درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: عدم ذکر اجل در عقد متعه
 یکی از اقول در مساله عدم ذکر اجل در عقد تمتع این بود که این عقد تبدیل به عقد دائم می شود که در جلسه قبل کلام صاحب جواهر را در این زمینه بیان کردیم که اثبات می کرد قول اول را و رد سه قول دیگر می باشد.
 خلاصه مستفاد از کلام جواهر چند امر است:
 1- قابلیت الفاظ صیغ نکاح حتی لفظ متعت برای وقوع مطلق نکاح چه دائم و چه منقطع
 2- امتیاز نکاح موقت از نکاح دائم، ذکر اجل و مدت است که بدون ذکر مدت نکاح، نکاح دائم می شود هر لفظی که بکار برده شده باشد ولو لفظ متعت باشد و فرقی نمی کند که عمدا مدت ذکر نشود یا نسیانا ذکر نشود.
 3- اصالة الصحة در نکاح جاری است و لذا بدون ذکر مدت و شک در صحت می گوئیم اصل نکاح صحیح است.
 4- در وقت اجراء صیغه عقد و ذکر مدّت، در کلام عاقد، دو دال و دو مدلول داریم، لفظ صیغه (متعت) دال بر اصل نکاح است و ذکر مدت دال بر موقت بودن و عقد انقطاعی می باشد.
 5- روایات معتبر داریم که اگر اجل و مدت ذکر نشد، عقد دائم می شود.
 6- التزام به بطلان عقد در صورت عدم ذکر اجل در دو صورت ممکن است.
 الف: در نکاح دائم قصد نکاح دائم (دوام) لازم است لذا در عقد موقت بدون ذکر اجل، چون قصد دوام نکرده لذا عقد باطل می شود.
 ب: قصد موقت با خود صیغه متعت باشد و اجل کاشف از قصد عاقد است یعنی تعدد دال و مدلول نباشد بلکه از خود صیغه متعت نکاح انقطاعی اراده شده باشد و مدت کاشف از این معنا باشد نه اینکه ذکر مدت خود دال بر انقطاعی بودن نکاح باشد لذا نه عقد انقطاعی است و نه منقطع.
 نتیجه اینکه تا کنون دو قول ذکر شد.
 قول 1: با عدم ذکر اجل عقد تبدیل به عقد دائم می شود کما عن الجواهر و المشهور
 قول 2: با عدم ذکر اجل عقد باطل است و به این دلیل که ماوقع لم یقصد و ما قصد لم یقع.
 دلیل قول دوم:
 در جامع المقاصد، ج 13، ص 27 و جواهر، ج 30، ص 73: هر دو یک دلیل برای قول دوم بیان می کند که عقد تابع قصد است و قصد عاقد عقد موقت بود، نهایت اجل ذکر نشده (عمدا، سهوا، جهلا) لذا با عدم ذکر اجل عقد موقت نیست و عقد دائم هم نیست زیرا قصد عقد دائم نکرده است.
 و فیه:
 جواب دلیل قول دوم:
 اولا:چنانچه در امر چهارم اشاره شد ما دو دال و دو مدلول داریم و با لفظ صیغه خود نکاح قصد شده است نه نکاح موقت لذا اصل نکاح ثابت شده است و اجل هم ذکر نشده لذا اصل نکاح قصد شده است و برای عقد دوام همین مقدار کافی است.
 ثانیا: روایات معتبر ی داریم که دلالت بر قول اول و تبدیل آن به عقد دائم می کنند.
 سوال: می توان گفت لفظ انکحت و متعت مشترک لفظی است و ذکر اجل معنای مورد نظر را تعیین می کند و کاشف از معنایی است که از لفط اراده شده است؟
 جواب استاد: چون اجل از ارکان عقد موقت است لذا نمی توان مشترک لفظی گرفت زیرا ذکر اجل دلالت بر انقطاعی بودن عقد داشت بله اگر بحث اشتراک مطرح شود باید اشتراک معنی دانست که لفظ انکحت دلالت بر کلی نکاح دارد.
 قول سوم: تفصیل بین الفاظ
 به مرحوم ابن ادریس نسبت داده شده است که ایشان می فرمایند لفظی که با آن صیغه عقد را خوانده، اگر زوجت و انکحت باشد عقد می شود عقد دائم و اگر با لفظ متعت باشد، عقد باطل است.
 دلیل این قول
 جواهر، ج 30 ص 174: دلیل قول سوم: «و كأن ما ذكره ابن إدريس مبنى على دعوى دخول الانقطاع في مفهوم لفظ «متعتك» و قد تقدم سابقا ما يبطله»
 ایشان می فرمایند علت بطلان در صورت استفاده از لفظ متعت این است که نفس لفظ متعت دلالت بر عقد انقطاعی دارد نه مجموع لفط متعت و ذکر اجل در نتیجه چون متعت دلالت بر عقد منقطع دارد نمی شود دلالت بر عقد دائم داشته باشد.
 رد دلیل قول سوم:
 همه الفاط نکاح قابلیت واقع ساختن عقد دائم و موقت را دارند و اینگونه نیست که لفظ متعت مخصوص عقد انقطاعی باشد و این ذکر اجل است که عقد را تبدیل به عقد انقطاعی می کند از باب تعدد دال و مدلول.