درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی

95/09/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آيه تطهير و دلالت آن بر لزوم پيروی از اهل بيت(ع)

بررسی آيه تطهير

موضوع بحث بررسی آيه تطهير بود. شيخ سليم بشری از علامه شرف الدين خواسته بود که علاوه بر رواياتی که بر لزوم پيروی از اهل بيت (ع) دلالت دارد، آياتی که وی ادعا دارد دارای همين دلالت است را بيان کند. مرحوم علامه در جواب ايشان قريب به 60 آيه را نام می برد و ديگر درباره آنها توضيح زيادی نمی دهد. از جمله اين آيات، آيه تطهير، آيه مودت فی القربی، آيه مباهله و سوره مبارکه هل اتی است. ايشان شرح اين آيات را به کتاب «کلمه الغراء فی تفضيل الزهراء (س)» اثر ديگر خودشان ارجاع می دهند و لذا ما بر اساس اين کتاب ابتدا به بررسی آيه تطهير می پردازيم.

مرحوم علامه در اين باره می فرمايد: «لاريب فی ان أهل البيت الذين اذهب اللَّه عنهم الرجس و طهرهم فی هذه الآيه انما هم الخمسه «اصحاب الکساء»، و کفاک هذا برهانا علی انهم أفضل من اقلته الارض يومئذ و من اظلته السماء. ألا و هم رسول اللَّه صلی اللَّه عليه و آله و سلم، و صنوه الجاری بنص الذکر مجری نفسه، و بضعته التی يغضب اللَّه لغضبها و يرضی لرضاها، و ريحانتاه من الدنيا سبطاه الشهيدان سيدا شباب أهل الجنه، فهؤلاء هم أصحاب هذه الآيه البينه بحکم الادله القاطعه و الحجج الساطعه، لم يشارکهم فيها أحد من بنی آدم، و لا زاحمهم تحت کسائها واحد من هذا العالم.»[1] شکی نيست که اهل بيتی که خدای متعال در آيه تطهير رجس و پليدی را از آنها دور نموده اصحاب کساء هستند. آنان برترين کسانی هستند که در زمين زندگی کرده اند. اين اصحاب خمسه عبارتند از: رسول الله (ص) و اميرالمومنين (ع) که عِدل و همتای او بوده و به نص قرآن کريم جاری مجرای اوست. و حضرت زهرا(س) که پاره تن پيامبر است و اين ويژگی را دارد که غضب و رضای او جلوه غضب و رضای الهی است و امام حسن(ع) و امام حسين (ع) که فرزندان شهيد او و سرور جوانان اهل بهشت اند. اينان همان اهل بيتی هستند که در آيه تطهير بيان شده است. دلايل و حجت های روشن، گويای آن است که هيچ فردی از بنی آدم با آنها در اين خصوصيت شريک نيستند.

«و قد أورد الامام جلال الدين السيوطی فی تفسير هذه الآيه من کتابه «الدر المنثور» عشرين روايه من طرق مختلفه فی ان المراد من اهل البيت هنا انما هم الخمسه لا غير، و ذکر ابن جرير فی تفسيره خمس عشره روايه بأسانيد مختلفه فی قصر الآيه عليهم بالخصوص.» جلال الدين سيوطی در تفسير اين آيه 20 روايت به طرق مختلف نقل کرده که بيان می دارد مراد از اهل بيت در آيه همين اصحاب خمسه هستند و نه ديگران. ابن جرير طبری نيز در تفسير خويش 15 روايت بر حصر آيه در مورد اصحاب کساء بيان کرده است.

«و حسبک فی ذلک قول رسول اللَّه (ص): انزلت هذه الآيه فی خمسه فی وفی علی و الحسن و الحسين و فاطمه و قد أجمعت کلمه أهل القبله من أهل المذاهب الاسلاميه کلها علی انه (ص) لما نزل الوحی بها عليه، ضم سبطيه و اباهما و امهما اليه ثم غشاهم و نفسه بذلک الکساء،»

اين مطلب را همه قبول دارند که وقتی اين آيه نازل شد پيامبر اکرم (ص) کسائی را خواستند و خود، علی بن ابيطالب، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) را با آن پوشاندند و آيه شريفه تطهير را تلاوت فرمودند .

