درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/11/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: رتق
 تذنیب
 1. از عباراتی که از قواعد و شرایع -که نقل شد- دو مطلب استفاده می شود.
 1- خیاری که برای مرد نسبت به زن رتقاء ثابت می شود، زمانی است که این عیب قابلیت معالجه نداشته باشد یا اینکه امکان معالجعه باشد اما زن راضی به معالجه نباشد. اما اگر معالجه ممکن باشد و زن هم راضی به معالجه باشد برای مرد حق خیار نیست.
 جامع المقاصد، ج 13، ص 244 برای اینکه در صورت معالجه و رضایت زن خیاری برای مرد ثابت نیست به دو وجه استدلال کرده است:
  1. اجماع
  2. چیزی که موجب خیار می شود رتق است و با معالجه، منشا خیار از بین می رود، و به تبع آن حکم خیار هم از بین می رود. عبارت ایشان این است: «أما لو رضيت بها فلا خيار له بحال إجماعا، و لأن الحكم إذا تعلق بعلة زال بزوالها»
 2. اگر زن راضی نبود که معالجه شود، مرد حق ندارد او را مجبور به معالجه کند. و این از عبارت قواعد استفاده می شود: «و لیس له اجبارها علی ازالته»
 جامع المقاصد، ص 245 برای اینکه مرد حق ندارد زن را مجبور به معالجه کند اینگونه دلیل می آورد: «لأن ذلك -اجبار المرئة- ليس حقا له و لما في الاقدام على الجراحة من تحمل الضرر و المشقة»
 مرد حق ندار زن را مجبور به معالجه کند زیرا:
 1- مرد حقی بر اجبار زن ندارد.
 2- اگر قرار باشد معالجه شود زن باید سختی و ضرر بکشد چون بدنش مجروح می شود، و او حق دارد این ضرر و سختی را تحمل نکند.
 از جواهر، ص 338 یک دلیل دیگر هم استفاده می شود.: «و انتفاء الضرر عنه بالخیار»
 مرد حق خیار دارد و می تواند عقد را فسخ کند و نیاز به اجبار نیست.
 جامع المقاصد در ادامه اینکه مرد حق مجبور کردند زن بر معالجه را ندارد می فرماید: «كما أنها لو أرادت هي ذلك لم يكن له المنع، لأنه تداو لاتعلق له به»
 اگر خود زن بخواهد خودش را معالجه کند مرد حق ممانعت از این کار را ندارد چون معنی معالجه، مداوا کردن مرض است و هر کسی حق دارد مرض خود را مداوا کند و کسی حق ندارد جلوی مداوا کردن مرض را بگیرد.
 و مثل جامع المقاصد در اینکه مرد حق ندارد جلوی معالجه زن را بگیرد، جواهر ص 338 است.
 خلاصه بحث رتق
 1- اختلافی نیست که رتق در زن، موجب ثبوت خیار فسخ برای مرد فی الجمله است. 15/11/90
 2- در حد رتق که موجب خیار است دو قول بود 1- نسبت داده شده به شهید در مسالک: رتق به اندازه ای باشد که اصلا و لو برای غیر شوهر، مقاربت امکان نداشته باشد. 2- رتق مطلقا موجب خیار است چه مانع اصل مقاربت یا چه مانع کمال مقاربت باشد. 15/11/90
 3- دلیل قول اول: 1- موافق با معنای لغوی رتق است که هیچ راهی برای دخول نیست 2- موافق با اصالة اللزوم در نکاح است. دلیل قول دوم: رتق موضوعا یا حکما داخل در عفل هست و در آن بعضی گفته اند اگر مانع از کمال وطی بود موجب خیار است. 17/11/90
 4- اقوی قول دوم است اما با حذف قید «مانع کمال وطی» یعنی حق فسخ است اگر مانع از وطی شوهر باشد اما اگر مانع از کمال وطی شوهر بود خیار ندارد چون علت فسخ در عفل، در روایات عدم بارداری و عدم مقاربت مرد ذکر شده بود، در حالی که در جای که کمال مقاربت نباشد باز هم بارداری امکان دارد و دلیل فسخ در رتق هم همین است. 17/11/90
 5- ثبوت خیار در رتق در جایی است که رتق قابل معالجه نباشد و یا اینکه زن حاضر به معالجه نباشد و الا خیار ثابت نیست. 18/11/90
 6- شوهر حق ندارد زن مبتلا به رتق را مجبور به معالجه کند. 18/11/90