درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

92/11/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظر چهارم/ احکام اولاد/ الحاق بچه متولد بعد از طلاق
بحث در این بود که اگر مردی با زنی زنا کرد و این زن حامله شد و بعد با همین زن ازدواج کرد و زن فراش مرد شد و بچه به دنیا آمد، حال این بچه به مرد ملحق می شود یا خیر؟ عبارتی در جلسه قبل بیان شد.
حاصل مطلب: ملاک لحوق ولد به زوج انعقاد نطفه بچه در فراش است نه اینکه مولود در فراش متولد شود.
شاهد: ولد زانی اگر چه در فراش زانی متولد شود، ملحق به او نمی شود، چون در زمان انعقاد نطفه زانی بوده نه فراش.
مختار ما این است که بچه زانی به زانی ملحق نمی شود اگر چه در فراش او متولد شود.

شرايع می فرماید: «ويلزم الأب الإقرار بالولد، مع اعترافه بالدخول، وولادة زوجته له. فلو أنكره والحال هذه، لم ينتف إلا باللعان. وكذا لو اختلفا في المدة. ولو طلق امرأته، فاعتدت وتزوجت أو باع أمته فوطأها المشتري، ثم جاءت بولد لدون ستة أشهر كاملا، فهو للأول. وإن كان لستة أشهر فهو للثاني».[1]
می فرمایند: اگر مردی اعتراف کرد که من با زن خود مقاربت کرده و همچنین گفت که این بچه مال زن من است، باید اقرار کند که این بچه نیز از اوست. حال اگر با وجود این دو شرط، بچه را انکار کرد، این بچه فقط با لعان از او منتفی می شود. همچنین اگر زن و مرد در مدت اختلاف داشته باشند و دو شرط بالا وجود داشته باشد، باز هم بچه به مرد ملحق می شود.
سپس می فرمایند: اگر مردی زنی را طلاق داد و زن عده نگه داشت و بعد شوهر کرد و یا اینکه مردی کنیز داشت و او را فروخت و مشتری با کنیز مقاربت کرد، حال اگر از این زن یا کنیز بچه این به دنیا آمد، در این صورت اگر قبل از شش ماه از مقاربت ازدواج دوم به دنیا بیاید، برای زوج یا مولای اول است و اگر بعد از شش ماه به دنیا بیاید، برای زوج یا مولای دوم است.
اقول: در این عبارت شرایع، دو فرع عنوان شده است:
1-زمانی که مرد به مقاربت اقرار کرد، بچه فقط با لعان نفی می شود.
2- اگر مردی زن یا کنیز را طلاق داد یا فروخت و این دو با کسی دیگر مقاربت کردند، بچه ملحق به چه کسی می شود؟
نسبت به این دو فرع، در لابلای بحثها، حکمشان مطرح شد. همانطورکه صاحب جواهر به آن اشاره کرده است.[2]
اما جواهر در صورت طلاق به روایاتی هم استناد کرده:
منها: «زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ إِذَا طَلَّقَ امْرَأَتَهُ- ثُمَّ نُكِحَتْ وَ قَدِ اعْتَدَّتْ وَ وَضَعَتْ لِخَمْسَةِ أَشْهُرٍ- فَهُوَ لِلْأَوَّلِ وَ إِنْ كَانَ وُلِدَ أَنْقَصَ مِنْ سِتَّةِ أَشْهُرٍ- فَلِأُمِّهِ وَ لِأَبِيهِ الْأَوَّلِ وَ إِنْ وَلَدَتْ لِسِتَّةِ أَشْهُرٍ فَهُوَ لِلْأَخِيرِ».[3]
راوی می گوید: از امام باقر سوال کردم: مردی زنش را طلاق داده و بعد این زن بعد از عده، شوهر کرد، بعد از پنج ماه از ازدواج با شوهر دوم، بچه ای به دنیا آمد، حکم چیست؟ حضرت فرمودند: این بچه اگر کمتر از شش ماه به دنیا بیاید برای مادر و شوهر اول است و اگر بعد از شش ماه به دنیا بیاید، این بچه برای مادر و شوهر دوم است.
روایاتی دیگر مثل این وجود دارد که دلالت همه روشن است.

خلاصه آنچه که شرایع برای وطئ زنا بیان کرد:
1-اگر مردی با زنی که مقاربت شده، زنا کرد، معارضه با وطی شوهر زن معارضه نمی کند و بچه برای شوهر است و فرق ندارد بچه شبیه به زانی باشد یا نباشد. چون گفته شد که برای زانی سنگ است. همچنین این ولد از شوهر نفی نمی شود مگر اینکه لعان کند، عملا بقاعده فراش و بخاطر وجوداجماع. و اگر چیزی برخلاف قاعده فراش بود، یا باید توجیه شود و یا اینکه طرح شود. 13/11/92
2- شرايع فرمود: اگر مرد و زن در زمان مقاربت اختلاف کردند و یا اینکه اختلاف کردند که این بچه برای مرد است یا برای او نیست، قول مرد با قسم مقدم است. 15/11/92
3- شرايع فرمود: اگر زانی با زنی زنا کرد و زن حامله شد و زانی با همین زن ازدواج کرد، بچه به زانی ملحق نمی شود، اگر چه در فراش زانی و بعد از ازدواج متولد شده باشد، چون انعقاد در فراش او نبود. همچنین اگر فردی با کنیزی زنا کرد و بعد او را خرید بچه به او ملحق نمی شود چون انعقاد نطفه در فراش نبوده. 16/11/92
4- دلیل اینکه در فرع قبل بچه به زانی ملحق نمی شود، دو چیز است:
الف: روایات؛
ب: مراد از فرزند در قاعده فراش، فرزندی است که نطفه او در فراش منعقد شود نه اینکه در فراش به دنیا بیاید همانطور که جواهر به آن تصریح کرد.
مختار ما عدم لحوق فرزند زانی به فراش زانی است اگر بعد با زن ازدواج کند و بچه در فراش او به دنیا بیاید. 16/11/92
5- شرايع فرمود: فرزند مردی که اعتراف به مقاربت زن کرده و اعتراف کرده که این بچه این زن است، از او منتفی نمی‌شود مگر اینکه لعان کند. 16/11/92
6- مختار ما به تبع شرایع و با عمل به نصوص این است که اگر فرزند قبل از شش ماه از زندگی با زوج دوم به دنیا بیاید، به شوهر اول ملحق می شود و اگر بعد از شش ماه به دنیا بیاید، به شوهر دوم ملحق می شود. 19/11/92
7- حکم لحوق بچه کنیزی که مردد بین مولای اول و مولای دوم است مثل لحوق فرزند زوجه ای است که مردد بین دو زوج بود که اگر قبل از شش ماه به دنیا بیاید به مولای اول ملحق می شود و اگر بعد از شش ماه به دنیا بیاید به مولای دوم ملحق می شود. 19/11/92