مرحوم علامه چهار وجه را از روايات کساء بيان می کند که دلالت بر انحصار اهل بيت در آيه تطهير بر اهل کساء دارد:

1. وجه اول عمل پيامبر است که نشان از منحصر بودن مصداق آيه در مورد اهل کساء دارد. « تمييزا لهم عن سائر الابناء و الانفس و النساء، فلما انفردوا تحته عن کافه اسرته و احتجبوا به عن بقيه امته بلغهم الآيه و هم علی تلک الحال حرصا علی ان لا يطمع بمشارکتهم فيها أحد من الصحابه والآل.» حضرت اين برنامه را اجرا نمودند تا اهل کساء را از ميان فرزندان و همسران و رجال ديگر جدا نمايند. بعد از اين محصور نمودن پيامبر اکرم (ص)، آيه تطهير را تلاوت و به اهلش رساندند. وجه اين عمل حکيمانه پيامبر اين بود تا ديگران طمع نکنند که بعدها بگويند ديگران نيز داخل در اين فضيلت بوده اند.

«فقال مخاطبا لهم و هم معه فی معز عن کافه الناس: ﴿إنما يريد اللَّه ليذهب عنکم الرجس أهل البيت و يطهرکم تطهيرا﴾، فأزاح (ص) بحجبهم فی کسائه حينئذ حجب الريب و هتک سدف الشبهات، فبرح الخفاء بحکمته البالغه وسطعت أشعه الظهور ببلاغه المبين. والحمد للَّه رب العالمين». پيامبر اکرم (ص) با اين کيفيت اصحاب خمسه را در زير عبايش پوشاند تا به اين وسيله حجاب های شک و ترديد را برطرف کند و تاريکی و ظلمت شبهات را زايل نمايند و آن چه را پنهان بود با حکمت بالغه خويش آشکار سازد و شعاع های ظهور را با بلاغت مبين تلؤلو بخشد.

توضيح اين وجه چنين است: پيامبر اکرم (ص) از طرف خدای متعال مامور ابلاغ وحی هستند. اين ابلاغ گاه عمومی است زيرا مفاد وحی جنبه عمومی دارد و گاه مربوط به افراد خاصی است که در اين صورت آن حضرت آن را به خواص ارجاع می دهد. آن حضرت در انجام اين رسالت آن قدر متعبد بودند که با اين که مرسوم نيست که کسی عبارت «بگو» و «قل» را نيز نقل کند اما ايشان حتی همين ها را نيز دقيقا می آوردند.

اين سخن بسيار سخيفی است که برخی گفته اند: قرآن محصول خود پيامبر بوده و ايشان آن را از پيش خود آورده است. آنان در توجيه کلام خود گفته اند اينکه بگوييم پيامبر تنها منتقل کننده قرآن بوده است، شان وی را کاسته ايم. اما گوينده اين سخن خيال کرده با اين کار مقام وی را بالا برده است در حالی که وی توجه نکرده که خود همين مقام آن قدر بالا است که هر کسی لياقت آن را ندارد که بتواند وحی قرآنی را از علی حکيم دريافت کند.

پيامبر اکرم (ص) در جريان کساء در صدد بودند ماموريت خويش را که ابلاغ وحی الهی است به درستی انجام دهند و لذا چنين صحنه ای را ترسيم کردند. اگر آيه تطهير در شان ديگران نيز نازل شده بود بايد آن حضرت آن ديگران را نيز مشخص می نمودند. آن حضرت قطعا به صورت سليقه ای عمل نکرده و ماموريت خويش را به صورت کامل انجام می دادند. بنابراين، چون آن حضرت تنها اين حصار را برای اهل کساء انجام دادند بدست می آيد که آيه اختصاص به آنان دارد و نه ديگران.

 

اشکال و جواب

برخی در اشکالی گفته اند چگونه ممکن است که اين چند نفر در زير يک عبا جمع شده باشند؟ علاوه بر اينکه چنين کاری از شان پيامبر نيز به دور بوده است.

اين اشکال نادرست است زيرا اولا بر اساس آنچه در روايت و نقل تاريخی آمده است، کسائی که پيامبر با آن خود و اهل بيت خويش را پوشاند، پارچه ای خاص بوده که به عنوان زير انداز و رو انداز استفاده می شده است و لذا نبايد آن را با عباهای امروزی مقايسه کرد؛ ثانيا کار پيامبر در بردارنده ای نکته ای حکيمانه و عقلانی بوده است و آن بيان انحصار اهل بيت در اصحاب خمسه است.

