درس اصول استاد علی‌اکبر رشاد

1402/10/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مبحث مقاصد الشریعه

جهات مقاصد الشریعه

جستار مقاصد الشریعة از دو جهت بسیار پرارج و مهم است. نخست از جهت فهم شریعت و دوم از جهت تطبیق آن بر عرصه های گوناگون حیات بشر. ولی شوربختانه آن اندازه که حق و حقیقت و معرفت و سلوک و زیست از افراط و تفریط زیان دیده است از چیز دیگری زیان ندیده است. درباره مقاصد الشریعة نیز ما با دو رویکرد افراطی و تفریطی روبرو هستیم. برخی در این جستار راه تفریط پیموده و می گویند از اساس شریعت پایه و مبنایی ندارد و الحسن ما حسنه الشارع و القبیح ما قبحه الشارع. یعنی دستورات شرعی بر هیچ حکمت و فلسفه و علت و غایتی استوار نیستند. این جریان و گرایش تفریطی چه بسا ریشه های سیاسی، اجتماعی و یا معرفت‌شناختی داشته باشد. این گروه می گویند ما در آن جایگاه نیستیم که حسن و قبح و یا علل و غایات دستورات الهی را دریابیم. این انگاره تفریطی بیشتر در میان اشاعره شایع است ولی در میان شیعه و معتزله نیز برخی چنین گرایشی دارند. جریان تفریطی به ادله ای مانند آیات ذیل استناد می کنند

﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴾

سوره نساء آیه ۶۵

برداشت ایشان از این آیه آن است که مسلمان باید تسلیم باشد و نباید به دنبال علل و غایات دستورات الهی باشد. یا این آیه که

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ﴾ ۗ

سوره احزاب آیه ۳۶

از این آیات و مانند اینها اینگونه برداشت می کنند که دستورات الهی دارای هیچ مبنی و علل و غایت و مقصدی نیستند. در روایات معصومین علیهم السلام هم نمونه هایی هست که موجب بدفهمی برخی شده و ایشان را به دامن تفریط در مقاصد الشریعة کشانده است از جمله این کلام امام سجاد علیه السلام

﴿إنَّ دینَ اللّهِ لَا یُصابُ بِالْعُقُولِ النّاقِصَةِ، وَ الاَّْرأ الْباطِلَةِ، وَ الْمَقاییسِ الْفاسِدَةِ، وَ لَای ُصابُ إلاّ بِالتَّسْلیمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، و مَنِ اهْتَدی بِنا هُدِی، وَ مَنْ دانَ بِالْقِیاسِ وَ الرَّأی هَلَک.﴾

مستدرک الوسائل، ج 17، ص 262

حال آنکه این روایت در مقام رد کردن قیاس و رای است که اهل سنت بدانها تمسک می کنند. در برابر این جریان تفریطی یک جریان افراطی هست که پیروان آن باور دارند علل و مقاصد همه ی احکام شرعی قابل کشف بوده و مقاصد جای ادله شرعی را می گیرند. این گروه سعی دارند برای اینکه نشان دهند که دین پاسخگوی همه پرسش های نوین بشری است نصوص را به عنوان موانع فهم و برداشت خویش از پیش رو بردارند. این برداشت شاید از برداشت تفریطی حتی خطرناک تر باشد. افراط در مقاصد الشریعة نیز برآیندی جز هرج و مرج در فهم، معرفت، استنباط و اجتهاد ندارد و موجب می شود که هر کس به حسب ذوق و استحسانات و قیاسات غلط خویش اجتهاد کند. از این رو هم افراط و هم تفریط در این زمینه ناپسند است و راه میانه بهترین منهج و مبتنی بر ادله است. آیات و روایات فراوانی ما را به تدبر و تفکر در دستورات الهی فرا می خوانند مانند روایت ذیل

اَلْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِالْفَقِيهِ حَقِّ اَلْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ اَلنَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اَللَّهِ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ عَذَابِ اَللَّهِ وَ لَمْ يُرَخِّصْ لَهُمْ فِي مَعَاصِي اَللَّهِ وَ لَمْ يَتْرُكِ اَلْقُرْآنَ رَغْبَةً عَنْهُ إِلَى غَيْرِهِ أَلاَ لاَ خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَيْسَ فِيهِ تَفَهُّمٌ أَلاَ لاَ خَيْرَ فِي قِرَاءَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَدَبُّرٌ أَلاَ لاَ خَيْرَ فِي عِبَادَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَفَكُّرٌ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى أَلاَ لاَ خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَيْسَ فِيهِ تَفَهُّمٌ أَلاَ لاَ خَيْرَ فِي قِرَاءَةٍ لَيْسَ فِيهَا تَدَبُّرٌ أَلاَ لاَ خَيْرَ فِي عِبَادَةٍ لاَ فِقْهَ فِيهَا أَلاَ لاَ خَيْرَ فِي نُسُكٍ لاَ وَرَعَ فِيهِ .

الکافي ج ۱، ص ۳۶

اهل معنی نیز بسیار به تعمق در عبادات من جمله در نماز توصیه کرده اند. ما می پذیریم که همه دستورات الهی دارای غایت و حکمت و مقصد هستند ولی اینکه یک مقصد و غایت احتمالی بتواند جایگزین نص و دلیل قرآنی یا روایی شود به نگره ما پذیرفتنی نیست.