1401/08/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأصول العملية/مدخل /تمهید
تمهید ۲
اما آیت الله خویی وجه انحصار اصول عملیه را در چهار اصل چنین بیا نموده:« الأمر الثاني: حصر الاصول العملية و مواردها في أربعة الأمر الثاني: أنّ الاصول العملية التي هي المرجع عند الشك منحصرة في أربعة: و هي البراءة و الاحتياط- و قد يسمّى بأصالة الاشتغال أو قاعدة الاشتغال- و الاستصحاب و التخيير. و هذا الحصر استقرائي بلحاظ نفس الاصول و عقلي بلحاظ الموارد.»[1]
قاعده اشتغال و اصالة الاشتغال به یک معناست؛استصحاب در لغت به معنای همراهی است؛ و این حصر را به لحاظ خود اصول عملیه استقرائی و حاصل از جستجو است؛و به لحاظ امور عقلی است و محصور در همین چهار است. زیرا یا حالت سابقه دارد و شارع آن را لحاظ نموده محل استصحاب است،یا حالت سابقه ندارد و یا شارع آن را لحاظ نکرده جمع بین آنها ممکن نیست محل تخییر است،و اگر حالت سابقه ندارد و یا شارع آن را لحاظ نکرده جمع بین آنها ممکن است محل احتیاط است،و چناچه غیر از اینها است محل برائت است.
اما شک در حکم گاهی در حکم تکلیفی است گاهی در حکم شرعی است؛و بهتر است ابتداء ورود از مبحث حکم شروع شود و حکم: خطاب الهی که تکلیفی برای انسان تعیین نموده.اما در اصول رایج اول با مباحث مبادی و الفاظ آغاز میکنند،اما حکم تکلیفی حکمی است که باعث مشقت است که شامل حرمت و حلیت و استحباب و کراهت و اباهه است اما احکام وضعی مانند صحت و فساد و زوجیت و...که به معنای وضع و جعل شارع است.
و به علت اینکه آیت الله خویی به قرائن در حجیت خبر توجهی ندارد و مطلقا خبر واحد را حجت نمی داند به اصول عملیه بسیار پرداخته است چون به آنها بیشتر احتیاج دارد؛به عکس بزرگانی چون آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی ره.
پایان جلسه یازدهم