موضوع:
غناء در مراثی /استثنائات /غناء/ نوع چهارم/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه
از
حرفهاي گذشته در غناء در مراثي، مي توان گفت در دعاء و قرائت قرآن هم غناء وجود
ندارد، چون غناء دو تعريف داشت، يكي الفاظ باطل باشد كه قطعا نيست و يكي اينكه
مطرب باشد كه ظاهرا اين هم وجود ندارد و بلكه باعث حزن و اندوه انسان مي شود.
پس
دعاء و قرائت قرآن هم تخصصا از غناء خارج است.
خلاصه مطلب: اقوي
اين است كه مراثي،دعا، تلاوت قرآن به نحو تخصص از غناء خارج هستند.
خلاصه
آنچه كه در بحث مراثي بيان شد:
1.
به محقق ارتبيلي جواز غناء در مراثي ائمه نسبت داده شده و براي ايشان چند دليل و
چند مويد بيان شد. 14/11/94
2.
از ادله اي كه براي محقق اردبيلي بيان شد: الف: عمومات ادله بكاء و گريه كه شامل
غناء و غير غناء مي شود؛ ب: بكاء، مطلوب است و غناء هم كمك به گريه كردن مي كند؛
ج: سيره مستمره تا زمان ائمه مراثي با غناء بوده. 14/11/94
3.
مويدات: الف: نوحه سراي و پول گرفتن براي ميت جايز است و اين گاهي با غناء است؛ ب:
در مراثي طرب وجود ندارد. 14/11/94
4.
گفتيم مراثي داخل در غناء نيست طبق هر دو تعريف غناء. در نتيجه خروج مراثي از غناء
تخصصي است و غناء معين بر بكاء هم نمي باشد. چون غناء صوت مطرب است موجب شادي است
نه بكاء و حزن. 14/11/94
5.
اما سيره مستمره اي كه بيان شد، دليل بر جواز غناء نمي باشد، بلكه گفتيم غناء به
ضرورت مذهب حرام است و نمي تواند سيره بر غناء در مراثي باشد. پس اين سيره نبوده
است. 14/11/94
6.
گفتيم كه غناء در مراثي جايز نيست و چيزي
كه در هيات متعارف است، غناء نمي باشد. 17/11/94
7.
گفتيم كه غناء در مجالس عروسي جايز است و
آن در حدي كه متن روايت گفته و آن در جايي كه زن خواننده باشد و مجلس عروسي باشد
در نتيجه اگر مرد خواننده باشد و مجلس عروسي نباشد و يا حرامي ضميمه شود، غناء
جايز نيست. 17/11/94
8.
گفتيم كه مرحوم كليني در اصول كافي، يك
باب براي اهتمام شارع به ايجاد سرور براي مومن ايجاد كرده است و ايجاد سرور داراي
مراتبي بود. 17/11/94
9.
گفتيم كه غناء در دعا و قرائت قرآن، صدق
نمي كند چه غناء به معناي لهو و لعب باشد و چه به معناي صوت مطرب باشد. 18/11/94
التقرير العربي
و منه ظهر الغناء في الدعاء و قرائة
القرآن، لعدم صدق الغناء عليها ايضا اما الالفاظ فليس من الفاظ الباطل و اللهو و
اما كيفية الصوت فليس بمطرب فيها بل يكون و تخصيص للغناء فيها، بل الخروج موضوعي و
تخصصي.
و الحاصل ان الاقوي خروج المراثي و الدعاء و تلاوة القرآن عن الغناء تخصصا بكلا
تعريفي الغناء.
خلاصة ما ذكر في المراث و خروجه عن الغناء
1.نسب الي المحقق
الاربيلي جواز الغناء في المراثي الائمة عليهم السلام و ذكر له ادلة و مويدات.
2.من الادلة له: 1.
عمومات ادلة البكاء و الرثاء؛ 2. مطلوبية البكاء في المراثي و اعانة الغناء عليه؛
3. سيرة المتسمرة.
3.و من المويدات: 1.
چواز النياحة و جواز الاخذ الاجرة عليها و هي مع الغناء؛ 2. ليس في المراثي طرب.
4.قلنا:
عدم دخول المراثي في الغناء بكلا تعريفعه: فخروجها عنه خروج موضوعي تخصصي و لا
يكون الغناء معينا علي البكاء.
5.و اما السيرة فلاتدل
علي جواز الغناء الذي ثبت بالضرورة من المذهب حرمته و كذلك عمومات البكاء و
النياحة.
6.قلنا
الاقوي عدم جواز الغناء في مراثي المعصومين عليهم السلام
و ما هو المتعارف فيها لم يكن غناء.
7.قلنا:
بجواز الغناء في مجالس الاعراس علي ما هو المنصوص بان يكون الغناء من المراة و في
خصوص مجلس العرس بلا ضم الحرام به.
8.قلنا
انعقد الكليني في اصول الكافي بابا جمع فيه نصوص الدالة علي اهتمام الشارع بايجاد
السرور للمومن.
9.قلنا
لا يجوز الغناء في الدعاء و قرائة القرآن و ما هو المتعارف فيهما لا يصدق عليه
الغناء بكلا تعريفيه.