1403/02/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مبحث مقاصد الشریعه
نمایه ای از درس
پس از بررسی مراحل پرشمار فرآیند ارسال پیام الهی به بندگان و نقش کلانی که حکمت در این فرآیند دارد آیا می توان گفت که شریعت با چنین پشتنوانه ی از حکمت فاقد غایت و مقصد است؟ بلکه شریعت هم مقصد دارد، هم مقصد آن حکیمانه است و هم این مقصد قابل کشف است.
اسلوب پانزدهم
کشف مقاصد شریعت، نظریه «ابتناء» است. این نظریه هم یک نظریه مبنی برای روش شناسی فهم دین علی الاطلاق از جمله فقه و شریعت است و هم بر اساس آن یک مکتب در فلسفه دین طراحی می شود. کاربرد سوم آن هم این است که بر اساس آن می توان یک سامانه سنجشی ایجاد کرد برای ارزیابی و سنجش معرفت های به دست آمده. این نظریه بر چهار اصل مبتنی است که اصل سوم آن از همه مهمتر است. این اصل می گوید که دین یک رسالت و پیام است و از نقطه صدور یعنی مبدأ تا نقطه ای که به مخاطب می رسد فرآیندی را سپری می کند که از جمله شامل ماده پیام نیز هست. عنصر نخست پیام مبدأ پیام یعنی ساحت قدسی حق تعالی است،
عنصر دوم ماده و هویت معرفتی ماده پیام است. در بخش ماده پیام جنس و سنخه محتوایی پیام بررسی می شود. آیا گزاره هایی است تا از واقعیت های بیرونی گزارش کند؟ آیا جهانبینی و بینش است و از هست ها و نیست ها سخن می گوید؟ یا از جنس آموزه یعنی باید و نبایدهاست. یا از جنس شاید ها و نشاید ها و حسن و قبح و فضیلت و رذیلت است .
عنصر سوم واسطه انتقال این پیام است که گاه رسول، گاه عقل و گاه فطرت است. همه اینها ابزار الهی هستند.
عنصر چهارم ابزار پیام گذاری است. یعنی افزاری که پیام با از مبدأ به شنونده منتقل می کند. اولین و مهمترین وسیله انتقال پیام الهی وحی است. ابزار دیگر فطرت است. برخی از امور را خداوند به فطرت انسان الهام می کند
عنصر پنجم مخاطب و پیام گیرنده است که در هدایت تشریعی انس و جن هستند.
عنصر ششم ظرف پیام یعنی شروط و شرایط تحقق پیام است. انسان باید پیام را دریافت و فهم کرده و به آن معتقد و ملتزم شود تا با عبادت ارتقای وجودی یافته و بدل به خلیفه الهی شود.
عنصر هفتم ظرف صدور پیام است. پیام دهنده در یک ظرف انفسی و آفاقی این پیام را صادر کرده است. مثلا آیا امام معصوم در شرایط تقیه این پیام را صادر کرده است یا در زمانی که چهارهزار شاگرد داشته است؟
در بخش مبدأ پیام در می یابیم که مبدأ پیام حکیم است. و در بخش ماده پیام در می یابیم که سنخه ماده پیام نمی تواند غیر عقلی باشد. چون مبدأ پیام حکیم است ماده پیام هم حکیمانه است. در بخش واسطه در می یابیم که واسطه پیام نیز حکیم است چرا که خداوند متعال پیام حکیمانه را به یک مجنون نمی سپارد. ابزار این پیام هم باید حکیمانه باشد. لذا قرآنش معجزه است و کلامش مشوش نیست. مخاطب چنین پیام حکیمانه ای نیز باید از عقل و خرد شایسته ای برخوردار باشد از این رو خداوند به مجنون و غیر ممیز خطاب نمی کند. و در ظرف تحقق نیز انسان باید عاقلانه رفتار کرده و احکام الهی را اجرا کند. پس از بررسی مراحل پرشمار فرآیند ارسال پیام الهی به بندگان و نقش کلانی که حکمت در این فرآیند دارد آیا می توان گفت که شریعت با چنین پشتنوانه ی از حکمت فاقد غایت و مقصد است؟ بلکه شریعت هم مقصد دارد، هم مقصد آن حکیمانه است و هم این مقصد قابل کشف است.