درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

94/02/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نفقه/ احکام اولاد/ نظر چهارم/ نفقه اقارب/ دلیل وجوب
از عبارت شرایع که دیروز بیان شد، فهمیده می شود که بحث از نفقه اقارب باید در سه مقام باشد:
اول: به چه کسی از اقارب باید انفاق شود؟
دوم: کیفیت انفاق به اقارب چیست؟
سوم: لواحق نفقه اقارب.

اما مقام اول: به چه کسی از اقارب باید انفاق شود؟
در این مقام یک بحث نسبت به ابوین و اولاد و است و بحث دیگر نسبت به پدر و مادر ابوین و اولاد اولاد است و بحث سوم از اقاربی است که تعبیر به حاشیه نسب شده است. مثل برادر، خواهر، بچه های ایشان، عمو، عمه، خاله، دایی و بچه های ایشان.

مبحث اول: انفاق ابوبین و اولاد
در مقام استدلال بر وجوب نفقه ابوبین و اولاد، به دو دلیل اخذ شده است:[1]
اول: اجماع مسلمین نه تنها شیعه.
دوم: روایات زیاد که بعضی قائلند روایت متواتر هستند:
مثل: «عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَنِ‏ الَّذِي‏ أُجْبَرُ عَلَيْهِ‏ وَ تَلْزَمُنِي‏ نَفَقَتُهُ‏ قَالَ الْوَالِدَانِ وَ الْوَلَدُ وَ الزَّوْجَةُ».[2]
راوي مي گويد: از امام صادق عليه السلام سوال كردم: چه كسي را من بايد نفقه اش را بدهد و مرا ملزم به نفقه دادن به اون شخص مي كنيد؟ حضرت فرمودند: پدر و مادر و فرزندان و همسر.
در اين حديث تصريح شده است كه نفقه پدر و مادر و اولاد بر انسان واجب است.
و مثل: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَنْ يَلْزَمُ الرَّجُلَ مِنْ قَرَابَتِهِ مِمَّنْ يُنْفِقُ عَلَيْهِ قَالَ الْوَالِدَانِ وَ الْوَلَدُ وَ الزَّوْجَةُ».[3]
راوی می گوید: از امام صادق علیه السلام سوال کردم: چه کسی هست که انسان ملزم است به بستگانش انفاق کند؟ حضرت فرمودند: پدر و مادر، بچه ها و زوجه.
و مثل: «عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: لَا يُجْبَرُ الرَّجُلُ‏ إِلَّا عَلَى‏ نَفَقَةِ الْأَبَوَيْنِ‏ وَ الْوَلَدِ قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ قُلْتُ لِجَمِيلٍ وَ الْمَرْأَةِ قَالَ قَدْ رَوَى عَنْبَسَةُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كَسَاهَا مَا يُوَارِي عَوْرَتَهَا وَ يُطْعِمُهَا مَا يُقِيمُ صُلْبَهَا أَقَامَتْ مَعَهُ وَ إِلَّا طَلَّقَهَا قُلْتُ فَهَلْ يُجْبَرُ عَلَى نَفَقَةِ الْأُخْتِ فَقَالَ لَوْ أُجْبِرَ عَلَى نَفَقَةِ الْأُخْتِ كَانَ ذَلِكَ خِلَافَ الرِّوَايَة».[4]
راوی می گوید: امام فرمود: انسان موظف است نفقه پدر و مادر و فرزندش را بدهد. ابن ابی عمیر می گوید به جمیل گفتم: نفقه زن چه؟ جمیل گفت: عنبسه از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که حضرت فرمودند زمانی که مرد لباس لازم برای زن تهیه کرد و به او به مقدار لازم به زن غذا داد، این زن در خانه مرد به عنوان همسر بماند و الا اگر اینگونه نفقه به زن داده نشد، باید زن را طلاق بدهد. گفتم: نفقه خواهر بر انسان واجب است؟ جمیل گفت: اگر نفقه خواهر هم واجب شود، خلاف روایت است.
و روایات دیگری به همین مظمون است.

