موضوع:
نفقه/ احکام اولاد/ نظر
چهارم/ لواحق نفقه زوجه
بحث در
اين بود كه آيا لباس ملك زن مي شود يا اباحه است و يك ثمره را شرايع و قواعد ذكر
كردند و بيان شد.
اقول:
ظاهر عبارت شرايع و قواعد اين بود كه بين قول به تمليك و قول به امتاع ثمره است و
بنابر تمليك ابدال واجب نيست و نبابر امتاع ابدال واجب است اما ظاهر عبارت جواهر و
مسالك و تحرير اين بود كه ثمره اي در كار نيست و چه قائل به تمليك باشيم و چه قائل
به امتاع باشيم. بله اگر زن مقصر نباشد، زوج لازم است لباسي به زن بدهد و اگر زن
مقصر باشد زوج لازم است لباسي به زن بدهد و فرقي بين قول به امتاع و تمليك نيست.
به نظر ما قول دوم اقرب است كه ملاك تقصير و كوتاهي كردن و نكردن زن است و
فرقي بين تمليك و امتاع نيست.
همچنين در
ساير نفقاتي كه با انتفاع عينش باقي مي ماند مثل فرش يا اسباب خانه، نظير لباس است
و همين بحث جاري است كه اگر در از بين رفتن، زن مقصر باشد، ابدال لازم نيست و اگر
زن مقصر نباشد، ابدال لازم است.
ثمره دوم:شرايع مي
فرمايد:
«ولو انقضت المدة،
والكسوة باقية، طالبته بكسوة لما يستقبل».
[1]لباسي كه
براي مدتي خريده شده، بعد از پايان مدت، هنوز سالم است و حال آيا زن مي توان
تقاضاي لباس جديد كند يا خير؟
شرايع مي
فرمايد مي تواند مطالبه لباس جديد كند.
قواعد هم
نظير قول شرايع است و مي فرمايند:
«ولو
انقضت المدة والكسوة باقية استقر ملكها وكان لها المطالبة بغيرها لما يستقبل ( ولو
) قلنا بالامتاع لم يجب وكذا لو لبست غيرها في المدة كان لها المطالبة بغيرها».
[2]می
فرمایند: اگر لباس برای مدتی خریده شد و مدت تمام شد اما
لباس سالم است، ملكيت زن نسبت به لباس مستقر مي شود و ديگر متزلزل نيست و زن حق
دارد كه از مرد براي آينده لباس جديدي را مطالبه كند اين بنا بر ملكيت بود. اما
اگر قائل شديم كه لباس ملك زن نمي شود و موجب اباحه است، ديگر بر مرد واجب نيست
براي زن لباس جديدي تهيه كند.
بعد ايشان
مي فرمايد: اگر مرد لباسي براي زن خريد و زن اصلا از اين لباس استفاده نكرد و مدت
تمام شد، باز هم زن حق دارد از شوهر لباس ديگري مطالبه كند و شوهر بايد لباس ديگري
تهيه كند و اين بنابر قول به تمليك است و بنا بر امتاع واجب نيست.
التقرير العربياقول: ظاهر
عبارة علمين الشرايع و القواعد ظهور الثمرة بين القول بالتمليك و القول بالامتاع و
ظاهر عبارة الجواهر و المسالك و التحرير عدم الثمرة و التفصيل بين عدم تقصيرها
فيجب الابدال علي القولين والتقصير فلا يجب عليهما ايضا.
و الاقرب
عند عدم الثمرة تبعا للاعاظم المذكورين و الابدال مع عدم تقصيرها علي القولين و
عدم الابدال مع التقصير و التفصيل المذكور التقصير و عدمه يجري في سائر النفقة
التي بقي عينها بعد الانتفاع بها مثل الفراش و الثاث البيت و المسكن و الوجه في
الجميع واحد و هو امتثال الزوج بما هو واجب عليه بالنسبة الي الزوجة و التقصير من
ناحيتها.
و منها: اما اشاراليها:شرايع:
«ولو انقضت المدة، والكسوة باقية، طالبته بكسوة لما يستقبل».
[3]مثله
قواعد:
«ولو انقضت المدة
والكسوة باقية استقر ملكها وكان لها المطالبة بغيرها لما يستقبل ( ولو ) قلنا
بالامتاع لم يجب وكذا لو لبست غيرها في المدة كان لها المطالبة بغيرها».
[4]