درس اصول استاد علی‌اکبر رشاد

1402/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مبحث مقاصد الشریعه

 

نمایه ای از درس

دین یک نظام و دستگاه یکپارچه است از این رو غایتمندی در نهاد دین و بخشی از تعریف آن است

تناسق میان تکوین و تشریع

تناسق میان تکوین و تشریع از سویی هستی شناسانه و جهان شناختی است چرا که از تکوین و هستی سخن می گوید و از سوی دیگر دین شناسانه و شریعت شناختی است چرا که از ویژگی های تشریع گفتگو می کند. و از سویه سوم انسان شناسانه و فطرت شناختی است چرا که از اقتضائات فطرت انسان یاد می کند. مدعای این دلیل آن است که میان تشریع و تکوین یک تناسق و سازوارگی در کار است و تشریع مطابق تکوین است و شریعت با فطرت سازگار است. برآیند این سازوارگی آن است که شریعت نیز مانند طبیعت هدفمند بوده و مقصد و غایتی را دنبال می کند و در پی آن است که اهدافی را برای انسان تامین کند. این سازوارگی را می توان از برخی از آیات دریافت از جمله این آیه شریفه

﴿الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ﴾

سوره شعراء آیه ۷۸

از این آیه شریفه بر می آید که هدایت کننده انسان همان آفریننده او بوده و هدایت او منطبق بر آفرینش اوست. می توان گفت آفرینش خاستگاه شریعت است. اینکه خدای متعال در آیه بالا می فرماید «یهدین» بی گمان این هدایت و راهنمایی به سمت و سوی غایات و مقاصدی است. و این که این سخن، کلام حضرت ابراهیم (ع) است که از پیامبران اولوالعزم بوده نشان از آن دارد که مراد خداوند در این آیه هدایت تشریعی است نه هدایت تکوینی به ویژه که هدایت تکوینی در ذات موجودات نهاده شده است و در فرآیند آفرینش آنها، هدایت نیز صورت می پذیرد و نیازی به هدایت جدا نیست. آیه دیگری که به این تناسق اشاره دارد این آیه شریفه است

﴿قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ﴾

سوره طه آیه ۵۰

این آیه نیز در وزان آیه پیشین است و مراد از هدایت در آن هدایت تشریعی است و هدایت هنگامی معنی پیدا می کند که غایت و مقصدی در میان باشد. بر وارون تصور مخالفان مراد ما این نیست که فاعل که باریتعالی است دارای غایت بوده و محتاج است بلکه این غابتی است که به مخلوق ارجاع شده و به او بازمی گردد. آیه دیگری که این تناسق را استوانش و اثبات می کند این آیه شریفه است

﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى/ الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ/ وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىٰ﴾

سوره اعلی آیه ۱ تا ۳

آیه دیگری که به هماهنگی خلقت با شریعت اشاره می کند این دو آیه شریفه هستند

﴿الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ۖ مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ ۖ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ / مَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ﴾

سوره ملک آیه ۳ و ۴

و این آیه شریفه که

﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا﴾

سوره نساء آیه ۸۲

به نگره ما این دو آیه در وزان هم هستند و یکی نظم و نظام آفرینش را بیان می کند و دیگری ظرایف و طرائف شریعت را بازگو می کند.

دلیل دیگری که می توان آورد و غایتمندی شریعت را اثبات کرد آن است که دین یک نظام و دستگاه است و نظام در همه خوانش های علوم گوناگون از آن، با غایت تعریف می شود. نظام انبوهه ای از مولفه هاست برای تامین غایتی خاص. دین ابرنظامی است متشکل از دو دسته کلان نظام. پنج کلان نظام محتوایی یعنی عقائد دینی، علم دینی، معنویت دینی، اخلاق دینی و شریعت. این پنج کلان نظام محتوایی، بر چهار کلان نظام ارتباطی مبتنی هستند. کلان نظام ارتباط با خداوند، کلان نظام ارتباط با خود، کلان نظام ارتباط با خلق و کلان نظام ارتباط با دنیا مانند منابع و محیط زیست. در مرحله ی خردتر و پایین تر هم نظام های عملیاتی دین هستند. پس دین یک ابرنظام است و هر نظام و دستگاهی به ویژه نظام دین نیازمند غایت و مقصد است.

برهان دیگری که در اثبات مقاصد الشریعة و غایتمندی دین می آوریم برهان تجلی است. دین هم مانند جهان هستی مجلی و مظهر اسماء و صفات خداوند است و نمی تواند عبث و بدون غایت و مقصد باشد.

برهان دیگر برهان کارآمدی است. این برهان اثبات می کند که اگر دین نظام و دستگاه نباشد کارآمد نخواهد بود و گرهی از مشکلات بشر باز نخواهد کرد.