موضوع:
نظر چهارم/ احکام اولاد/ نفقه
بیان
شد که آیا نفقه با عقد واجب می شود یا با تمکین کامل،
شرایع تردد فرمود و قواعد اشکال.
شرایع
فرمود اظهر این است که نفقه با تمکین واجب می شود.
به مسالک
شهید برای ترددی که شرایع و اشکالی که قواعد فرموده
اند، توضیح و شرحی، نسبت داده شده است که ایشان فرموده:
«لا ريب في ان للنفقة تعلقا بالعقد و التمكين جميعا فانها
لاتجب قبل العقد و تسقط بالنشوز بعده و اختلف في انها بمَ تجب؟ فقيل بالعقد
كالمهر... و قيل: لا تجب بالعقد مجردا بل بالتمكين»مي
فرمايند: نفقه هم رابطه با خود صيغه عقد دارد و هم با تمكين. چون نفقه قبل از عقد
واجب نمي باشد و از طرف ديگر اگر عقد واقع شد و زن ناشزه باشد، نفقه ساقط مي شود.
پس بايد تمكين كند تا نفقه واجب شود. در نتيجه نفقه هم رابطه با تمكين دارد و هم
با عقد. و بعد اختلاف شده كه نفقه با چه واجب است؟ بعضي گفته اند كه نفقه مثل
مهريه با عقد واجب مي شود و بعضي گفته اند كه نفقه با تمكين واجب مي شود و با عقد
مجرد واجب نمي شود.
دليل وجوب نفقه با تمكين:مقدمه اول:
جواهر به صاحب مسالك نسبت داده است كه اقوال علما اگر به اجماع نرسد، حجيت ندارده
و فرموده است:
«شیخنا الشهید فی
المسالک... دأبه عدم جعل الشهرة بل ولا عدم ظهور الخلاف بمجرده دليلا وإن وجد له
من الأخبار الغير الصحيحة شاهدا».
[1]مي
فرمايند: شهيد ثاني نه شهرت را به تنهايي حجت مي داند و نه لاخلاف را. بلكه اقوال
علماء را زماني حجت مي داند كه به مرحله اجماع برسد.
مقدمه دوم:
ظاهر جواهر اين است كه صاحب مسالك اجماع منقول را حجت مي دانند و مي فرمايند:
«ضرورة عدم عد ذلك من الاجماع المحكي الذي قام الدليل على حجيته».
[2]مي
فرمايند: اين مطلبي كه ذكر كرديم دليل نمي شود كه اجماع منقول حجت نباشد.
اما دلايل وجوب نفقه با تمكين:اول:
اجماعي كه به صاحب مسالك نسبت داده شده است.
دوم:
آيه
«وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف»[3].اين آيه
ظهور در اين دارد كه امر «عاشروهن» ظهور در اين دارد كه انفاق با عرف انجام شود و
عادت و عرف اين است كه نفقه بعد از تميكن داده مي شود. چون ديده شده است كه مردم
در زمان نكاح تا زمان زفاف، نفقه اي پرداخت نمي كنند.
سوم:
حدیث نبوی که فرمودند:
«انه تزوج ثم دخل
بعد سنين و لم ينفق».
[4]یعنی
که پیامبر با فردی ازدواج کرده اند و بعد از چند سال
نزدیکی کردند و تا این زمان نفقه ندادند.
چهارم:
در برابر عقد، عوضی است که مهریه می باشد و عوضی
دیگر بر مرد واجب نمی باشد. بلکه کیفیت نفقه مجهول است و
چیزی که در برابر عقد قرار می گیرد باید معلوم
باشد.
پنجم:
حدیث نبوی که فرمودند:
«و التقو الله
فی النساء فانهن عواری عندکم اتخذتموهن بامانة الله و استحللتم فروجهن
بکلمة الله و لهن علیکم رزقهن و کسوتهن بالمعروف».
[5]حضرت
فرمودند از زنها بترسید که زنها عاریه ای نزد شما هستند که از
خدا تحویل گرفته اید و مقاربت با کلمه عقد حلال شده است و برای
شماست که رزق و لباس زنها را به نحو شایسته پرداخت کنید.
از
این روایت استفاده می شود که نفقه با تمکین است چون
پیامبر غذا و پوشاک را زمانی واجب کرده اند که زن نزد مرد و در خانه
مرد باشند.
مناقشه در ادله:اول:
این ادله مجمل هسنتد. جواهر
[6]
این اجمال را به کشف اللثام و ریاض نسبت داده است و باید به
موضع یقین اکتفا کرد.
دوم:
همه وجوه خدشه دلالی و سندی دارد که جلسه آینده بیان
می شود.
التقریر العربیو نسب الي
المسالك توضيحا و شرحا لتردد الشرايع في العبارة بما نصه: «لا ريب في ان للنفقة تعلقا بالعقد و التمكين جميعا فانها لاتجب قبل العقد و
تسقط بالنشوز بعده و اختلف في انها بمَ تجب؟ فقيل بالعقد كالمهر... و قيل: لا تجب
بالعقد مجردا بل بالتمكين».
و استدل علي وجوب النفقة بالتمكين لابالعقد بوجوه نذكر قبل بيان
الوجوه مقدمتان:
1. نسب
الجواهر الي صاحب المسالك عدم حجية ما دون الاجماع من اقوال العلماء نصه:
«شیخنا الشهید فی المسالک... دأبه عدم
جعل الشهرة بل ولا عدم ظهور الخلاف بمجرده دليلا وإن وجد له من الأخبار الغير
الصحيحة شاهدا».
[7]2. ظاهر
الجواهر حجیة اجماع المنقول عند صاحبه نصه:
«ضرورة
عدم عد ذلك من الاجماع المحكي الذي قام الدليل على حجيته».
[8]الوجه الاول:
الاجماع الذی نسب الی صاحب المسالک.
الوجه الثانی:
آیة
«وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف»[9]
حيث ان ظهور الامر فيها بالانفاق بما هو عادتهم، و العادة هي الانفاق بعد التمكين
اذ المشاهد منهم عدم الانفاق قبل الزفاف و ان كان بعد مدة من النكاح و الزواج.
الوجه الثالث:
ما يروي عن النبي صلي الله عليه و آله:
«انه تزوج ثم
دخل بعد سنين و لم ينفق».
[10]الوجه الرابع: ان
العقد یوجب المهر عوضا و لا یجب عوضها آخر ای النفقة مضافا
الی ان النفقة مجهولة و العقد لا یوجب مالا مجهولا.
الوجه الخامس:
ما روی عن النبی صلی الله علیه و آله
«و التقو الله فی النساء فانهن عواری عندکم
اتخذتموهن بامانة الله و استحللتم فروجهن بکلمة الله و لهن علیکم رزقهن و
کسوتهن بالمعروف».
[11]حیث
انه صلی الله علیه و آله اوجب لهن من الرزق والکسوة اذا کن عندهم.
المنجد:
عواری: جمع عاریة.
و نوقش
فی الجمیع اما باجمالها کما نسبه الجواهر
[12]
الي كشف اللثام و الرياض فيقتصر علي موضع اليقين و اما بظهورها في غير المدعي كما
هو المستفاد من صاحب الجواهر.