موضوع:
نظر چهارم/ احکام اولاد/ عقیقه
بیان
شد که خوردن گوشت عقیقه توسط مادر و پدر و عیالات ایشان، مکروه
است و برای خوردن گوشت توسط مادر، کراهت بیشتر است.
جواهر
درباره نخوردن گوشت توسط مادر از کتاب فقه الرضا نقل می کند:
«انها اذا اکلت منها فلا ترضعه».می فرماید: اگر مادر از گوشت
عقیقه خورد، گویا که او را اصلا شیر نداده است و حق مادری
از بین رفته است.
بعد
جواهر می فرماید:
«و الأمر في الجميع سهل
لكون الحكم من السنن».می
فرماید: این امر مستحب است امر در آن ساده است.
اما کراهت شکستن استخوانها:دلیل این کراهت:1-
روایت: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
«قَالَ:
الْعَقِيقَةُ يَوْمَ السَّابِعِ وَ تُعْطَى الْقَابِلَةُ الرِّجْلَ مَعَ الْوَرِكِ
وَ لَا يُكْسَرُ الْعَظْم».
[1]از
امام صادق نقل شده: حضرت فرمودند که عقیقه در روز هفتم است و به قابله
یک پا داده می شود و شکستن استخوان عقیقه مکروه است.
2-
امکان دارد این کراهت از این فقره روایت ابی خدیجه
که جلسه قبل بیان شد استفاده شود:
«و تجعل اعضاء
ثم یطبخها...» به اینکه اعضاء از هم جدا می شود و بعد آن
را می پزند.
3-
روایت عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
«قَالَ: عُقَّ عَنْهُ وَ احْلِقْ رَأْسَهُ يَوْمَ السَّابِعِ
وَ تَصَدَّقْ بِوَزْنِ شَعْرِهِ فِضَّةً وَ اقْطَعِ الْعَقِيقَةَ جَذَاوِيَوَ
اطْبُخْهَا وَ ادْعُ عَلَيْهَا رَهْطاً مِنَ الْمُسْلِمِين».
[2]راوی
از امام صادق نقل می کند که حضرت فرمودند: از طرف پسرت عقیقه کند و در
روز هفتم سر او را بتراش و به وزن موهای او نقره صدقه بده و عقیقه را
از اعضاء قطعه قطعه کنن و بپز و بعضی را دعوت کن تا از آن استفاده کنند.
در
این روایت آمده که اعضاء را جدا کن و نباید شکسته شود.
در برابر این روایات روایتی است که می گوید
شکستن جایز است:عمار
ساباطي ُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
«أَنَّهُ سُئِلَ
عَنِ الْعَقِيقَةِ إِذَا ذُبِحَتْ يُكْسَرُ عَظْمُهَا قَالَ نَعَمْ يُكْسَرُ
عَظْمُهَا وَ يُقْطَعُ لَحْمُهَا وَ يُصْنَعُ بِهَا بَعْدَ الذَّبْحِ مَا شِئْتَ».
[3]راوی
از امام صادق علیه السلام نقل می کند که از امام سوال شد که
وقتی عقیقه ذبح شد می توان استخوانها را شکست؟ حضرت فرمودند:
بله استخوان شکسته می شود و بعد قطعه قطعه می شود و بعد به مردم
بدهید.
جواهر
بعد از نقل روایات می فرمایند:
«الا
ان الحكم من السنن، و الامر فيها سهل».
[4]می
فرمایند این دو روایت تعارض دارد اما این از مستحبات است
و امر در مستحبات آسان است.
دعاء موقع ذبح عقیقه:جواهر
می فرماید:
«و يستحب الدعاء عند ذبحها
بالمأثور، و هو كثير، كما أن المستفاد من النصوص التخيير بين تفريقها لحما و بين
طبخها بماء و ملح، بل في الفقيه «أنه أفضل أحوال طبخها»... و أما ما اشتهر بين
السواد من استحباب لف العظام بخرقة بيضاء و دفنها فلم نقف عليه في شيء مما وصل
إلينا من نصوص الباب و فتاوى الأصحاب، و الله العالم».می
فرمایند: موقع ذبح عقیقه مستحب است دعاء ماثور خوانده شود که
زیاد است و از روایات استفاده می شود که انسان مخیر است
در زمان کشتن عقیقه، آن را قطعه قطعه کند و به مردم بدهد و یا
اینکه با آب و نمک بجوشاند و به مردم اطعام دهد. و در کتاب فقیه آمده
است که بهترین حالت این است که آن را بپزند. بعد ایشان می
فرمایند: آنچه که بین مردم مشهور است که مسحتب است استخوان را در
پارچه سفید می پیچند و دفن می کنند، دلیلی
ندارد و در روایات و فتاوای اصحاب هیچ مطلبی نسبت به
این ندارند.
