درس خارج اصول استاد محمدحسن ربانی بیرجندی

1401/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/مدخل /بنیه علم اصول

 

بنیهٔ علم اصول

از موارد دیگر که به عنوان مدخل و مقدمه قبل از ورود به بحث اصول عملیه مطرح می نماییم بحثی در بنیهٔ علم اصول است.

در کتاب «دراسات فی علم الصول»[1] که تقریرات دروس آیت الله خویی است چنین عبارتی دارد:

« مباحث الأصول العملية
و قبل الخوض فيها نذكر أمورا.
الأمر الأول: ان البحث عن المسائل الأصولية يرجع إلى أقسام أربعة.»[2]

بر اساس این عنوانِ آیت الله خویی، این مدخل را با عنوان بنیه علم اصول نامگذاری نمودیم؛حسن حنفی در کتاب علم اصول الفقه من الجدل الی النص که کل بحثش در مورد بنیه علم اصول فقه نزد علمای اهل سنت است؛و در مدخلی که در باره مبتکر علم اصول بحث میکند چنین عنوان می کند که علامه سید حسن صدر کاظمینی در کتاب تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام گفته اولین بار هشام بن حکم علم اصول را تاسیس نمود چون نجاشی درباره هشام می نویسد له رسالة فی الالفاظ؛اما جمیع اهل سنت قائلند اول نفر محمد بن ادریس شافعی متوفای ۲۰۴.حسن حنفی میگوید کتاب های اصولی الرساله و الام شافعی در دست ما هست اما رساله هشام را در دست نداریم.لذا احتمال دارد رساله هشام در باب الفاظ در بحث هرمونتیک باشد در ادامه حسن حنفی معتقد است در تاسیس علم اصول اهل سنت (شافعی) مقدم است،اما نکته ایی متذکر میشود که علم اصول فقه در شیعه دیر متولد شد ولی هنوز زنده است اما در اهل سنت زود متولد شد و زود هم مرد و از قرن پنجم به بعد حیات علم اصول در میان اهل سنت از بین رفت؛و کلمه بنیه ماخوذ از اثر این متفکر است.

اما من معتقدم بنیه علم اصول در سه مطلب است:

اول: مباحث الفاظ[3] ؛که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.که از دوره ابن حاجب مباحث الفاظ در علم اصول گسترش یافت و قبل از او در دوره های شیخ مفید و سید مرتضی از چنین گستردگی برخوردار نبود.

دوم: مباحث حجج؛ که جمع حجت است؛ به معنای برهان و استدلال است.و اصل و ریشه لغت به معنای قصد است که در کتاب خدا هم به معنای قصد استعمال گردیده.و این واژه در علم فقه به معنای قاصد بیت الله الحرام استعمال شده.

و مبحث حجج و أمارات[4] مباحثی است که فقیه میتواند در فقه به آن استدلال نمود،مثل ظواهر کتاب با شرائط مخصوص ، سنت گرچه در اصول شیعه از اصل وارد بحث حجیت سنت نمی شوند بلکه از ابتدا وارد وسط بحث و حجیت خبر واحد میشوند،اجماع که اول بار توسط متکلمان و برای اثبات خلافت غاصبین تاسیس گردید.و حجج و امارات مفید ظن است.

سوم: علاج الحدیث،و به نظر این بخش مهمترین قسمت از بنیه علم اصول است؛زیرا بیشتر روایات مبتلا به تعارض است،و به نظر شیخ انصاری ره با ورود به مفصل به مباحث حجج و امارات و عدم اهمیت کافی به بحث علاج الحدیث در کتبش مستحق انتقاد باشد،حال اینکه علاج الحدیث باید مفصل ترین بحث اصول باشد چنانچه آیت الله العظمی سیستانی عمل نموده که بحث تعارض الاخبار ایشان نزدیک به نهصد صفحه است.

پایان جلسه سوم

 


[1] «دراسات فی علم الاصول»، اثر سید علی هاشمی شاهرودی، از علمای بزرگ حوزه علمیه نجف اشرف (۱۳۳۶- ۱۳۷۶ ق) است. این کتاب، تقریرات درس خارج اصول حضرت آیت الله آیت الله خویی است. مؤلف، در این کتاب، یک دوره کامل علم اصول را با بیانی روان و رسا، به زبان عربی.، همراه با دقتی فراوان آورده است
[2] الهاشمي الشاهرودي، السيد علي دراسات في علم الاصول ج۳ ص۲۲۱.
[3] جهت شناخت اهمیت مباحث الفاظ ر ک مباحث فقه اللغه ارائه شده توسط حضرت استاد در سایت ایشان موجود است.
[4] إماره مصدر است به معنای امیر بودن اما أماره جامد و به معنی نشانه است.