درس خارج اصول استاد رضازاده

90/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: منشا عموم جمع معرف

 گفته شد ادعای اجماع و اتفاق شده است که جمع محلی بالف و لام دال بر عموم می باشد انما الاخلاف در منشا عموم می باشد.

 به بیان دیگر این جمع، همان اسم جنس است که جمع بسته شده است و محلی به الف و لام شده است اگر محلی به الف و لام نباشد دال بر عموم نیست حال که محلی به الف و لام شده است و دال بر عموم است منشا عمومش چیست؟ در این زمینه سه قول است:

خود الف و لام منشا عموم می باشد با یک واسطه که عبارت است از تعریف و تعیین. به این معنا که الف و لام باعث شد که این کلمه معرفه شود و تعریف منحصر است به همه افراد پس بنابر این الف و لام منشا این عموم شد به وساطت تعریف زیرا غیر از استغراق و عموم بقیه مراتب معین نیستند آقای خوئی رحمة الله علیه در درسشان این کلام را به مشهور نسبت می دادند.

 مرحوم آخوند در کفایه بر این کلام اشکال می کنند که حاصلش این است که جمع مراتب زیادی دارد اقل مراتب آن سه یا دوتا می باشد و اکثر آن همه افراد می باشد اگر در بین همه مراتب، تعیین منحصر به استغراق بود این دلیل خوب بود، الف لام دال بر تعریف و تعین و تعین بین همه مراتب به استغراق صورت می گرفت.

 ولی اگر مرتبه دیگری از مراتب جمع تعین داشت لامحاله این تعریفی که از الف و لام فهمیده می شود موجب انحصار آن استغراق نخواهد بود زیرا مرتبه دیگری هم متعین می باشد که اقل مراتب جمع که سه تا است- می باشد پس دو تا از این مراتب متعین هستند یکی اقل و یکی اکثر لذا نمی توان تعیّن را منحصر در اکثر دانست.

  کفایة ج1 ص 381 بقوله: «...و ذلک لتعیّن المرتبة الاخری، و هی اقل مراتب الجمع کما لایخفی»

 مرحوم آقای خوئی در رد فرمایش آخوند می فرمایند ما قبول داریم که اقل مراتب جمع هم تعین دارد کما اینکه اکثر مراتب که استغراق باشد تعین دارد اما در عین حال مدعای شما را قبول نداریم زیرا اقل مراتب، تعینش تعین کمّی است ولی اکثر مراتب، تعینش هم کمّی است و هم کیفی یعنی اقل مراتب از نظر عدد می گوید سه نفر اما نمی گوید عالم هستند یا جاهل هستند اما اکثر مراتب هم کما و هم کیفا تعیین کننده است «المسلمون» یعنی همه مسلمانها عددا و کیفا عالم باشند یا جاهل باشند هاشمی باشند یا غیر هاشمی، همه را در بر می گیرد.

مجموع من حیث المجموع دال بر این عموم است نه الف و لام به تنهایی و نه مدخول به تنهایی

 الکفایة ص 381 «فلابد ان یکون دلالته علیه مستندة الی وضعه کذلک لذلک» ای وضع الجمع بما هو محلی باللام، للعموم.

 آقای خوئی بر این بیان اشکال کردند که این در صورتی است که ما بگوییم که هیئت ترکبیه یک وضع مستقل دارد و در جای خودش گفته شده است مجموع، منهای مفردات، وضع مستقل ندارد حتی خود صاحب کفایه -چنانکه در فصل سوم عام و خاص بیان شد- فرموده اند مجموع وضع مستقل ندارد.

 کفایه ص 335 «ولکن دلاته- ای محلی بلام -علی العموم وضعا محل منع بل انما یفیده فیما اذ اقتضته الحکمة او قرینة اخری»

 بعد می فرمایند

«و لذلک لعدم اقتضائه -العموم- وضع اللام، و لامدخوله، و لاوضع آخر للمرکب منهما کما لایخفی...»

 می فرمایند جمع محلی بالام وضعا مفید عموم نیست زیرا نه لام دلالت بر عموم می کند و نه مدخولش و نه مجموع زیرا مجموع وضع مستقل ندارد لذا اگر عموم هم از جمع معرف فهمیده شود به قرینه یا مقدمات حکمت می باشد.