1401/10/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأصول العملية/اصالة البرائة /ادله نقلی
استدلال به حدیث رفع ۱۲
در بحث فقره «رفع عن امتی مالایعلمون» که محل استشهاد بر اصالت البرائه می باشد؛نکتهٔ دیگری شایان توجه است و آن اینکه از نظر عبارت سیاق تمام حدیث یکسان نیست،و در فراز مورد بحث، حکم باقی مانده در این فراز از حدیث شریف حکم ظاهری است،لذا اثر این حدیث شریف رساندن مکلف به حکم ظاهری است.اما در سایر فرازها ممکن است ما را به حکم واقعی برساند مانند «ما اضطروا الیه» که مبین حکم واقعی است.و این رفع حکم به حسب هر مورد مختلف می شود به حکم واقعی و ظاهری مثل مالایعلمون که به دلیل عدم دستیابی و علم به حکم واقعی موجود،حکم ظاهری رفع حکم خواهد بود.اما در برخی فرازهای دیگر رفع حکم همان حکم واقعی خواهد بود.
پس فقه الحدیث این روایت این است که: در فقدان و عدم علم به حجج و امارات و ادله رسانندهٔ به حکم واقعی ، فرازِ «رفع عن امتی ما لا یعلمون» در این حدیث شریف، حکم ظاهری را برای ما مشخص می نماید.و به عبارت دیگر در صورت وصول به دلیل و اماره و حجتِ دال بر حکم واقعی، حکم ظاهری نقض می شود، و حکم واقعی حاکم بر حکم ظاهری خواهد شد.مثل جایی که مثلا فقهاء تا دوره مرحوم وحید بهبهانی، موی گربه را مبطل نماز نمی دانستند، چون دلیلی بر این مطلب نداشتند، لذا برائت جاری می کردند؛اما مرحوم وحید بهبهانی که به روایتی دست یافت حکم به مبطلِ نماز بودنِ موی گربه می دهد.
«لو جاء الدلیل لبطل الاصل» و «الاصل دلیل حیث لا دلیل» و یکی از علت های تغییر فتوای یک فقیه همین یافتن ادله جدید یا رجوع به دلیل جدید می باشد.
پایان جلسه سی و ششم