درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

93/06/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظر چهارم/ احکام اولاد/ حضانت
بيان شد كه در لواحق نكاح، سه چيز بيان مي شود، مورد سوم حضانت است.
شرايع مي فرمايد: «وأما الحضانة فالأم أحق بالولد مدة الرضاع. وهي حولان، ذكر أكان أو أنثى، إذا كانت حرة مسلمة. ولا حضانة للأمة ولا للكافرة مع المسلم فإذا فصل فالوالد أحق بالذكر، والأم أحق بالأنثى حتى تبلغ سبع سنين، وقيل: تسعا، وقيل: الأم أحق به ما لم تتزوج».[1]
مي فرمايند: مادر نسبت به نگه داري بچه در دوسال اول تولد، سزاوارتر مي باشد و فرق ندارد كه بچه پسر باشد يا دختر. اما اين در صورتي است كه مادر هم آزاد باشد و هم مسلمان باشد. پس اگر مادر كنيز باشد و يا مسلمان نباشد و از آن طرف شوهر مسلمان باشد، حضانت با شوهر است. اما زماني كه مدت رضاع تمام شد، در اين صورت اگر بچه پسر بود، حضانت با پدر است و اگر دختر است، حضانت با مادر است.
حال نسبت به مدت حضانت دختر براي مادر سه قول است:
قول اول: تا هفت سالگي مادر حضانت دارد.
قول دوم: تا نه سالگي مادر حضانت دارد.
قول سوم: تا زماني كه دختر ازدواج نكرده، مادر از پدر احق به بچه است.
قواعد هم تقريبا مثل شرايع است بنابر آنچه ايضاح[2] بیان کرده است. البته در تبویب این مطالب اختلافی بین شرایع و قواعد است. به اینکه قواعد همه مطالب را در بحث حضانت در همینجا بحث کرده اما شرایع این مطالب را در سه بحث بیان می کند، حضانت، لواحق و فروع که بعدها توضیح خواهیم داد.
ما هم طبق تبویب شرایع جلو خواهیم رفت.

بحث در حضانت در سه جهت خواهد آمد:
اول: معنای حضانت چیست؟
دوم: حضانت با چه کسی است؟
سوم: شرایط بچه ای که تحت حضانت قرار می گیرد، چه شرایطی دارد؟

جهت اول: تعریف حضانت
جواهر به قواعد و مسالک تعریف حضانت را اینگونه نسبت می دهد:
«وأما الحصانةبالفتح والكسر فهي كما في القواعد والمسالك ولاية وسلطنة على تربية الطفل وما يتعلق بها من مصلحة حفظه في وجعله في سريره وكحله وتنظيفه وغسل خرقه وثيابه ونحو ذلك».[3]
حضانت به فتح و کسر حاء، به این معنا است که ولایت و سلطنت بر تربیت طفل است و هرچه که برای تربیت طفل دخالت دارد، حضانت نام دارد، مثل مصلحت حفظ طفل، قرار دادن بچه در گهواره، سرمه کشیدن او، نظافت او، شستن لباسهای بچه و امثال آن.
این تعریفی است که مسالک و قواعد بیان کرده است.
در لغت هم تقریبا حضانت را به همین معنا بیان کرده است.
المنجد می فرماید: «الحضن ما دون الابط الی الکشح او الصدر و العضدان و ما بینهما... الحضانة مهنة الحاضنة التربیة... الکشح بعض من الجسم: ما بین السرة و وسط الظهر».[4]
حضانت از ماده حضن است. به معناي زير بغل تا مقابل ناف است (پهلو) يا حضن بين سينه و دو بازو هست. و حضانت، عمل زني است كه بچه را حفظ و تربیت مي كند. و به زني كه بچه را تربيت مي كند حاضنه گفته مي شود.

