درس خارج اصول استاد رضازاده

91/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: خلاصه
 1- غرض از تقسیم قطع به قطع طریقی و قطع موضوعی در حالیکه قطع موضوعی بسیار کم می باشد، برسی کلام اخباریین می باشد.
 2- اقسامی که برای قطع ذکر شده است -چه طریقی محض و چه موضوعی- این اقسام به نسبه با احکام شرعیه می باشد یعنی نسبت به احکام شرعیه است که قطع چند قسم دارد گاهی طریق به حکم شرعی است و گاهی موضوع حکم شرعی است اما به نسبه با احکام عقلیه مانند حجیت، وجوب موافقعت، حرمت مخالفت نسبت به این احکام عقلیه قطع همیشه موضوع است هر جا قطع باشد احکام عقلیه بر آن مترتب می شود.
 3- مدرکات عقلیه سه قسم می باشد 1- عملی؛ در سلسله علل احکام 2- عملی؛ در سلسه معلولات احکام 3- نظری یعنی درک واقیعات.
 4- اطلاق و تقیید دو قسم می باشد 1- لحاظی 2- نتیجة الاطلاق و التقیید که ما دو دلیل داریم دلیل اول مبهم و دلیل دوم مبین دلیل اول که دلیل اول مطلق است یا مقید.
 5- متمم الجعل دلیل ثانی است که مبین دلیل اول می باشد و بیان کننده اطلاق و تقیید دلیل اول می باشد.
 6- اهمال در مقام ثبوت و جعل ممکن نیست.
 7- ادله اشتراط احکام بین عالم و جاهل قابل تخصیص می باشند.
 8- توجیه مرحوم نائینی به نسبه با کلام اخباریین این بود که مقصود اخباریین از اینکه می گویند قطع حاصل از غیر کتاب و سنت حجت نیست مقصودشان این است که در مقطوع باید تصرف کرد یعنی مقطوع حکم شرعی نیست نه اینکه مرادشان این باشد که عمل بر طبق قطع جایز نیست که مشهور گفته اند.
 9- تقابل بین اطلاق و تقیید تقاب عدم و ملکه می باشد اثباتا نه ثبوتا اما ثبوتا بینشان تضاد است.
 10 شانیتی که در عدم و ملکه لحاظ شده است این شانیت نوعیه می باشد نه شخصیه یعنی اگر در موردی در شخص آن مورد شانیت نیست اما در شخصش می باشد می گوییم اطلاق و تقیید وجود دارد.
 11- اکتفاء در مقام امتثال ممکن است تخفیفا و تفضلا بر شخص مطیع و ممتثل باشد و از همین قسم است مساله جهر واخفات که اگر به جای جهر اخفات خواند صحت نمازش معنایش این نیست که وجوب جهر و اخفات برای عالم است بلکه برای هر دو می باشد.
 12- ادله اشتراط به روایات و جهر و اخفات یا قصر و اتمام در سفر تخصیص نخورده اند یعنی در این دو مورد حکم مشترک بین عالم وجاهل می باشد و عدم اعاده بر جاهل از باب اکتفاء در مقام امتثال می باشد.
 13- اطمینان؛ سکون نفس است بعد از اضطرار و نگرانی و اطمینان مانند علم حجت می باشد و اطمینان هم از علم حاصل می شود و هم از غیر علم مانند ثقه بودن راوی.
 14- انشاء در مقام اخبار عکس اخبار در مقام انشاء می باشد که علامه طباطبایی فرمودند در قرآن زیاد است که جمله انشائیه است اما مفاد آن اخبار است.
 15- در حجیت خبر دو مسلک مهم می باشد یکی مسلک وثوق یعنی خبر موثوق به حجت است چه راوی ثقه باشد یا نه و مسلک دوم مسلک تجزیئی می باشد که نفس ثقه بودن راوی ملاک است نه وثوقی که از ثقه بودن راوی حاصل می شود.
 16- القائات نفسانیه بر علیه اعتقادات انسان، منافاتی با ایمان و عقیده انسان ندارد.
 17- حجیت علم در خصوص جائی است که این علم همراه با اطمینان باشد و الا اگر علم باشد و اطمینان نباشد به این علم کسی عمل نمی کند.
 18- انقسامات ثانویه بعضی گفته اند دو قسم می باشند و در یک قسم، نتیجه الطلاق یا نتیجه التقیید ممکن است مانند قصد قربت و در یک قسم ممکن نیست مانند علم به حکم. گفتیم این تقسیم مخدوش است.
 العنوان: خلاصة
 فقد ذکر طی البحث امور:
  1. الغرض من التقسم الی الطریقی و الموضوعی مع ندرت الموضوعی، هو منع الاخباریین عن قطع غیر الکتاب و السنة
  2. القطع بالنسبة الی ما یترتب علیه عقلا مثل وجوب موافقته، الموضوع دائما و الاقسام المذکورة بالنسبة الی الحکم الشرعی.
  3. مدرکات العقلیة ثلاثة: 1- عملی فی سلسلة علل الاحکام 2- عملی فی سلسلة معلولاتها 3- نظری ای درک الواقعیات.
  4. الاطلاق و التقیید: 1- لحاظیان 2- نتیجة الاطلاق و فی الثانی یکون دلیلان اولهما مبهم و ثانیهما مبینة.
  5. متمم الجعل هو الدلیل الثانی المبین لدلیل الاول فی نتیجة الاطلاق و التقیید.
  6. الاهمال فی مقام الثبوت و الجعل لایمکن.
  7. ادلة اشتراک الاحکام بین العالم و الجاهل قابلة للتخصیص.
  8. توجه النائینی کلام الاخباریین و ان المقصود هو تصرف الشارع فی المقطوع لاالقطع.
  9. التقابل بین الاطلاق و التقیید تقابل العدم و الملکة اثباتا و لا ثبوتا.
  10. الشانیة الماخوذة فی العدم و الملکة انما هی شانیة النوعیة لا الشخصیة.
  11. الاکتفاء فی مقام الامتثال یمکن تخفیفا و تفضلا علی الممتثل.
  12. ادلة الاشتراک لا تخصص بروایات الجهر و الاخفات و الاتمام و القصر.
  13. الاطمینان سکون النفس بعد الاضطراب و یکون حجة مثل العلم و یحصل من العلم و غیره.
  14. الانشاء فی مقام الاخبار عکس الاخبار فی مقام الانشاء.
  15. فی حجیة الخبر مسلکان1- مسلک الوثوق 2- مسلک التجزیئی
  16. الخطورات النفسانیة لاتنافی الایمان.
  17. حجیة العلم فی خصوص ما ترتب علی الاطمینان لامطلقا.
  18. تقسیم الانقسامات الثانویة بما یمکن تقییده نتیجة التقیید و ما لایمکن و ردّه