مبحث دوم: پدر و مادر ابوین و اولاد اولاد
از کلمه «تردد» در شرایع استفاده می شود که نسبت به نفقه این مبحث، دو احتمال یا دو قول در مساله وجود دارد. جواهر برای هر دو قول دلیل بیان می کند. ایشان برای عدم وجوب نفقه این گروه می فرماید: «من الاصل و عدم دخولهم فی اطلاق الوالدین و الابوین».[5]
می فرمایند: اصل عدم وجوب نفقه است و در هر جا دلیل داشتیم از این اصل خارج می شویم مثل پدر و مادر و فرزندان و همسر، و در جد و جده و اولاد اولاد هم این اصل جاری است و جد و جده و اولاد اولاد در دلیل وجوب نفقه پدر و مادر و فرزندان داخل نیست.

التقرير العربي
یستفاد من عبارة الشرایع المذکورة ان البحث فی نفقة الاقارب یکون فی ثلاث مقامات:
احدها: من ینفق علیه؛ ثانیها: کیفیة الانفاق؛ ثالثها: اللواحق.
اما المقام الاول: نبحث فیه: تارة عن الانفاق علی الابوین و الاولاد و اخری عن الانفاق علی آباء الابوین و امهاتهم و اولاد الاولاد و ثالثة علی من کان علی حاشیة النسب من بقیة الاقارب مثل الاخوة و الاعمام و العمات و الخالات.
اما مبحث الاول، صریح عبارة الشرایع و الجواهر[6] وجوب الانفاق علیهم و استدل علی الوجوب:
1. بالاجماع من المسلمین فضلا عن المومنین.
2. بالنصوص المستفیضة او المتواترة.
منها: «عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَنِ‏ الَّذِي‏ أُجْبَرُ عَلَيْهِ‏ وَ تَلْزَمُنِي‏ نَفَقَتُهُ‏ قَالَ الْوَالِدَانِ وَ الْوَلَدُ وَ الزَّوْجَةُ».[7]
منها: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَنْ يَلْزَمُ الرَّجُلَ مِنْ قَرَابَتِهِ مِمَّنْ يُنْفِقُ عَلَيْهِ قَالَ الْوَالِدَانِ وَ الْوَلَدُ وَ الزَّوْجَةُ».[8]
منها: «عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ: لَا يُجْبَرُ الرَّجُلُ‏ إِلَّا عَلَى‏ نَفَقَةِ الْأَبَوَيْنِ‏ وَ الْوَلَدِ قَالَ ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ قُلْتُ لِجَمِيلٍ وَ الْمَرْأَةِ قَالَ قَدْ رَوَى عَنْبَسَةُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كَسَاهَا مَا يُوَارِي عَوْرَتَهَا وَ يُطْعِمُهَا مَا يُقِيمُ صُلْبَهَا أَقَامَتْ مَعَهُ وَ إِلَّا طَلَّقَهَا قُلْتُ فَهَلْ يُجْبَرُ عَلَى نَفَقَةِ الْأُخْتِ فَقَالَ لَوْ أُجْبِرَ عَلَى نَفَقَةِ الْأُخْتِ كَانَ ذَلِكَ خِلَافَ الرِّوَايَة».[9]
و غیرها الدالة علی وجوب نفقة العمودین و الاولاد.
و اما المبحث الثانی اما آباء الابوین و امهاتهم یستفاد من کلمة «تردد» فی عبارة الشرایع ثبوت الاحتمالین بل القولین فیه و استدل فی الجواهر لعدم وجوب نفقتهم، بقوله: «من الاصل و عدم دخولهم فی اطلاق الوالدین و الابوین».[10]
حاصله ای مقتضی الاصل عدم وجوب نفقتهم الا اذا قام الدلیل علیه و الدلیل ما یدل علی انفاق الوالدین و الابوین و هو لایعمهم.


[1] جواهر الكلام، محمد حسن جواهري، ج31، ص366.
[2] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج21، ص525، ابواب النفقات، باب 11، ح3.
[3] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج21، ص526، ابواب النفقات، باب 11، ح5.
[4] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج21، ص510، ابواب النفقات، باب 1، ح4.
[5] جواهر الكلام، محمد حسن جواهري، ج31، ص367.
[6] جواهر الكلام، محمد حسن جواهري، ج31، ص366.
[7] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج21، ص525، ابواب النفقات، باب 11، ح3.
[8] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج21، ص526، ابواب النفقات، باب 11، ح5.
[9] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج21، ص510، ابواب النفقات، باب 1، ح4.
[10] جواهر الكلام، محمد حسن جواهري، ج31، ص367.