1402/10/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مبحث مقاصد الشریعه
هویت معرفتی جستار مقاصد الشریعة
جستار مقاصد الشریعة از نظر هویت معرفتی می تواند از سویی یک بحث کلامی باشد. چون از این مطلب گفتگو می کند که آیا اساساً دستورات خداوند متعال دارای علل و غایتی هستند یا خیر و این یک بحث کلامی پر چالش میان مکاتب گوناگون کلامی است. در واقع اولاً و بالذات این پرسش باید در علم کلام طرح شود که آیا اوامر و نواهی الهی دارای مقاصدی هستند یا خیر. از سوی دیگر این مبحث می تواند از مسائل فلسفه دین باشد. هنگامی که ما به موضوعی از بالا و تماشاگرانه و داورانه و نه همدلانه نگاه می کنیم می شود بحث فلسفه دین. و هنگامی که همدلانه و از باب تحلیل باورهایی که باید به آنها اعتقاد داشته باشیم بنگریم بحث کلامی می شود. فلسفه دین پیشینه غیر اسلامی بلکه غیر دینی دارد و نخستین فیلسوفان دین افرادی ملحد مانند جان هیک بوده اند ولی در ادامه چون اکثریت فیلسوفان دین مسیحی بوده اند و مسیحیت فاقد شریعت و احکام فقهی است مباحث فلسفه دین غالبأ به سمت و سوی مسائل عقیدتی میل کرده اند. ولی در نگاه و نگره ما فلسفه دین بسیار فراتر از چند مسأله ای است که غالباً فلاسفه دین مطرح می کنند. بخش های گوناگون دین مثلاً عقائد، علم دینی، معنویت دینی، شریعت و اخلاق هر کدام برای خود فلسفه ی جدا دارند و گرچه برخی مثلاً فلسفه اخلاق را جدا از فلسفه دین می دانند ولی به نگره ما در یک نگاه کلان همهی اینها بخشی از فلسفه دین هستند. در یک نگاه خردتر جستار مقاصد الشریعة در ضمن مسائل فلسفه شریعت قرار می گیرد. چرا که یکی از مبانی و زیرساخت های شریعت آن است که شریعت دارای غایات و مقاصد است. همچنین از نگاهی خردتر مقاصد الشریعة از مسائل فلسفه فقه است. چرا که فقه همان شریعت مستنبطه است و این استنباطات اگر فقها منطق درست و توان و شایستگی داشته باشند علی القاعده به واقع تشریع اصابت می نماید. پس در واقع فقه همان شریعت یا به عبارت دقیق تر معرفت به شریعت است. همچنین چون فلسفه اصول از موضوع، مصب، محط و مسائل علم اصول بحث می کند جستار مقاصد الشریعة می تواند در فلسفه اصول نیز مورد بحث قرار بگیرد. در نتیجه جستار مقاصد الشریعة می تواند از سویه های گوناگون در علوم و دانش های مختلف مورد بحث قرار گیرد. در کلام، در فلسفه دین، در فلسفه شریعت، در فلسفه فقه، در فلسفه اصول و در علم اصول.