نکته: بر اساس نقل های متعدد حديث کساء به دست می آيد که اين واقعه به صورت مکرر و در جاهای مختلف صورت گرفته است. نقل مشهور آن مربوط به خانه ام سلمه است. اما در خانه حضرت زهرا(س) و عايشه و زينب نيز اين واقعه نقل شده است. برخی گفته اند تکرار واقعه گويای تکرار نزول نيز هست اما مرحوم علامه می فرمايد دليلی بر تکرر نزول آيه نداريم. حديث کساء از اين جهت همانند حديث ثقلين است که درباره آن نيز گفته شده مکرر از سوی پيامبر بيان شده است. ابن حجر در اين باره گفته است به دليل اهميتی که حديث ثقلين داشته، پيامبر آن را مکرر بيان کرده است.

2. وجه ديگری که مصداق اهل بيت در آيه تطهير را نشان می دهد دعای پيامبر اکرم (ص) در حق اهل کساء است. «و مع ذلک لم يقتصر (ص) علی هذا المقدار من توضيح اختصاص الآيه بهم عليهم السلام، حتی أخرج يده من تحت الکساء، فألوی بها الی السماء بقال: «اللهم هؤلاء أهل بيتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا»، يکرر ذلک»[2] . در اين واقعه پيامبر اکرم (ص) تنها اکتفا به پوشاندن اصحاب کساء نکردند بلکه بعد از پوشاندن آنها و تلاوت آيه تطهير، دستهای مبارک را از کساء بيرون آورده و به طرف آسمان اشاره فرمودند و اين دعا را خواندند: خدايا اينان اهل بيت من هستند، رجس و پليدی را از آنها دور فرما و آنها را طهارت ويژه ای عطا فرما.

آن حضرت اين دعا را فرمودند تا ماموريت ابلاغ خود را کامل نمايند . اين دعا و اينکه آن حضرت آن را در حق کس ديگری بيان نفرمودند دليل بر آن است که اهل بيت در آيه اختصاص به اهل کساء دارد .

ابوجعفر طهاوی در کتاب «مشکل الاثار» - که به بررسی برخی احاديث مشکل پرداخته است - نيز همين مطلب را اذعان کرده و گفته است: «لما نزلت هذه الايه دعا رسول الله (ص) عليا و فاطمه و حسنا و حسينا (عليهم السلام) و قال «اللهم هولاء اهل بيتی» فکان فی هذا الحديث ان المراد بما فی هذه الايه هم رسول الله و علی و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السلام)»[3] از همين جمله دعا استفاده می شود که مراد از اهل بيت در آيه همين پنج نفر هستند.

سوال و جواب

ممکن است سوال شود دعای پيامبر اکرم (ص)‌ در حق اهل بيت، با اينکه قرآن کريم می فرمايد خداوند رجس و پليدی را از اين خاندان دور کرده است، به چه معنا است؟ پاسخ اين است که آن حضرت در اين دعا درخواست استمرار آن را از خدای متعال داشته اند. آنچه برای کسی بالذات نباشد، حدوثا و بقائا هم جعل بردار است و هم طلب بردار. اين مانند آن است که پيامبر اکرم (ص) ‌با اينکه خود متن و عين صراط مستقيم بودند اما هر روز در نماز خويش از خدای متعال می خواستند تا در به مسير مستقيم هدايت شوند ﴿اهدنا الصراط المستقيم﴾. منظور، بقاء در اين صراط است.

3. وجه سوم، درخواست همسران پيامبر برای ورود در زير کساء است که با پاسخ منفی پيامبر همراه بود ه است. «و ام سلمه تسمع و تری إذ کان نزول الآيه و قضيه الکساء فی بيتها، فقالت: و أنا معکم يا رسول اللَّه، و رفعت الکساء لتدخل فجذبه من يدها و قال: انک علی خير، و فی ذلک کله صحاح متواتره من طريق العتره الطاهره».

انشاء الله در جلسه آينده اين وجه مورد بررسی بيشتری قرار می گيرد .

 


[1] کلمه الغراء فی تفضیل الزهرا(س)، ص29، ط:انتشارات دلیل ما.
[2] کلمه الغراء فی تفضیل الزهرا(س)، ص37، ط:انتشارات دلیل ما.
[3] مشکل الاثار، ‌ ابوجعفر طهاوی، ج1، ص332.