تقرير العربي
حاصله: ان الملاك في اللحوق بالزوج هو انعقاد المولود في الفراش لا تولده فيه، ولذا لا يلحق ولد الزاني به و ان تولد في الفراش.
فالمختار، عدم لحوق ولد الزاني، بالفراش و ان كان ولادته في الفراش.

شرايع: «ويلزم الأب الإقرار بالولد، مع اعترافه بالدخول، وولادة زوجته له. فلو أنكره والحال هذه، لم ينتف إلا باللعان. وكذا لو اختلفا في المدة. ولو طلق امرأته، فاعتدت وتزوجت أو باع أمته فوطأها المشتري، ثم جاءت بولد لدون ستة أشهر كاملا، فهو للأول. وإن كان لستة أشهر فهو للثاني».[4]

اقول: قد انقدح وجه الفرعين: صورة اللعان، و صورة الطلاق او البيع الامة بماتقدم، كما اشاره اليه صاحب الجواهر[5] و زاد بالنسبة الي صورة الطلاق في المقام الاستناد الي روايات:
منها: «زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ إِذَا طَلَّقَ امْرَأَتَهُ- ثُمَّ نُكِحَتْ وَ قَدِ اعْتَدَّتْ وَ وَضَعَتْ لِخَمْسَةِ أَشْهُرٍ- فَهُوَ لِلْأَوَّلِ وَ إِنْ كَانَ وُلِدَ أَنْقَصَ مِنْ سِتَّةِ أَشْهُرٍ- فَلِأُمِّهِ وَ لِأَبِيهِ الْأَوَّلِ وَ إِنْ وَلَدَتْ لِسِتَّةِ أَشْهُرٍ فَهُوَ لِلْأَخِيرِ».[6]
و روايات اخر مثلها، و دلالتها علي المقصود واضحة و متبعة.

خلاصة ما ذكر في عبارات الشرايع من الوطئ فجورا الي هيهنا:
1-لو وطئ الزوجة المدخولة زان، لا يعارض وطئه وطئ ذي الفراش سواء شابه الولد الزاني ام لا لان الزاني لا ولد له، و لاينتفي الولد من الزوج الا باللعان لقاعدة الفراش و ثبوت الاجماع، و لابد من توجيه ما ينافي في ظاهره او طرحه، لعدم حجيته او لسقوطه بالمعارضة. 13/11/92
2- شرايع: لو اختلف الزوجين في الدخول او في كون الولد له، فالقول قول الزوج مع يمينه. 15/11/92
3- شرايع: لايلحق الولد بالزوج الذي زنا بها قبل التزويج و ان ولد بعد التزويج و في فراشه و كذا السيد الذي زنا ثم اشتريها. 16/11/92
4- و الدليل علي عدم الحاقه بالفراش:
الف: روايات خاصة؛
ب: ان المراد من الولد في قاعدة «الولد للفراش» هو المنعقد في الفراش، لاالمتولد فيه مع عدم انعقاده فيه كما صرح به الجواهر.
فالمختار عدم لحوق ولد الزاني بالفرش و ان ولد فيها. 16/11/92
5- شرايع: لم ينتف ولد عن المعترف بالدخول، و ولادة زوجته، الا باللعان. 16/11/92
6- المختار تبعا للشرايع و عملا بالنصوص، لحقوق الولد بالزوج الاول لو ولد قبل ستة اشهر من دخول زوج الثاني، و بالزوج الثاني لو ولد ولد بعد ستة اشهر من دخول الثاني. 19/11/92
7- و مثل المولود المردد بين الزوجين، في اللحوق، مولود المردد بين السيدين، كما صرح به الشرايع. 19/11/92


[1] شرايع الاسلام، محقق حلي، ج2، ص 563.
[2] جواهر الكلام، محمد حسن جواهري، ج31، ص 237.
[3] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج21، ابواب احكام الولد، باب 17، ح11، ص 383، ط آل البيت.
[4] شرايع الاسلام، محقق حلي، ج2، ص 563.
[5] جواهر الكلام، محمد حسن جواهري، ج31، ص 237.
[6] وسائل الشيعه، حرعاملي، ج21، ابواب احكام الولد، باب 17، ح11، ص 383، ط آل البيت.