درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

93/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظر چهارم/ احکام اولاد/ نفقه
بیان شد که آیا نفقه با عقد واجب می شود یا با تمکین کامل، شرایع تردد فرمود و قواعد اشکال.
شرایع فرمود اظهر این است که نفقه با تمکین واجب می شود.

به مسالک شهید برای ترددی که شرایع و اشکالی که قواعد فرموده اند، توضیح و شرحی، نسبت داده شده است که ایشان فرموده: «لا ريب في ان للنفقة تعلقا بالعقد و التمكين جميعا فانها لاتجب قبل العقد و تسقط بالنشوز بعده و اختلف في انها بمَ تجب؟ فقيل بالعقد كالمهر... و قيل: لا تجب بالعقد مجردا بل بالتمكين»
مي فرمايند: نفقه هم رابطه با خود صيغه عقد دارد و هم با تمكين. چون نفقه قبل از عقد واجب نمي باشد و از طرف ديگر اگر عقد واقع شد و زن ناشزه باشد، نفقه ساقط مي شود. پس بايد تمكين كند تا نفقه واجب شود. در نتيجه نفقه هم رابطه با تمكين دارد و هم با عقد. و بعد اختلاف شده كه نفقه با چه واجب است؟ بعضي گفته اند كه نفقه مثل مهريه با عقد واجب مي شود و بعضي گفته اند كه نفقه با تمكين واجب مي شود و با عقد مجرد واجب نمي شود.

دليل وجوب نفقه با تمكين:
مقدمه اول: جواهر به صاحب مسالك نسبت داده است كه اقوال علما اگر به اجماع نرسد، حجيت ندارده و فرموده است: «شیخنا الشهید فی المسالک... دأبه عدم جعل الشهرة بل ولا عدم ظهور الخلاف بمجرده دليلا وإن وجد له من الأخبار الغير الصحيحة شاهدا».[1]
مي فرمايند: شهيد ثاني نه شهرت را به تنهايي حجت مي داند و نه لاخلاف را. بلكه اقوال علماء را زماني حجت مي داند كه به مرحله اجماع برسد.
مقدمه دوم: ظاهر جواهر اين است كه صاحب مسالك اجماع منقول را حجت مي دانند و مي فرمايند: «ضرورة عدم عد ذلك من الاجماع المحكي الذي قام الدليل على حجيته».[2]
مي فرمايند: اين مطلبي كه ذكر كرديم دليل نمي شود كه اجماع منقول حجت نباشد.

اما دلايل وجوب نفقه با تمكين:
اول: اجماعي كه به صاحب مسالك نسبت داده شده است.
دوم: آيه «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف‏»[3].
اين آيه ظهور در اين دارد كه امر «عاشروهن» ظهور در اين دارد كه انفاق با عرف انجام شود و عادت و عرف اين است كه نفقه بعد از تميكن داده مي شود. چون ديده شده است كه مردم در زمان نكاح تا زمان زفاف، نفقه اي پرداخت نمي كنند.
سوم: حدیث نبوی که فرمودند: «انه تزوج ثم دخل بعد سنين و لم ينفق».[4]
یعنی که پیامبر با فردی ازدواج کرده اند و بعد از چند سال نزدیکی کردند و تا این زمان نفقه ندادند.
چهارم: در برابر عقد، عوضی است که مهریه می باشد و عوضی دیگر بر مرد واجب نمی باشد. بلکه کیفیت نفقه مجهول است و چیزی که در برابر عقد قرار می گیرد باید معلوم باشد.
پنجم: حدیث نبوی که فرمودند: «و التقو الله فی النساء فانهن عواری عندکم اتخذتموهن بامانة الله و استحللتم فروجهن بکلمة الله و لهن علیکم رزقهن و کسوتهن بالمعروف».[5]
حضرت فرمودند از زنها بترسید که زنها عاریه ای نزد شما هستند که از خدا تحویل گرفته اید و مقاربت با کلمه عقد حلال شده است و برای شماست که رزق و لباس زنها را به نحو شایسته پرداخت کنید.
از این روایت استفاده می شود که نفقه با تمکین است چون پیامبر غذا و پوشاک را زمانی واجب کرده اند که زن نزد مرد و در خانه مرد باشند.

