درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

92/07/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: نظر سوم/ وجوب قسمت/زمان شروع قسمت
 اما زمان قسمت:
 بحث به اینجا رسید كه مرد باید زمان را بین زنها تقسیم كند، حال این مرد چه زمانی باید نزد زن باشد، شب نزد این زن برود و یا شب و روز با هم است؟ و اگر شب هست، آیا همه مردها باید شب نزد زنها بروند یا فرق است بین كسانی است كه شب كار می كنند و یا روز كار می كنند و اگر شب كار كند باید روز نزد زنان بروند؟
 از عبارت شرایع كه بیان شد و همچنین از عبارت جواهر [1] استفاده می شود كه نسبت به زمان قسمت، سه قول وجود دارد:
 1- زمان، مخصوص شب است و زیادتر از آن نباید شود.
 2- زمان، شب به همراه روز است.
 3- زمان، شب به همراه صبح روز بعد است.
 جواهر و ایضاح، برای هر كدام از این سه قول ادله ای را بیان كرده اند:
 ادله قول اول (زمان خصوص شب است بدون زیادی):
 ایضاح [2] این قول را نسبت به مشهور علماء داده است و دلیل این قول را چند وجه ذكر كرده اند:
 1- مقسوم، زمان استقرار و سكون و آرامش این مرد است. یعنی مرد زمانی نزد زن می رود كه بتواند استراحت كند و این زمان شب است. آیه هم به این اشاره دارد: « هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ اللَّیلَ لِتَسْكُنُوا فِیهِ » [3] .
 اما روز برای كار كردن و تامین زندگی است، پس روز داخل در مقسوم نیست و الا اختلال نظام و تعطیلی معاش پیش می آید.
 2- سیره مستمره مردم دنیا بر این است كه شبها نزد زنها هستند و این سیره هم حجت است چون ردعی از آن نشده و همچنین اصل عدم حضور مرد نزد زن، در روز نیز جاری است.
 3- در روایات برای قسمت، شب ذكر شده است:
 مثل روایت ابراهیم كرخی كه حضرت فرمودند: « إِنَّمَا عَلَیهِ أَنْ یبِیتَ عِنْدَهَا فِی لَیلَتِهَا وَ یظَلَّ عِنْدَهَا فِی‏ صَبِیحَتِهَا»
 یعنی، بر مرد لازم است كه شب نزد زن بخوابد.
 و مثل روایت علی بن جعفر عن اخیه موسی بن جعفر علیهما السلام «قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ لَهُ امْرَأَتَانِ هَلْ یصْلُحُ لَهُ أَنْ یفَضِّلَ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَالَ لَهُ أَرْبَعٌ فَلْیجْعَلْ لِوَاحِدَةٍ لَیلَةً وَ لِلْأُخْرَى‏ ثَلَاثَ‏ لَیالٍ‏.» [4] .
 علی بن جعفر از امام موسی كاظن علیه السلام نقل می كند: من از حضرت سوال كردم كه مردی دو زن دارد، آیا می تواند یك زن را بر دیگری برتری دهد؟ حضرت فرمودند: این مرد چهار شب دارد و از این این چهار شب، می تواند یك شب را نزد یك زن باشد و سه شب دیگر را نزد زن دیگر باشد.
 در این روایت هم كلمه شب وارد شده است.
 روایات دیگری نظیر این روایت وجود دارد كه تعبیر به شب شده است.
 اما قول دوم (شب و روز با هم):
 این قول را جواهر [5] به شیخ طوسی در كتاب مبسوط نسبت داده اند و دلیل این قول روایاتی از قسمت است که كلمه یوم و یا ایام در آنها وارد شده است:
 مثل: عبدالرحمن بن ابی عبدالله عن ابی عبدالله علیهم السلام «فِی الرَّجُلِ یكُونُ عِنْدَهُ الْمَرْأَةُ فَیتَزَوَّجُ أُخْرَى كَمْ‏ یجْعَلُ‏ لِلَّتِی‏ یدْخُلُ‏ بِهَا قَالَ ثَلَاثَةَ أَیامٍ ثُمَّ یقْسِمُ.» [6]
 راوی می گوید از امام صادق علیه السلام سوال كردم: مرد زنی دارد و دوباره با زن دیگری ازدواج می كند، چقدر باید نزد زن جدید باشد؟ حضرت فرمودند: سه روز برای زن دوم است و بعد بین این دو زن تقسیم می كند.
