درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/12/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: توسعه عیب
 فرع دوم: اگر مرد یا زن به عیبی که در طرف مقابل موجود است راضی شد اما بعدا این عیب بیشتر شد یا در جای دیگری هم این عیب پیدا شد، آیا حق فسخ دارد یا خیر؟
 مثلا دست زن جذام داشت مرد از خیار استفاده نکرد و گفت راضی هستم بعد پای زن هم جذام گرفت حال مرد حق خیار دارد یا خیر؟
 اقوال:
 1- برای توسعه خیار ندارد. جواهر، ج 30، ص 352 این قول را قبول دارند و نقل می کنند که علامه در تحریر هم قائل به این قول هستند و بعض دیگر هم قائل به این قول می باشند.
 2- خیار برای توسعه ثابت است. جواهر این قول را به متن جامع المقاصد، ج 13، ص 276 که قواعد باشد نسبت داده است.
 دلیل قول اول:
 جواهر، ص 352 این گونه دلیل می آورد: «لأن الرضا بالشي‏ء رضا بما يتولد منه و لأنه عيب واحد و قد حصل الرضا به... نعم لو حصل البرص في غير ذلك العضو اتجه ثبوت الخيار فيه، لظهور المغايرة حينئذ مع أن المحكي عن المبسوط التوقف منه، لأن اتفاق الجنس يوجب الرضا بفرد منه الرضا بغيره»
 می فرمایند: فرض این است که عیب قبلی توسعه پیدا کرده و طرف به عیب قبلی هم راضی بود پس رضایت به عیب قبلی، رضایت به توسعه هم می باشد. و همچنین این دو یک عیب هستند مثلا جذام یک عیب است چه به اندازه یک سانت باشد چه نیم متر و به این عیب هم قبل از توسعه راضی بود و برای توسعه خیار ندارد. بعد ایشان می فرمایند: اگر این توسعه جایش با جای قبلی فرق داشت و متصل به آن نبود خیار ثابت است چون این دومی غیر از اولی است و خیار جداگانه ای دارد. بعد ایشان ادامه می دهند: شیخ در مبسوط در جایی که متصل نباشد فرموده باید توقف کرد چون جذام یک جنس است و دارای افرادی است و هر وقت به یک فرد راضی شد گویا به همه راضی می باشد. پس خیار از بین می رود.
 دلیل قول دوم:
 زیادی یک عیب جداگانه است و طرف مقابل راضی به آن نبود پس خیار ثابت است.
 اقول: اگر زیادی عیب به گونه ای باشد که از حد مجاز خود خارج شود یا موجب نفرت و عار بین مردم باشد، ممکن است بگوئیم خیار برای فرد مقابل ثابت است. مثلا رتق که اگر کم بود و مقاربت امکان داشت مرد راضی بود بعد این عیب توسعه پیدا کرد و مقاربت امکان نداشت اینجا معلوم نیست که قائل به عدم خیار نشویم. اما اگر در این حد نبود خیار ندارد چون قبلا گفتیم عقد نکاح از عقود لازمه است و مقتضی آن این است که خیاری برای دو طرف ثابت نیست الا در جایی که دلیل داشته باشیم آن هم در متیقن از آن دلیل قائل به خیار می شویم اما در جایی که شک داشتیم به اصل عدم خیار رجوع می کنیم. حال در این یازده عیب، نسبت به حدوث عیب دلیل بر خیار داریم اما در توسعه دلیلی نداریم و شک داریم که خیار است و به اصل اولی عدم خیار رجوع می کنیم. بله اگر در جایی که موجب نفرت و عار عمومی یا عسر و حرج باشد موجب خیار است چون دلیل داریم.
 به نظر می رسد در بین اقوال قول شیخ طوسی به واقعیت نزدیکی تر باشد.
 خلاصه مساله ششم:
 1- موضوع مساله ثبوت و عدم ثبوت مهریه در زمان فسخ نکاح بود چه این فسخ از طرف مرد باشد یا از طرف زن باشد. 1/12/90
 2- جواهر، ص 346 فرمود صور مساله 24 صورت است. 1/12/90
 3- گفتیم بحث ما در مساله ششم در سه موضوع است:
 1. فسخ به عیوبی غیر از خصاء و عنین باشد.
 2. فسخ به خاطر عیب خصاء و عنین باشد.
 3. دو فرع بود که بیان شد یکی الحاق بود و یکی توسعه. 1/12/90
 4- موضع اول: فسخ بخاطر عیبی غیر از خصاء و عنین:
 قول اول: اگر فسخ قبل از مقاربت باشد مهری لازم نیست. اما اگر بعد از دخول باشد تمام مهر ثابت است. که ادعای اجماع بر این شد.
 قول دوم: تفصیل بین عیبی که بعد از مقاربت پیدا شد که تمام مهر المسمی را باید بدهد و بین عیبی که قبل از مقاربت آن عیب را داشته و فسخ کرد که باید مهر المثل را بدهد. این قول به مبسوط نسبت داده شد. 2/12/90
 5- مختار ما قول اول بود به تبع اجماع و ظاهر روایت بله اگر بعد از دخول بود مهر را می پردازد اما می تواند به مدلّس رجوع کند. 2/12/90
 6- موضع دوم: فسخ با عیب عنین یا خصاء:
 فسخ با عنین: اگر قبل از دخول باشد همه فرموده اند باید نصف مهر را بدهد و دلیل خاص هم داریم که مختار ما همین است.
 فسخ با خصاء: دو قول است:
 قول اول: فسخ بعد از دخول باشد نصف مهر المسمی است.
 قول دوم: فسخ بعد از دخول باشد تمام مهر المسمی است.
 مختار ما قول دوم بود که باید تمام مهر را بدهد. 3/12/90
 7- مختار ما این بود که فسخ با همه عیوب اگر بعد از دخول باشد تمام مهرالمسی است اما اگر قبل از دخول باشد هیچ مهری ثابت نیست الا در عیب عنین که نصف مهر را باید بدهد. 6/12/90
 8- موضع سوم: خلوت و توسعه عیب بود: مختار ما این بود خلوت در وجوب مهر ملحق به بقیه عیوب نیست به تبع علما و به خلاف ابن جنید. 6/12/90
 و همچنین توسعه عیب موجب ثبوت خیار دیگر نیست مگر در بعضی از صور. 7/12/90
 9- احتیاط در این است در جایی که هیچ مقاربتی نشده است اما مرد با زن مدتی خلوت کرده است، مرد مقداری از مهریه را پرداخت کند. 6/12/90