مناقشه در ادله:
اول: این ادله مجمل هسنتد. جواهر[6] این اجمال را به کشف اللثام و ریاض نسبت داده است و باید به موضع یقین اکتفا کرد.
دوم: همه وجوه خدشه دلالی و سندی دارد که جلسه آینده بیان می شود.

التقریر العربی
و نسب الي المسالك توضيحا و شرحا لتردد الشرايع في العبارة بما نصه: «لا ريب في ان للنفقة تعلقا بالعقد و التمكين جميعا فانها لاتجب قبل العقد و تسقط بالنشوز بعده و اختلف في انها بمَ تجب؟ فقيل بالعقد كالمهر... و قيل: لا تجب بالعقد مجردا بل بالتمكين».

و استدل علي وجوب النفقة بالتمكين لابالعقد بوجوه نذكر قبل بيان الوجوه مقدمتان:
1. نسب الجواهر الي صاحب المسالك عدم حجية ما دون الاجماع من اقوال العلماء نصه: «شیخنا الشهید فی المسالک... دأبه عدم جعل الشهرة بل ولا عدم ظهور الخلاف بمجرده دليلا وإن وجد له من الأخبار الغير الصحيحة شاهدا».[7]
2. ظاهر الجواهر حجیة اجماع المنقول عند صاحبه نصه: «ضرورة عدم عد ذلك من الاجماع المحكي الذي قام الدليل على حجيته».[8]
الوجه الاول: الاجماع الذی نسب الی صاحب المسالک.
الوجه الثانی: آیة «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف‏»[9] حيث ان ظهور الامر فيها بالانفاق بما هو عادتهم، و العادة هي الانفاق بعد التمكين اذ المشاهد منهم عدم الانفاق قبل الزفاف و ان كان بعد مدة من النكاح و الزواج.
الوجه الثالث: ما يروي عن النبي صلي الله عليه و آله: «انه تزوج ثم دخل بعد سنين و لم ينفق».[10]
الوجه الرابع: ان العقد یوجب المهر عوضا و لا یجب عوضها آخر ای النفقة مضافا الی ان النفقة مجهولة و العقد لا یوجب مالا مجهولا.
الوجه الخامس: ما روی عن النبی صلی الله علیه و آله «و التقو الله فی النساء فانهن عواری عندکم اتخذتموهن بامانة الله و استحللتم فروجهن بکلمة الله و لهن علیکم رزقهن و کسوتهن بالمعروف».[11]
حیث انه صلی الله علیه و آله اوجب لهن من الرزق والکسوة اذا کن عندهم.
المنجد: عواری: جمع عاریة.
و نوقش فی الجمیع اما باجمالها کما نسبه الجواهر[12] الي كشف اللثام و الرياض فيقتصر علي موضع اليقين و اما بظهورها في غير المدعي كما هو المستفاد من صاحب الجواهر.


[1] جواهرالکلام، محمد حسن جواهری، ج 31، ص304.
[2] جواهرالکلام، محمد حسن جواهری، ج 31، ص305.
[3]نساء/سوره4، آیه19.
[4] سنن النسائی، ج6، ص 131.
[5] سنن البیهقی، ج7، ص304.
[6] جواهرالکلام، محمد حسن جواهری، ج 31، ص305.
[7] جواهرالکلام، محمد حسن جواهری، ج 31، ص304.
[8] جواهرالکلام، محمد حسن جواهری، ج 31، ص305.
[9]نساء/سوره4، آیه19.
[10] سنن النسائی، ج6، ص 131.
[11] سنن البیهقی، ج7، ص304.
[12] جواهرالکلام، محمد حسن جواهری، ج 31، ص305.