 در این روایت كلمه ایام ذكر شده است، پس معلوم می شود كه شب به همراه روز باید مورد نظر باشد.
 و مثل: عبدالرحمن ابن ابی عبدالله علیه السلام «فِی الرَّجُلِ یتَزَوَّجُ الْبِكْرَ قَالَ یقِیمُ عِنْدَهَا سَبْعَةَ أَیامٍ.» [7] .
 راوی می گویند از امام صادق سوال كردم: مردی با زنی كه باكره است، ازدواج می كند چه باید كند؟ حضرت می فرمایند: این مرد باید هفت روز با این زن باشد.
 در این روایت نیز لفظ ایام ذكر شده است.
 و مثل: هشام بن سالم، عن ابی عبدالله علیه السلام «لَا یجُوزُ نِكَاحُ الْأَمَةِ عَلَى الْحُرَّةِ وَ یجُوزُ نِكَاحُ‏ الْحُرَّةِ عَلَى‏ الْأَمَةِ فَإِذَا تَزَوَّجَهَا فَالْقَسْمُ لِلْحُرَّةِ یوْمَانِ وَ لِلْأَمَةِ یوْمٌ.» [8]
 راوی می گوید حصرت فرمودند: اگر مردی زن آزاد داشت، نمی تواند با زن امه ازدواج كند و اگر زن امه داشت، می تواند با حره ازدواج كند و اگر ازدواج كرد، برای آزاد دو روز و برای امه یك روز است.
 در این روایت نیز كلمه یوم ذكر شده است.
 روایات دیگری نیز مثل این روایات وجود دارد.
 تقریب استدلال: وقتی گفته می شود ایام، هم روز و هم شب را شامل می شود مثلا گفته می شود ایام محرم یا ایام بیض، كه هم شامل شب می شود و هم روز را.
 قول سوم (شب بهمراه صبح روز بعد):
 ایضاح [9] و جواهر [10] این قول را نسبت به ابن جنید داده اند و برای این قول به روایت ابراهیم كرخی استدلال شده است كه در آن عبارت «و یظل عندها فی صبیحتها...» آمده است.
 در این روایت حضرت فرموده اند كه شب به همراه صبح روز بعد و این صریح روایت است.
 اقول: به نظر می رسد كه قول اول اقوی است، و مشهور و قواعد، شرایع و جواهر هم قائل به همین قول بودند.
 التقریر العربی
 العنوان: النظر الثالث/القسم
 و اما زمان القسمة، هل هو خصوص اللیلة او هی مع النهار، او مع صبیحة اللیلة، و هل هو اللیلة لجمیع الناس ام لمن كان عمله فی النهار.
 یستفاد من بعض العبارات مثل الشرایع الاختلاف بین الاكابر و صرح الجواهر [11] بالاختلاف علی اقوال ثلاثة:
 1- خصوص اللیل بلازیادة.
 2- اللیل مع نهاره.
 3- اللیل مع صبیحة تلك اللیلة.
 و استدل فی الجواهر و الایضاح لكل من الاقوال.
 اما الاول الذی نسبه الایضاح [12] الی المشهور، بوجوه:
 1- المقسوم، انما زمان الاستقرار و السكون، و هو اللیل قال الله تعالی: « هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ اللَّیلَ لِتَسْكُنُوا فِیهِ » [13] .
 و اما النهار فهو للانتشار و تحصیل المعاش فلایدخل فی المقسوم و لایجمع بینه و بین اللیل، لما فیه من التعطیل و اختلال نظام النوع.
 2- السیرة المستمرة، مضافا الی الاصل.
