درس خارج اصول استاد محمدحسن ربانی بیرجندی

1401/10/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/اصالة البرائة /ادله نقلی

 

استدلال به روایات چهارگانهٔ حِل

از جمله روایات قابل به استدلال برای برائت،روایات چهارگانه حل است.

اول خبر موثقة مَسعَدة بن صدقة

متن روایت

« وعن علي بن إبراهيم ، عن هارون بن مسلم ، عن مسعدة بن صدقة ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) قال : سمعته يقول : كل شيء هو لك حلال حتى تعلم أنه حرام بعينه فتدعه من قبل نفسك ، وذلك مثل الثوب يكون عليك قد اشتريته وهو سرقة ، أو المملوك عندك ولعلّه حرّ قد باع نفسه ، أو خدع فبيع قهراً ، أو امرأة تحتك وهي أُختك أو رضيعتك ، والأشياء كلّها على هذا حتّى يستبين لك غير ذلك ، أو تقوم به البيّنة»[1]

روایت موثقه نامیده شده چون مسعدة بن صدقه،غیر دوازده امامی ولی ثقه می باشد.

امام صادق علیه السلام را شنیدم که می گوید: هرچیزی برای تو حلال است تا وقتی که بدانی آن چیز به عینه حرام است،پس از جانب خودت رهایش نمایی ،و آن مثل لباسی بر تو است و خریداری نمودی شاید مسروقه باشد،یا مملوکی نزد تو است شاید حر بوده و خودش را فروخته یا با خدعه فروخته شده، یا زنی که در خانه توست و شاید خواهر تو باشد یا فرزند شیری تو باشد،و تمام چیزها همین گونه است (محل شک و شبهه است) تا زمانی که روشن شود و دلیل بینه بیاید.

دوم خبر عبد الله بن سلیمان

متن خبر:

« محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد بن عيسى ، عن ( أبي أيّوب ) ، عن عبد الله بن سنان ، عن عبد الله ابن سليمان قال : سألت أبا جعفر ( عليه السلام ) عن الجُبُن[2] ؟ فقال : لقد سألتني عن طعام يعجبني ، ثمَّ أعطى الغلام درهماً ، فقال : يا غلام ابتع لنا جبناً ، ثمَّ دعا بالغداء ، فتغدّينا معه ، فأتي بالجبن ، فأكل وأكلنا ، فلمّا فرغنا من الغداء قلت : ما تقول : في الجبن ؟ قال : أو لم ترني آكله ؟ قلت : بلى ، ولكنّي أُحبّ أن أسمعه منك ، فقال : سأُخبرك عن الجبن وغيره ، كلّ ما كان فيه حلال وحرام فهو لك حلال ، حتّى تعرف الحرام بعينه فتدعه.»[3]

که امام علیه السلام در پاسخ فردی که از پنیر از ایشان می پرسد پاسخ می دهند: هر چیزی که در آن حلال و حرام است،برای تو حلال است تا اینکه بدانی حرام است به عینه پس رهایش کنی.

پایان جلسه چهل و دوم.

 


[1] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، (ط ـ آل البیت) ج۱۷ ص۸۹.
[2] به ضم باء یعنی پنیر به سکون باء یعنی ترس.
[3] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، (ط ـ آل البیت) ج۲۵ ص۱۱۸.