درس خارج فقه استاد رضازاده

94/11/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حُداء/ مستثنيات/غناء/ نوع چهارم/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه
بيان شد از حرمت غناء چند چيز استثناء شده است، يكي حُداء بود.
دليل بر استثناء حُداء:
روايت نبوي مرسل است: «انه قال لعبدالله بن رواحة: حرک بالنوق، فاندفع يرتجز و کان عبدالله جيد الحداء و کان مع الرجال و کان انجشة مع النساء فلما سمعه تبعه، فقال صلی الله عليه و آله لانجشة رويدک رفقا بالقوارير».[1]
راوي مي گويد: پيامبر به عبدالله فرمودند كاري كن كه شتران سريع تر حركت كنند بعد عبدالله رجزخواني كرد تا شتران سريع تر حركت كنند و عبدالله در حُداء بسيار وارد بود و او به همراه قافله و در قسمت مردها بود. و در قسمت زنها فردي به نام انجشه بود كه وقتي رجز عبدالله را شنيد، همان حرفها را مي گفت كه سريع تر حركت كنند و پيامبر فرمودند: تو در جمع زنان هستي و نخوان.
نكته: عبدالله بن رواحه از اميران بود كه در غزوه موته پيامبر فرمودند امير اول، زيد بن حارثه است و بعد جعفر بن ابي طالب و بعد عبدالله بن رواحه كه همه شهيد شدند.
در اين حديث پيامبر به عبدالله امر كرد و او هم حُداء كرد.
اشكالات مرسله:
جواهر[2] سه اشكال بر استدلال به این حدیث کرده است:
اول: حديث مرسله است و اگر مشهور به آن عمل كنند، جابر سند است، اما شهرت مطابق با آن نيست.
دوم: معلوم نيست كه صوت عبدالله، حُداء غنائي بوده است.
سوم: بعضي فرموده اند حُداء كه براي شتر مي خوانند قسيم غناء است و مصداق غناء نيست و عرف شاهد اين مطلب هستند. در نتيجه حُداء داخل در موضوع نيست و ديگر نياز به استثناء نمي باشد.
شيخ انصاري هم مي فرمايند: «... أجد ما يصلح لاستثنائه مع تواتر الأخبار بالتحريم، عدا رواية نبوية - ذكرها في المسالك- من تقرير النبي صلى الله عليه وآله وسلم لعبد الله بن رواحة حيث حدا للإبل، وكان حسن الصوت وفي دلالته وسنده ما لا يخفى».[3]
مي فرمايند: ما اخبار متواتر بر حرمت غناء داريم و دليلي بر خروج حُداء پيدا نكردم جز روايت نبوي كه شهيد در مسالك ذكر كرده كه شامل امضاء پيامبر درباره خواندن عبدالله بن رواحه براي شتر است كه عبدالله صوتش خوب بود. اما در دلالت و سند اين حديث اشكالاتي وجود دارد.
مرحوم امام در مكاسب محرمه مي فرمايند: «وفيه مضافا إلى ضعف السند، ان الظاهر منها ان ابن رواحة ارتجز لتحريك النوق والانشاد ببحر الرجز يخالف الغناء... فيمكن ان يقال: فيها اشعار بعدم جواز الحداء والتغنى للابل، فان تركه والاخذ بالرجز مع مناسبة الاول للسوق مشعر بممنوعيته».[4]
مي فرمايند:اين روايت سندش ضعيف است و قابل استناد نمي باشد و از نظر دلالت نيز مشكل دارد به اينكه در روايت دارد «يرتجز» كه رجز خواني غير از حُداء است و مخالف غناء است. و همچنين مي توان گفت حديث دلالت بر اين دارد كه حُداء جايز نيست. چون عبدالله مي توانست حُداء بخواند اما به جاي رجز خواند و از اين فهميده مي شود كه حُداء، غناء بوده و جايز نبوده است با اينكه اول حديث مناسبت دارد كه حُداء بخواند.

التقرير العربي
و الدلیل علی استثناء الحُداء:
النبوی المرسل: «انه قال لعبدالله بن رواحة: حرک بالنوق، فاندفع يرتجز و کان عبدالله جيد الحداء و کان مع الرجال و کان انجشة مع النساء فلما سمعه تبعه، فقال صلی الله عليه و آله لانجشة رويدک رفقا بالقوارير».[5]
اورد عليه:
جواهر[6]، حاصله: اولا: النبوي مرسل و لا جابر له لعدم تحقق الشهرة وفاقا له، و ثانيا عدم معلومية كون حدائه علي صفة الغناء و ثالثا ادعي ان الحداء قسيم الغناء بشهادة العرف فيكون خارجا عن الموضوع لا عن الحكم و لا باس به.
و الشيخ في المكاسب: «...أجد ما يصلح لاستثنائه مع تواتر الأخبار بالتحريم، عدا رواية نبوية - ذكرها في المسالك- من تقرير النبي صلى الله عليه وآله وسلم لعبد الله بن رواحة حيث حدا للإبل، وكان حسن الصوت وفي دلالته وسنده ما لا يخفى».[7]
و المكاسب المحرمة: «وفيه مضافا إلى ضعف السند، ان الظاهر منها ان ابن رواحة ارتجز لتحريك النوق والانشاد ببحر الرجز يخالف الغناء... فيمكن ان يقال: فيها اشعار بعدم جواز الحداء والتغنى للابل، فان تركه والاخذ بالرجز مع مناسبة الاول للسوق مشعر بممنوعيته».[8]


[1] اسد الغابة، ج3، ص 129: هو احد الامراء فی غزوة موتة: 1. زید بن حارثة، 2. جعفر بن ابی طالب، 3. عبدالله بن رواحة کلهم شهیدا و قتلوا.
[2] جواهر الكلام، محمد حسن جواهري، ج22، ص 51.
[3] مکاسب، شیخ انصاری، ج1، ص 313.
[4] مکاسب المحرمه، امام خمینی، ج1، ص229.
[5] اسد الغابة، ج3، ص 129: هو احد الامراء فی غزوة موتة: 1. زید بن حارثة، 2. جعفر بن ابی طالب، 3. عبدالله بن رواحة کلهم شهیدا و قتلوا.
[6] جواهر الكلام، محمد حسن جواهري، ج22، ص 51.
[7] مکاسب، شیخ انصاری، ج1، ص 313.
[8] مکاسب المحرمه، امام خمینی، ج1، ص229.