درس خارج اصول استاد رضازاده

91/11/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: امتثال اجمالی با تکرار عمل
 جواب اشکال چهارم- اخلال به جزم در نیت
 اولا: کبری تمام نیست زیرا جزم در نیت لازم نیست آنچه در عمل عبادی لازم است اتیان عمل و اضافه عمل به شارع مقدس می باشد و هر دو در امتثال اجمالی موجود است.
 ثانیا: صغری ناتمام است زیرا در ما نحن فیه نیز جزم در نیت وجود دارد زیرا مکلف یقین دارد امری از طرف شارع متوجه او شده است وقتی مکلف دو نماز می خواند به قصد امر قطعی شارع آن دو نماز را می خواند کما اینکه در امتثال تفصیلی اینگونه است البته در مثل دوران بین وجوب و اباحه جزم در نیت وجود ندارد زیرا مکلف نمی داند شارع به این عمل امر کرده است یا نه اما در ما نحن فیه جزم در نیت وجود دارد و آنچه وجود ندارد تمیز می باشد و همچنین اگر چنانچه مکلف یکی از محتملات را انجام دهد مثل اینکه فقط نماز قصر را بخواند در این صورت هم جزم در نیت وجود ندارد زیرا این عملی که انجام می دهد احتمال دارد امر داشته باشد و احتمال دارد که امر برای عملی باشد که آن را انجام نمی دهد در نتیجه جزم در نیت وجود ندارد لذا اگر بعدا کشف خلاف شد که عملی که انجام نداده است همان واجب بوده است طبق مسلک مرحوم نائینی که جزم در نیت را لازم می دانند اعاده لازم است و بنابر مبنایی که جزم در نیت لازم نباشد اعاده لازم نیست ولی این فرض هم از محل بحث خارج است زیرا بحث در امتثال اجمالی همراه با تکرار عمل می باشد.
 البته اگر چه در فرض مذکور(اتیان یک محتمل) در صورتی که جزم در نیت را لازم ندانیم عمل صحیح است اما این فرد تجری کرده است چرا که گفتیم مخالفت اصل هم تجری می باشد و تجری اختصاص به مخالفت قطع ندارد.
 تا کنون بحث در دوران بین وجوب استقلالی و غیر وجوب بود.
 اما اگر وجوب ضمنی باشد و مکلف بخواهد با امتثال اجمالی و تکرار عمل آن را انجام دهد:
 مرحوم آخوند برای امتثال اجمالی در وجوب ضمنی مثال زده اند به اتیان قرائتین در نماز جمعه بین قرائت جهر و اخفات البته بنابر مسلک کسانی که خواندن دو قرائت را مبطل نماز نمی دانند.
 اگر در واجب استقلالی قائل به صحت شویم بطریق اولی در واجب ضمنی قائل به صحت خواهیم شد زیرا بعضی از اشکالات مانند قصد وجه و غیره در واجب ضمنی جاری نیست.
 جواب اشکال پنجم- اخلاف به قصد قربت بخاطر تعدد داعی-
 تقریب اشکال: از بیانات منتقی الاصول سه مطلب استفاده می شود که نیتجه آن این است که امتثال ا جمالی مضربه قصد قربت می باشد.
  1. داعی به اتیان عمل به وجوده العلمی و تصوری همیشه مقدم بر عمل می باشد انسان اول توجه به داعی پیدا می کند و بعد عمل را اتیان می کند و به وجوه الخارجی موخر و مترتب بر عمل خارجی می باشد و نسبت داعی بوجوده الخارجی با خود عمل، نسبت مسبب به سبب است یعنی وقتی که عمل انجام شد آنگاه وجود خارجی داعی بوجود می آید؛ عمل سبب و تحقق وجود خارجی داعی مسبب است لذا نفس امر مولی داعی بر اتیان عمل نیست زیرا امر مولی بما هو امر، بوجوده الخارجی قبل از عمل است اول مولی امر می کند و بعد عمل انجام می شود پس امر نمی تواند داعی باشد چرا که گفتیم داعی وجودا بعد از عمل است لذا گفته می شود داعی، امتثال امر مولی و موافقت امر مولاست خارجا و این امتثال بعد از عمل است یعنی بعد از انجام عمل امتثال صدق می کند و امتثال به نسبه با عمل بمنزله مسبب می باشد.
  2. در زمانی که واجب ما مردد بین دو عمل می باشد مانند تردد بین قصر و تمام، این دو عمل را نمی توان به داعی احتمال امر انجام داد زیرا احتمال امر مثل علم به امر قبل از عمل می باشد و خارجا مترتب بر عمل نیست همانطور که علم به امر مولی قبل از عمل می باشد و این احتمال نمی تواند داعی باشد زیرا گفتیم داعی خارجا مترتب بر عمل می باشد نتیجه اینکه داعی باید امتثال امر باشد و این هم تشریع است زیرا هر عملی به تنهایی معلوم نیست امر داشته باشد.
  3. هر کدام یک از این دو فعل که از مکلف صادر می شود عن داعی صادر می شود یعنی با دو داعی این دو عمل صورت می گیرد یک داعی امتثال امر مولی و داعی دیگر تخلص از رنج و تعب تحصیل علم تفصیلی می باشد در نتیجه هر دو داعی مقرب نیست یک داعی امر دنیوی می باشد در نتیجه یک داعی مکلف امر دنیوی است و این مخل به قصد قربت در عمل می باشد.
  بعد منتقی می فرمایند شاید مراد شیخ انصاری از اخلال به قصد قربت، اخلال به داعی باشد به اینکه تکرار موجب اخلال به داعی می شود نه اینکه تکرار موجب لعب به مولی می شود.