درس خارج فقه استاد رضازاده

کتاب النکاح

90/07/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: فرع سوم
 فرع سوم: سقوط مهر به مقدار اخلال به مدت
 جواهر، ج 30، ص 168 ادعای عدم خلاف کرده اند در اینکه بعضی از مهر ساقط می شود باندازه ای که این زن به آن شرط عمل نکرد به دلیل روایات.
 وسائل، ج 21، ص 61، باب 27 متعة، ح2: «ابْنِ حَنْظَلَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ أَتَزَوَّجُ الْمَرْأَةَ شَهْراً فَأَحْبِسُ عَنْهَا شَيْئاً فَقَالَ نَعَمْ خُذْ مِنْهَا بِقَدْرِ مَا تُخْلِفُكَ إِنْ كَانَ نِصْفَ شَهْرٍ فَالنِّصْفَ وَ إِنْ كَانَ ثُلُثاً فَالثُّلُث»
 راوی از امام سوال می کند با زنی ازدواج موقت می کنم می توانم مقداری از مهر را نپردازم حضرت فرمودند می توانی به مقداری که نسبت به مدت تخلف کرده است از او پس بگیری.
 در این روایات اسمی از این نبود که اخلال زن نسبت به مدت بخاطر عذری شرعی بوده است یا نه مثل اینکه ایام حیض بوده است اما در روایات دیگر آمده که اگر عذر غیرشرعی بود، می تواند از مهر کم کند.
 مختار استاد:
 فرع اول: نصف مهر را باید بدهد اگر قبل از مقاربت زمان را ببخشد.
 فرع دوم: تمام مهر را باید بدهد اگر بعد از مقاربت زمان را ببخشد.
 فرع سوم: باندازه اخلال از مهر کم می شود.
 شرايع:‹‹ و لو تبين فساد العقد إما بأن ظهر لها زوج أو كانت أخت زوجته أو أمها و ما شاكل ذلك من موجبات الفسخ و لم يكن دخل بها فلا مهر لها و لو قبضته كان له استعادته و لو تبين ذلك بعد الدخول كان لها ما أخذت و ليس عليه تسليم ما بقي و لو قيل لها المهر إن كانت جاهلة و يستعاد ما أخذت إن كانت عالمة كان حسنا››.
 در این عبارت سه صورت آمده است:
 1- بعد از عقد فهمید عقد باطل است که دو صورت دارد:
 الف: قبل از مقاربت فهمید: اصلا مهر ندارد و اگر داده پس می گیرد.
 ب: بعد از مقاربت فهمید: هر مقدار گرفته درست است ولی مابقی مهر را نباید بگیرد.
 در این صورت احتمال دیگر این است که اگر زن می دانسته این عقد باطل است مهر را اصلا مالک نمی شود زیرا وی زانی است و اگر جاهل بوده است آن مقداری را که گرفته از او پس گرفته نمی شود.
 جامع المقاصد، ج 13، ص 26 و جواهر، ج 30، ص 70 و وسیلة النجاة اصفهانی، ج 2، ص 290، مسئله 8 این آقایان هم عین این سه صورت را بیان کرده اند الا اینکه ظاهر عبارت شرایع این است که در صورت جهل زن، مهر، مهرالمسمی ثابت است اما جامع المقاصد و جواهر، مهر را مهرالمثل می دانند زیرا وطی، وطی به شبهه است و در وطی به شبهه مهرالمثل است.
 اما صورت اول: قبل از مقاربت فساد عقد معلوم شد.
 زن مهر ندارد زیرا اصلا مقاربت نبوده است و عقد هم باطل بوده است و اگر مهر را تلف کرده، ضامن است زیرا ملکیت مرد نسبت به مهر ثابت بوده است.
 صورت دوم: بعد از مقاربت علم به فساد حاصل شود و زن عالم بوده.
 زن مهرالمثل ندارد زیرا زن عالم بوده است و زانی است و مهر المسمی ندارد زیرا عقد باطل بوده است.
 صورت سوم: بعد از عقد و مقاربت بطلان عقد را بفهمند و زن جاهل بوده است.
 زن مهر المثل را می گیرد زیرا وطی به شبهه است و وطی به شبهه عوض دارد.
 احتمال هم دارد که بگوییم که در این صورت زن مستحق مهر المسمی است زیرا زن با عقد مالک مهر المسمی شده است و چون جاهل بوده است ملکیتش باقی است.
 احتمال دیگر در این فرض این بود که آن مقداری را که گرفته مال اوست و بقیه مهر را لازم نیست به او بدهد بدلیل روایت حفص بختری: وسائل، ج 21، ص 62: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا بَقِيَ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْمَهْرِ وَ عَلِمَ أَنَّ لَهَا زَوْجاً فَمَا أَخَذَتْهُ فَلَهَا بِمَا اسْتَحَلَّ مِنْ فَرْجِهَا وَ يَحْبِسُ عَلَيْهَا مَا بَقِيَ عِنْدَه»
 مختار استاد: زن در صورت:
 1- علم به بطلان قبل از مقاربت: حق مهر ندارد.
 2- علم بعد بطلان بعد از مقاربت بوده و زن عالم به بطلان بوده است: حق مهر ندارد.
 3- فرض قبلی در صورت جهل زن: دو قول است: 1. ثبوت مهر المثل 2. ثبوت مهرالمسمی به آن مقدار که گرفته است.