درس اصول استاد علی‌اکبر رشاد

1402/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مبحث مقاصد الشریعه

 

نمایه ای از درس

اسلام در ارج نهادن به حیات انسان یک را با بی نهایت برابر می داند آنجا که می گوید:

﴿وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا﴾

نجات یک انسان برابر با نجات همه بشریت است

سوره مائده آیه ۳۲

یکی از مقاصد شریعت کرامت انسان است. تا آنجا که در کلام جدید که مبدع آن علامه شهید آیه الله مطهری است انسان شناسی بخشی از کلام قرار داده شده است. افزون بر کلام کرامت انسان در اخلاق و به ویژه در شریعت نیز حضور پر رنگی دارد. اینکه حفظ کرامت ذاتی انسان بایسته و واجب است. خداوند متعال می فرماید:

﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا﴾

سوره اسراء آیه ۷۰

کافر هم که پیوند خویش با کانون هستی را گسسته است خود کرامت ذاتی خود را نادیده گرفته است و مشمول احکامی خاص شده است.

مقصد دوم شریعت بزرگداشت و ارج نهادن به زندگی است. زیست و زندگی در اسلام ارزشمند است. بسیاری از دستورات دینی برای حفظ حیات است. از دیدگاه اسلام زیست انسانی، حیوانی و نباتی هر سه ارزشمند هستند. کشتن بی جهت حیوانات مطلقاً جایز نیست. حفظ محیط زیست یعنی حفظ همه حیوانات و گیاهان. هنگامی که شما بی جهت حیوانی را می کشید عنصری را از بافت حیات حذف می کنید و این زیان هایی دارد. حتی حشرات نیز در چرخه حیات ماموریت هایی دارند که حذف آنها موجب زیان هایی خواهد شد. گیاهان هر کدام در چرخه حیات کارکرد و نقشی دارند و حذف آنها زیانبار است. و حیات انسان به طور ویژه از اهمیت دوچندان برخوردار است. یکی از خطرات که امروزه حیات را تهدید می کند آن است که گونه گونی و تنوع زیستی را از میان ببریم. برای نمونه اینکه گیاهان پایدار در برابر گرما را با دستکاری ژنتیک مقاوم و پایدار نماییم حذف گونه گونی و تنوع حیات است. اسلام در حفظ حیات انسان یک را با بی نهایت برابر می داند آنجا که خداوند می فرماید:

﴿وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا﴾

سوره مائده آیه ۳۲

یعنی حفظ حیات یک انسان با نجات و حفظ حیات همه بشریت برابر است. این قاعده ای است که در هیچ مذهب و مکتب و فکر دیگری یافت نمی شود. مگر اینکه انسانی به سبب کفر یا زیان رساندن به حق حیات دیگران خود ارزش حیات خویش را کاهش دهد.

مقصد سوم بزرگداشت و حفظ عقل است. خداوند متعال عقل را ارزشمند ترین موجود دانسته است. در کتب اربعه ما مانند کافی نیز به بخش عقل و جهل به گستردگی پرداخته شده است. انسان به عقلش ارزش گذاری می شود بلکه انسان اساسأ به عقلش انسان است. و انسان چون عاقل و خردمند است مکلف شده است. اگر جز این بود اصلاً هیچ آیین و شریعتی نازل نمی شد چرا که جماد و نبات و حیوان تکلیفی ندارند. خداوند متعال می فرماید:

﴿يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ﴾

سوره بقره آیه ۲۶۹

و پیامبر اسلام (ص) می فرمایند:

إنّما يُدرَكُ الخيرُ كُلُّهُ بالعقلِ ، و لا دِينَ لِمَن لا عَقلَ له

بحارالانوار

یعنی دین و عقل مساوق هم بوده و جدایی ناپذیراند. البته آشکار است که مراد عقل پیراسته از هوا و شهوات است.

مقصد چهارم حق دیانت است که امروزه در سطح جهان با ممنوعیت های گوناگون یا اهانت به ادیان به سادگی زیر پا گذاشته می شود. حق دیانت مانند حق حیات از حقوق طبیعی هر انسانی است.

مقصد پنجم بزرگداشت و حفظ عرض و آبروی هر انسانی است. پیامبر اکرم اسلام ص می فرمایند:

رُويَ أنَّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله نَظرَ إلَى الكعبةِ فقالَ : مَرْحَبا بالبيتِ! ما أعْظَمَكَ و أعْظَمَ حُرمَتَكَ علَى اللّه ِ ! و اللّه ِ، لَلْمؤمنُ أعْظَمُ حُرمَةً مِنكَ لأنَّ اللّه َ حَرّمَ منكَ واحدةً و مِن المؤمنِ ثلاثةً: مالَهُ ، و دمَهُ، و أنْ يُظَنَّ بهِ ظَنَّ السَّوءِ

بحار الأنوار

عرض و آبروی مومن ارزشمند است و پاسداشت آن بایسته است و بدگمانی به مومن چه بسا ناروا و معصیت است.