درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 العنوان: عنین
 و اما روایاتی که در مورد عنین- در صورتی که زن راضی به این عیب نشود- وجود دارد سه طائفه می باشد.
 طائفه اول: روایاتی که خیار در آنها مقید به عدم قدرت زوج بر مقاربت زوجه خودش یا غیر زوجه اش ولو یک بار شده است.
 منها:وسائل ج21 ص230 باب 14 من ابواب العيوب و التدليس ح3 :‹‹عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ أُخِّذَ عَنِ امْرَأَتِهِ فَلَا يَقْدِرُ عَلَى إِتْيَانِهَا فَقَالَ إِذَا لَمْ يَقْدِرْ عَلَى إِتْيَانِ غَيْرِهَا مِنَ النِّسَاءِ فَلَا يُمْسِكْهَا إِلَّا بِرِضَاهَا بِذَلِكَ وَ إِنْ كَانَ يَقْدِرُ عَلَى غَيْرِهَا فَلَا بَأْسَ بِإِمْسَاكِهَا››.
 عمار بن موسی می گوید از امام در مورد مردی که نسبت به همرش تاخیذ (با سحر و جادو کاری کرده اند که نمی تواند با همسرش مقاربت کند) شده سوال شد امام فرمودند اگر قدرت این سحر به مقداری است که توان مقاربت غیر همسر خودش را هم ندارد این زن را نمی تواند نگه دارد مگر او راضی باشد اما اگر قدرت بر مقاربت غیر همسرش را دارد می تواند همسرش را نگه دارد و او خیار ندارد.
 منها: المصدر ح2:‹‹ عَبَّادٍ الضَّبِّيِّ عَنْ‏ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي الْعِنِّينِ إِذَا عُلِمَ أَنَّهُ عِنِّينٌ لَا يَأْتِي النِّسَاءَ فُرِّقَ بَيْنَهُمَا وَ إِذَا وَقَعَ عَلَيْهَا وَقْعَةً وَاحِدَةً لَمْ يُفَرَّقْ بَيْنَهُمَا وَ الرَّجُلُ لَا يُرَدُّ مِنْ عَيْب››.
 حضرت در مورد عنین فرمودند بین او و همسرش جدائی می افتد اما اگر بتواند ولو یک مرتبه با این زن مقاربت کند بینشان جدائی نمی افتد و بعد جمله الرجل لایرد من عیب که توضیحش قبلا گذشت را بیان کردند.
 حدیث قبل عدم خیار را مقید به مقاربت غیر همسرش کرده است و این روایت مقید به مقاربت خود همسر این مرد کرده است.
 منها:المصدر ح4:‹‹‏ِالسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنْ أَتَى امْرَأَةً مَرَّةً وَاحِدَةً ثُمَّ أُخِّذَ عَنْهَا فَلَا خِيَارَ لَهَا››.
 سکونی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود امیر المومنین فرموده اند کسی که با زن خودش یک مرتبه مقاربت کند و بعد قدرت بر مقاربت نداشته باشد برای همسرش خیار نیست.
 در این روایت عدم خیار مقید به مقاربت مرة واحدة شده است.
 منها:المصدر ح6:‹‹ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ امْرَأَةٍ ابْتُلِيَ زَوْجُهَا فَلَا يَقْدِرُ عَلَى الْجِمَاعِ أَبَداً أَ تُفَارِقُهُ قَالَ نَعَمْ إِنْ شَاءَت‏››.
 ابی صباح کنانی می گوید که از امام صادق علیه السلام در مورد مردی که مبتلی به عنین شده است و نمی تواند ولو یک بار با همسرش مقاربت کند سوال کردم امام فرمودند اگر زن خواست می تواند جدا شود.
 این روایت هم دلالت دارد اگر مرد قادر بر مقاربت با همسرش یا زنان دیگر ولو یکبار هم باشد زن خیار ندارد.
 نتیجه اینکه همه روایات طائفه اولی دلالت دارند اگر زوج ولو یک بار قادر بر مقاربت زوجه اش یا غیر او باشد زن خیار ندارد.
 طائفه دوم: روایاتی که مقید به تاجیل و مهلت و گذشت یک سال می باشند که هفت روایت می باشند
 از بین این روایات به دو روایت که خصوصیت خاصی دارند اشاره می شود.
 منها: المصدر ح5 :‹‹ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ الْعِنِّينُ يُتَرَبَّصُ بِهِ سَنَةً ثُمَّ إِنْ شَاءَتِ امْرَأَتُهُ تَزَوَّجَتْ وَ إِنْ شَاءَتْ أَقَامَت‏››.
 محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل کردندکه به عنین یک سال مهلت داده می شود اگر خوب شد فبها و الا اگر زن خواست می تواند جدا شود.
 منها: المصدر ح12:‹‹ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ كَانَ يَقْضِي فِي الْعِنِّينِ أَنَّهُ يُؤَجَّلُ سَنَةً مِنْ يَوْمِ تُرَافِعُهُ الْمَرْأَة››.
 حضرت علی در باره عنین چنین قضاوت می کردند که از روزی که زن به حاکم شرع مراجعه می کند یک سال مهلت داده می شود که اگر خوب نشد زن خیار دارد.
 طائفه سوم: روایاتی که خیار برای زن، به شکل مطلق و بدون قیدی بیان شده است یعنی نه مقید به مقاربت مرة واحده می باشد و نه مهلت یکسال.
 منها: المصدر ح1:‹‹أَبِي بَصِيرٍ يَعْنِي الْمُرَادِيَّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ امْرَأَةٍ ابْتُلِيَ زَوْجُهَا فَلَا يَقْدِرُ عَلَى جِمَاعٍ أَ تُفَارِقُهُ قَالَ نَعَمْ إِنْ شَاءَت‏››.
 روای می گوید در مورد زنی که همسرش مبتلی به عنین شده سوال کردم آیا حق جدائی دارد امام فرمودند بله
 در این روایت خیار را نه مقید به مقاربت مرة واحده کردند و نه مهلت یکسال
 نتیچه اینکه ما در این باب سه طائفه روایت داریم بعضی مطلق هستند بعضی مقید به مقاربت ولو مرة واحدة می باشند و بعضی مقید به مهلت یکساله می باشند در اصول گفته شده که وقتی مطلق و مقید اینچنینی وجود داشته باشد و قائل به انقلاب نسبت هم نباشیم مطلق حمل بر مقید می شود نتیجه اش این می شود که زنی که شوهرش عیین است اگر همسرش قدرت بر مقاربت ولو یکبار داشته باشد خیار ندارد و اگر قدرت نداشت اگر تا یکسال از زمان مراجعه به حاکم این عیب برطرف نشد زن خیار دارد چه قبل از عقد باشد و چه بعد از عقد.
 ولی قبلا گفتیم نسبت به قبل از عقد اجماع داریم که بدون هیچ قیدی زن خیار دارد لازمه جمع بین اجماع و مقتضای جمع بین روایات این است که بگوییم به وسیله اجماع مقتضای جمع بین روایات تخصیص می خورد و در نتیجه اگر عنین قبل از عقد باشد زن مطقا خیار دارد و اگر بعد از عقد باشد به دو شرط زن خیار دارد عدم قدرت بر مقاربت ولو یکبار و گذشت یکسال از مرافعه زن به حاکم شرع