درس خارج اصول استاد رضازاده

90/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: اشکال بر کلام مرحوم آقای خوئی
 در جلسه قبل بر فرمایش آقای خوئی که احترازیت را مرادف با مفهوم داشتن قرار داده بودند اشکال شد که ممکن است وصف احترازی باشد و مفهوم هم نداشته باشد.
 ممکن است بر کلام ایشان خدشه دیگری نیز وارد ساخت.
 ایشان در مقام دوم فرمودند اگر قید در کلام امام باشد و داعی امام هم احترازیت باشد وصف مفهوم دارد و الا مفهوم ندارد.
 اشکال این بیان مرحوم آقای خوئی این است که این فرمایش شما که اگر وصف در کلام امام باشد مفهوم دارد خروج از مقسم می باشد زیرا شما فرمودید اگر مراد از مطلق و مقید مطلق الوجود باشد یا تنافی وجود دارد یا تنافی وجود ندارد جائی که تنافی نیست فرمودید مثل جائی که مقید وصف باشد و چون صفت مفهوم ندارد پس بنابر این تنافی وجود ندارد در نتیجه مقسم در قسم دوم صورت عدم تنافی بود بخاطر عدم مفهوم وصف در حالیکه در رد مشهور فرمودید اگر مولی قید را برای احتراز بیان کرده باشد مفهوم دارد لذا تنافی وجود دارد و مطلق حمل بر مقید می شود در نتیجه مقسم، صورت عدم تنافی بود در حالیکه در رد مشهور فرض را در صورت تنافی فرض کرده اید.
 لذا اگر قائل به مفهوم برای وصف شویم مانند مفهوم شرط داخل در صورت تنافی می شود چنانچه فرمودند تنافی یا بالمطابقه می باشد یا بالالتزام که مفهوم داخل در بالالتزام می شود.
 مختار ما این است که فرق است بین جائی که مفاد مطلق و مقید صرف الوجود باشد و یک حکم باشد و مولی یک مصداق علی البدل را با دو بیان مطق و مقید از ما خواسته باشد که در این صورت لامحاله مطلق حمل بر مقید می شود بخاطر اینکه ظهور مقید اقوای از ظهور مطلق می باشد و بین جائی که مفاد مطلق و مقید مطلق الوجود باشد یعنی به تعداد افراد، احکام متعدد باشد مانند «خلق الماء طهورا» که هر مصداقی یک حکم طاهریت دارد در این صورت تبعا للمشور می گوییم مطلق حمل بر مقید نمی شود زیرا وصف مفهوم ندارد خلافا لمرحوم خوئی که در یک صورت قائل به حمل مطلق بر مقید شدند.
 به عبارت دیگر در صورت مطلق الوجود تارة تنافی بین مطلق و مقید وجود دارد و تارة تنافی نیست اگر تنافی باشد حمکش حکم صرف الوجود است یعنی برای رفع تنافی مطلق حمل بر مقید می شود اما اگر تنافی نباشد مانند جائی که مقید با وصف بیان شده باشد تبعا للمشهور می گوییم مطلق حمل بر مقید نمی شود.
 تبصرة
 بین صرف الوجود و بین مطلق الوجود چه فرقی وجود دارد؟
 در مقام تقدیم مقید بر مطلق تعبیر علماء دو شکل بود فرمودند اگر مفادشان صرف الوجود باشد مقید مقدم است بر مطلق بخاطر ظهورش در تعیینیت در حالیکه مطلق ظهور در تخییریت دارد اما اگر مفاد مطلق الوجود باشد فرمودند مطلق حمل بر مقید می شود بخاطر ظهور مقید در احترازیت.
 حال علت این فرق چیست که در صورت اول دلیل، ظهور مقید در تعیینیت می باشد و در صورت دوم دلیل، احترازیت قید می باشد؟
 جواب:
 در صرف الوجود فقط یک حکم وجود دارد این حکم اگر در دائره مطلق باشد یعنی مطلق حمل نشود ما مخیر هستیم اما اگر مطلق حمل بر مقید شد حکم واحد در مقید تعیّن پیدا می کند اما در مطلق الوجود چون به عدد افراد، احکام متعدد می شود در نتیجه هر فردی نسبت به حکم خودش تعیّن دارد زیرا هر فردی یک حکم جداگانه دارد لذا نمی شود گفت که مقید ظهور در تعیین دارد زیرا بقیه افراد نیز حکم خاص خودشان را دارند لذا در اینجا می گوییم دلیل تقدیم احترازیت است.
 به بیان دیگر مطلق ما مثلا ده فرد دارد که یکی از این افراد، مقید می باشد هر کدام یک حکمی دارند که مخصوص اوست اما مقید امتیازی دارد که علاوه بر شمول امر مطلق بر آن، امر خاص نیز دارد بخاطر این امر خاص می گوییم قید ظهور در احترازیت پیدا می کند یعنی مقید می گوید بخاطر حکمی که من دارم باید از بقیه قیود احتراز کنی و مقید را امتثال نمایی.
 هذا تمام الکلام فی المقام الرابع
 اگر مفاد مطلق و مقید، حکم تکلیفی الزامی باشد در این مقام بحث شد اما اگر دوران بین مطلق و مقیدی باشد که مفادشان حکم ندبی است در جلسه آینده بیان خواهد شد.