين، ميرزاي قمي، ج1، ص 398 و 403؛ ج2، ص101 و 103 در اواخر حجيت كتاب و اوائل مبحث تقليد
[2] قوانين، ميرزاي قمي، ج1، ص 398 و 403؛ ج2، ص101 و 103