 3- اقتصار النصوص علی اللیل مثل ما تقدم عن ابراهیم الكرخی حیث قال: « إِنَّمَا عَلَیهِ أَنْ یبِیتَ عِنْدَهَا فِی لَیلَتِهَا وَ یظَلَّ عِنْدَهَا فِی‏ صَبِیحَتِهَا»
 و مثل ما عن علی بن جعفر عن اخیه موسی بن جعفر علیهما السلام «قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ لَهُ امْرَأَتَانِ هَلْ یصْلُحُ لَهُ أَنْ یفَضِّلَ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَالَ لَهُ أَرْبَعٌ فَلْیجْعَلْ لِوَاحِدَةٍ لَیلَةً وَ لِلْأُخْرَى‏ ثَلَاثَ‏ لَیالٍ‏.» [14] و روایات اخر.
 و اما الثانی الذی نسبه الجواهر [15] الی الشیخ فی المبسوط، بالنصوص الدالة علی الیوم او الایام.
 منها: عبدالرحمن بن ابی عبدالله عن ابی عبدالله علیهم السلام «فِی الرَّجُلِ یكُونُ عِنْدَهُ الْمَرْأَةُ فَیتَزَوَّجُ أُخْرَى كَمْ‏ یجْعَلُ‏ لِلَّتِی‏ یدْخُلُ‏ بِهَا قَالَ ثَلَاثَةَ أَیامٍ ثُمَّ یقْسِمُ.» [16]
 و منها: عبدالرحمن ابن ابی عبدالله علیه السلام «فِی الرَّجُلِ یتَزَوَّجُ الْبِكْرَ قَالَ یقِیمُ عِنْدَهَا سَبْعَةَ أَیامٍ.» [17] و روایات اخر.
 و منها: هشام بن سالم، عن ابی عبدالله علیه السلام «لَا یجُوزُ نِكَاحُ الْأَمَةِ عَلَى الْحُرَّةِ وَ یجُوزُ نِكَاحُ‏ الْحُرَّةِ عَلَى‏ الْأَمَةِ فَإِذَا تَزَوَّجَهَا فَالْقَسْمُ لِلْحُرَّةِ یوْمَانِ وَ لِلْأَمَةِ یوْمٌ.» [18] و روایات اخر.
 تقریب الاستدلال بها له ان الیوم اسم لمجموع النهار و اللیل، یقال: ایام المحرم و ایام البیض و هكذا.
 و اما الثالث الذی نسبه الایضاح [19] و الجواهر [20] ، الی ابن الجنید بما تقدم من روایة ابراهیم الكرخی حیث صرح فیه بقوله: «و یظل عندها فی صبیحتها...»
 اقول: الاقوی، من الاقوال هو القول الاول تبعا للمشهور و القواعد و الشرایع و الجواهر لما ذكر من الوجوه.


[1] جواهر الكلام، محمد حسن جواهری، ج31، ص162
[2] ایضاح الفوائد، فخرالمحققین، ج2، ص250
[3] یونس، آیه67
[4] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج21، ص347، ابواب القسم، باب5، حدیث1، ط آل البیت
[5] جواهر الكلام، محمد حسن جواهری، ج31، ص152
[6] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج21، ص339، ابواب القسم، باب2، حدیث4، ط آل البیت
[7] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج21، ص339، ابواب القسم، باب2، حدیث3، ط آل البیت
[8] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج20، ص510، ابواب ما یحرم بالمصاهرة، باب46، حدیث3، ط آل البیت
[9] ایضاح الفوائد، فخرالمحققین، ج2، ص250
[10] جواهر الكلام، محمد حسن جواهری، ج31، ص163
[11] جواهر الكلام، محمد حسن جواهری، ج31، ص162
[12] ایضاح الفوائد، فخرالمحققین، ج2، ص250
[13] یونس، آیه67
[14] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج21، ص347، ابواب القسم، باب5، حدیث1، ط آل البیت
[15] جواهر الكلام، محمد حسن جواهری، ج31، ص152
[16] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج21، ص339، ابواب القسم، باب2، حدیث4، ط آل البیت
[17] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج21، ص339، ابواب القسم، باب2، حدیث3، ط آل البیت
[18] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج20، ص510، ابواب ما یحرم بالمصاهرة، باب46، حدیث3، ط آل البیت
[19] ایضاح الفوائد، فخرالمحققین، ج2، ص250
[20] جواهر الكلام، محمد حسن جواهری، ج31، ص163