اقول: از جمله دعاهای ماثور نسبت به
عقیقه این دعا است:
عَنْ
إِبْرَاهِيمَ الْكَرْخِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
«قَالَ:
تَقُولُ عَلَى الْعَقِيقَةِ إِذَا عَقَقْتَ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ
اللَّهُمَّ عَقِيقَةٌ عَنْ فُلَانٍ لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ
عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لآِلِ مُحَمَّدٍ ص».
[5]راوی
از امام صادق نقل می کند که حضرت فرمودند: موقعی که می
خواهید عقیقه کنید این دعا را بخوانید.
حاصل مطلب در این چند جلسه:1-مکروه است که والدین
و عیالات آنها از گوشت عقیقه بخورند مخصوصا مادر بچه، و
روایاتی برای این مطلب وارد شده بود.
2-نسبت به شکستن
استخوانهای عقیقه، بعضی از روایات دال بر کراهت و
بعضی بر عدم کراهت بودند و جواهر فرمودند در مستحبات امر سهل است.
3-فرد مخیر است
که گوشت را بین مردم تقسیم کند و یا بپزد و اطعام کند و افضل
پختن و اطعام است.
4-صاحب جواهر فرمود که
برای دفن استخوانها نه روایت وجود دارد و نه فتوای اصحاب.
5-مستحب است موقع ذبح عقیقه،
دعاهای ماثوره خوانده شود.
تقریر العربیو
فی خصوص المنع عن اکل الام روایات اخر و نقل الجواهر
[6]
عن کتاب فقه الرضا عليه السلام:
«انما اذا اکلت منها
فلا ترضعه».ثم
قال الجواهر:
«والأمر في الجميع سهل لكون الحكم من السنن». و اما کراهة کسر عظامها:عَنْ
أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
«قَالَ: الْعَقِيقَةُ يَوْمَ
السَّابِعِ وَ تُعْطَى الْقَابِلَةُ الرِّجْلَ مَعَ الْوَرِكِ وَ لَا يُكْسَرُ
الْعَظْم».
[7]یمکن
استفادة کراهة الکسر من فقرة
«و تجعل اعضاء ثم
یطبخها...» فی روایة ابی خدیجه، المذکورة
آنفا جلسة القبل.
و
من روایة عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
«قَالَ: عُقَّ عَنْهُ وَ احْلِقْ رَأْسَهُ يَوْمَ السَّابِعِ
وَ تَصَدَّقْ بِوَزْنِ شَعْرِهِ فِضَّةً وَ اقْطَعِ الْعَقِيقَةَ جَذَاوِيَوَ
اطْبُخْهَا وَ ادْعُ عَلَيْهَا رَهْطاً مِنَ الْمُسْلِمِين».
[8]و
قبالهما روایة عمار ساباطي ُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
«أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْعَقِيقَةِ إِذَا ذُبِحَتْ يُكْسَرُ
عَظْمُهَا قَالَ نَعَمْ يُكْسَرُ عَظْمُهَا وَ يُقْطَعُ لَحْمُهَا وَ يُصْنَعُ
بِهَا بَعْدَ الذَّبْحِ مَا شِئْتَ».
[9]صرح
الجواهر ايضا بما نصه فعد نقل الروايات:
«الا ان الحكم
من السنن، و الامر فيها سهل».
[10]و
صرح ایضا:
«و يستحب الدعاء عند ذبحها بالمأثور، و
هو كثير، كما أن المستفاد من النصوص التخيير بين تفريقها لحما و بين طبخها بماء و
ملح، بل في الفقيه «أنه أفضل أحوال طبخها»... و أما ما اشتهر بين السواد من
استحباب لف العظام بخرقة بيضاء و دفنها فلم نقف عليه في شيء مما وصل إلينا من
نصوص الباب و فتاوى الأصحاب، و الله العالم». اقول: من الماثور من الدعاء عند ذبحها: ما:
عَنْ
إِبْرَاهِيمَ الْكَرْخِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع
«قَالَ:
تَقُولُ عَلَى الْعَقِيقَةِ إِذَا عَقَقْتَ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ
اللَّهُمَّ عَقِيقَةٌ عَنْ فُلَانٍ لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ
عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لآِلِ مُحَمَّدٍ ص».
[11] حاصل ما ذکر فی ذیل کلام الشرایع:1-کراهة اکل الوالدین
و کل تسمت عیالات الوالد مخصوصا ام المولود من لحم العقیقة، دلت
الروایات علیها.
2-کراهة کسر عظام
العقیقة، او عدم الکراهة، دلت علی کل منهما روایة و صرح
الجواهر:
«بان الامر سهل، اذ الحکم من السنن».3-یستفاد من
النصوص التنجیز، بین تفریق لحکم العقیقة بین اهلها
و بین طبخها و اطعام الاهل، و ان الطبخ افضل.
4-صاحب الجواهر انکر
المدرک من النصوص، و فتاوی الاصحاب علی ما هو المعمول بین الناس
من استحباب دفن عظامها بعد لفها بخرقة بیضاء.
5-صرح الجواهر باستحباب
الدعاء عند ذبحها، بالماثور من المعصوم علیه السلام.