موضوع:
خلاصه/ نوع سوم/ كسب هاي حرام/ مكاسب محرمه
خلاصه آنچه كه در نوع سوم از كسبهاي حرام بيان شد:
1. موضوع
نوع سوم، چيزي بود كه اگر حرام باشد، حرمت آن بخاطر عدم نفع براي طرفين معامله بود
و معامله آن عبث و سفيهانه است.
2. براي
مصاديق نوع دوم، دو چيز بيان شده: مسوخ و سباع. و فرق ندارد مسوخ خشكي باشد يا
دريايي و در سباع هم فرق ندارد پرنده باشد يا ماشيه باشد.
3. بحث در
اين نوع بيان شد كه يكي در مسوخ است و يكي در سباع و در مسوخ در ابعاد مختلفي بحث
شد.
4. بيان
شد كه مسوخ، امتهاي مختلفي بودند كه بخاطر معصيتهاي آنها، خداوند آنها را به
صورتهاي بعضي از حيوانات زمان آنها مسخ كرده است.
5. عدد
مسوخ در روايات مختلف بيان شده است، در بعضي آمده 700 حيوان مسخ شده است كه 400
تاي آن در خشكي هستند و 300 تاي آن در دريا و در بعضي روايات عدد حيوانات مسخ شده
13 مي باشد.
6. مسخ در
لغت به معناي انقلاب يك صورت به صورتي ديگري كه بدتر از صورت اول باشد و خوردن گوشت
آن هم جايز نمي باشد.
7. مسوخ
بعد از سه روز مي مردند و از آنها بچه اي متولد نمي شود و همانطور كه گوشت مسوخ
حرام است، حيواناتي كه مثل آنها هم هستند، گوشتشان حرام است.
8. اينكه
به بعضي از حيوانات مسوخ گفته مي شود، به اين معنا نيست كه واقعا مسخ شده اند بلكه
بخاطر استعاره است.
9. اطلاق
لفظ مسوخ بر بعضي از حيوانات بخاطر بد قيافه بودن آنها است نه بخاطر اينكه واقعا
مسخ شده باشند يا از نسل آنها باشند.
10. نسبت
به نجاست مسوخ دو قول است: اقوي عدم نجاست
آنها است به غير از سگ و خوك كه نص بر نجاست آنها داريم.
11. مختار ما به تبع بعضي از روايات اين است كه مسوخ
قابليت تذكيه دارند، الا مواردی كه دليل بر عدم تذكيه آن داشته باشيم مثل
سگ.
12. اگر
قائل به حرمت معامله مسوخ شديم، منظور حرمت وضعيه است يعني معامله فاسد است و اثر
شرعي بر آن بار نمي شود اما حرمت تكليفيه ندارد و گناه ندارد.
13. دليل
فساد معامله مسوخ، مسوخيت آنها نمي باشد، بلكه بخاطر عدم انتفاع آنها مي باشد و معامله
آنها سفهيه مي باشد.
14. مختار ما اين است كه اگر در معامله مسوخ منفعت
معتنا به داشت، جايز است و در زماني كه شك داشتيم، مرجع عموم صحت معامله است.
التقرير العربي
خلاصة ما ذكر في النوع الثالث
1.النوع
الثالث ما كان حرمة تكسبه لكونه عبثا و سفيها لعدم نفع في هذا التكسب.
2.مثال
ما ذكر لذاك النوع: المسوخ و السباع برية كانت المسوخ او بحرية و طائرة كانت
السباع كالبازي او ماشية كالفهد.
3.البحث
فيه تارة في المسوخ و اخري في السباع و البحث في الموسخ من ابعاد مختلفة.
4.المسوخ
امم مختلفة مسخها الله تعالی علي صورة الحيوانات الموجودة لما صدر منهم من
المعاصي.
5.عدد
المسوخ في الورايات مختلفة في بعضها سبعمائة، اربعمائة منها برية و ثلاثة ماة
بحرية و في الاخري ثلاثة عشر.
6.المسخ
لغة تحويل صورة الي صورة اخري اقبح من الصورة الاولي و لا يجوز اكل المسوخ.
7.و
المسوخ ماتوا بعد ثلاثة ايام و لم تتوالدوا و كما ان لحم المسوخ حرام، كذلك لحم
حيوان الذي مثله.
8.تسمية
بعض الحيوانات الخاصة بالمسوخ ليست لكونها المسوخ الواقعي بل تكون استعارة.
9.اطلاق
لفظ المسوخ علي بعض الحيوانات يكون لقبح صورتها لا لانها المسوخ الواقعي او من
نسلها.
10.في نجاسة المسوخ قولان
و الاقوي عدم النجاسة عدي الكلب و الخنزير
للنص علي نجاستها.
11.و
المعتمد تبعا
بعض ظواهر العباراة قابلية المسوخ للتذكية الا ما خرج بالدليل.
12.حرمة معاملة المسوخ لو
قلنا بها ليست تكليفية بل وضعية بمعني فسادها و عدم ترتب اثر عليها.
13.فساد معاملة المسوخ ليس
لمانعية المسوخية بل لعدم الانتفاع بها و سفهية المعاملة.
14.و
المختار
جواز معاملة المسوخ التي كانت لها منفعة معتمدة بها و عند الشك فالمرجع عموم صحة
المعاملة.