1400/06/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اصول العملية/استصحاب /خلاصه تنبیه هفتم
ادامه خلاصه تنبیه هفتم
5 : لازم اخص داخل در قید التفات است پس فرمایش مصباح الاصول که اشکال کردند بر کفایه در جمع بین این دو صحیح نیست.
توضیح مطلب:
در مقام فرق بین اماره و اصل وجوهی بیان شده بود و یک وجهی بود که مرحوم آخوند در کفایه بیان کردند که عبارت اینگونه است: « ثم لا يخفى وضوح الفرق بين الاستصحاب و سائر الأصول التعبدية و بين الطرق و الأمارات فإن الطريق و الأمارة حيث إنه كما يحكي عن المؤدى و يشير إليه كذا يحكي عن أطرافه من ملزومه و لوازمه – وجود الحرارة - و ملازماته -وجود الضوء - و يشير إليها (یعنی کما یخبر عن شیی مثل وجود النهار بالالمطابقة یخبر عن اطرافه بالالتزام و یکون اخبارا متعددة احدها بالمطابقة والبقیة بالالتزام ) كان مقتضى إطلاق دليل اعتبارها لزوم تصديقها في حكايتها و قضيته حجية المثبت منها کما لایخفی.»[1]
توضیح عبارت:
وقتی اماره گفت که الان روز است در واقع از ملزوم روز بودن که طلوع شمس اخبار میکند و از لازمه طلوع شمس وجود نهار حرارت هوا باشد اخبار میکند و از ملازماتش که روشنی هوا باشد اخبار میکند یعنی همان جوری که بال مطابقه اخبار میکند از وجود نهار و با التزام هم اخبار از لازم و ملزوم و این مسائل
قهراً مقتضی دلیل اطلاق دلیل اعتبار این است که این حکایات باید تصدیقش بکنیم پس اگر مثبتی در کار بود ثابت میشود اما به خلاف دلیل استصحاب و اصول عملیه که مثبتات اثبات نمیکند.
و حاصل فرق این شد که بین اصل با اماره از ناحیه مقتضی فرق است یعنی دلیلی که اثبات حجیت اصل و اماره را در اماره اطلاق دارد هم اثبات میکند مدلول مطابقی و هم مدلول التزامی ولی اصل اینطور نیست.
مرحوم خوئی در مصباح در مقام اشکال بر کفایه میفرماید که:
فرمایش مرحوم آخوند کلیت ندارد چه اینکه دلیل اماره دو مورد را شامل است یکی جایی که انسان ملتفت به لوازم و ملزومات باشد و دوم جایی که لازم لازم اخص باشد و شامل نمیشود جایی ملتفت باشد ولی منکر ملازمه باشد و ملازمه را قبول ندارد در جایی که غافل از لازم و ملزوم باشد. پس بنابراین دلیل اماره دو مورد را شامل میباشد.
اقول
به نظر بنده کلام خوئی در مصباح ایراد کرد که با قید التفات نیازی ندارد که بگوییم لازم لازم اخص باشد چون خود التفات لازم اخص را شامل است بهخاطر اینکه لازم اخص لازمی است در وقت التفات لامحاله در التفات است و نمیشود التفاتی داشته باشد و توجه به لازم اخص نداشته باشد و لازم اخص داخل در قید التفات است و اینکه خوئی لازم اخص جدا از التفات گرفتند اشکال دارد.