مجمع البحرين: «وحضن الطاير بيضه يحضنه: إذا ضمه إلى نفسه تحت جناحه، وكذلك المرأة إذا حضنت ولدها.والحضانة بالفتح والكسر: اسم منه وهي ولاية على الطفل والمجنون لفائدة تربيته، وما يتعلق بها».[5]
می فرمایند: وقتی مرغ تخم خود را زیر بال قرار می دهد تا از بین نرود، گفته می شود حضن الطائر. حال زمانی که زن بچه را زیر بغل خود گرفت، می گویند زن بچه خود را حضانت کرده است.
بعد می فرمایند: حضانت، اسم مصدر حضن است و معنای ولایت بر طفل است و فائده آن تربیت شدن بچه است.

لسان العرب: «الحضن: ما دون الابط الی الکشح و قیل هو الصدر و العضدان و ما بینهما... الحاضنه، هی التی تربی الطفل و الحضانة بالفتح فعلها».[6]
می فرمایند: حضن مقابل ناف یا سینه است و حضانه به فتح حاء فعل زن است.

تقریر العربی
شرایع: «وأما الحضانة فالأم أحق بالولد مدة الرضاع. وهي حولان، ذكر أكان أو أنثى، إذا كانت حرة مسلمة. ولا حضانة للأمة ولا للكافرة مع المسلم فإذا فصل فالوالد أحق بالذكر، والأم أحق بالأنثى حتى تبلغ سبع سنين، وقيل: تسعا، وقيل: الأم أحق به ما لم تتزوج».[7]
و مثله تقریبا القواعد علی ما فی الایضاح[8] مع اختلاف بینهما من حیث بتویب المباحث، حیث ان الشرایع جعلها فی ثلاث عناوین:
1.الحضانة؛
2.الفروع؛
3.اللواحق و القواعد تحت عنوان واحد و المتبع کما فی السابق هو الشرایع.
و البحث فی الحضانة تاتیه عن تعریفها و اخری من له الحضانة و ثالثة من علیه الحضانة.

اما الجهة الاولی:
نسب الجواهر الی القواعد و المسالک ما هو نصه: «وأما الحصانةبالفتح والكسر فهي كما في القواعد والمسالك ولاية وسلطنة على تربية الطفل وما يتعلق بها من مصلحة حفظه في وجعله في سريره وكحله وتنظيفه وغسل خرقه وثيابه ونحو ذلك».[9]
ما نسبه الیهما هو المستفاد من اللغة فانظر:
المنجد: «الحضن ما دون الابط الی الکشح او الصدر و العضدان و ما بینهما... الحضانة مهنة الحاضنة التربیة... الکشح بعض من الجسم: ما بین السرة و وسط الظهر».[10]
مجمع البحرین: «وحضن الطاير بيضه يحضنه: إذا ضمه إلى نفسه تحت جناحه، وكذلك المرأة إذا حضنت ولدها.والحضانة بالفتح والكسر: اسم منه وهي ولاية على الطفل والمجنون لفائدة تربيته، وما يتعلق بها».[11]
لسان العرب: «الحضن: ما دون الابط الی الکشح و قیل هو الصدر و العضدان و ما بینهما... الحاضنه، هی التی تربی الطفل و الحضانة بالفتح فعلها».[12]


[1] شرايع الاسلام، محقق حلي، ج 2، ص 567.
[2] ایضاح الفوائد، فخر المحققین، ج 3، ص 263.
[3] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج31، ص 283.
[4] المنجد، معلوف.
[5] مجمع البحرین، طریحی، ج1، ص 532.
[6] لسان العرب، ابن منظور، ج6، ص 93.
[7] شرايع الاسلام، محقق حلي، ج 2، ص 567.
[8] ایضاح الفوائد، فخر المحققین، ج 3، ص 263.
[9] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج31، ص 283.
[10] المنجد، معلوف.
[11] مجمع البحرین، طریحی، ج1، ص 532.
[12] لسان العرب، ابن منظور، ج6، ص 93.