درس امامت استاد ربانی

کتاب المراجعات

94/07/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نکاتی درباره امام شرف الدين و کتاب المراجعات
تلاش های صورت گرفته در دفاع از جايگاه امامت 
در جلسه گذشته نکاتی در مورد جايگاه و اهميت امامت در قرآن و روايات بيان شد و گفته شد ابتدا خدا ائمه اطهار (ع) در باره اين مساله به صورت جدی وارد شده و به معرفی اين جايگاه مهم پرداخته اند. آنان به اين منظور شاگردانی نيز تربيت کردند تا از اين اصل مهم اعتقادی به دفاع بپردازند. از بهترين اين تربيت يافتگان، هشام بن حکم است.
بعد از اصحاب ائمه اطهار(ع)، عالمان بزرگ اسلامی به شيوه های مختلفی وارد اين ميدان شده و به دفاع از حريم ولايت پرداختند که نمونه هايی از آن از اين قرار است:
1. سيد مرتضی (ره) با نگارش کتاب «الشافی فی الامامه» در چهار جلد، يکی از مهمترين و فاخرترين آثار را در اين زمينه بجای گذاشتند. ايشان اين کتاب را در پاسخ به اشکالاتی که توسط قاضی عبد الجبار معتزلی در کتاب «المغنی» آمده بود، نگارش نمودند.
2. شيخ الطائفه که از شاگردان سيد مرتضی بود، کتاب «الشافی» را تلخيص نموده و تغييراتی در نظم و ساختار آن ايجاد و اضافاتی بر آن نمود. سيد مرتضی به دو محور اصلی در باب امامت می پردازد: امامت عامه و امامت حضرت اميرالمومنين(ع) و ديگر درباره امامت ساير ائمه اطهار(ع) چيزی نمی فرمايد. اما در کتاب «تلخيص الشافی»، فصل هايی برای ساير ائمه (ع) نيز قرار داده شده است.
3. علامه حلی که شخصيت ذوفنونی بوده و در ميدان های مختلف آثاری نگاشته است در خصوص امامت نيز آثاری به يادگار گذاشته است، که  کتاب «منهاج الکرامه»، «نهج الحق و کشف الصدق» از آن جمله آنها است. کتاب نهج الحق ايشان بعدها از سوی فضل بن روزبهان مورد نقد واقع شد اما دو رديه بر آن نوشته شد: يکی با عنوان «احقاق الحق» نوشته قاضی نورالله شوشتری و ديگری «دلائل الصدق» توسط مرحوم شيخ محمد مظفر .
اثر ديگر مرحوم علامه در زمينه امامت، کتاب «الفين» است. وی در اين کتاب در صدد آن بوده تا دوهزار دليل بر امامت حضرت علی (ع) اقامه نمايد. از آثار ديگر ايشان که در آن به مساله امامت پرداخته،‌کتاب «کشف المراد» و «انوار الملکوت» است .
4. اثر مهم ديگری که در زمينه امامت نگارش يافته کتاب «عبقات الانوار»، اثر مرحوم علامه مير حامد حسين هندی است. ايشان اين کتاب را در رد کتاب «تحفه اثنی عشريه» نگاشته است. اين کتاب بعدها توسط حضرت آقای ميلانی در بيست جلد با عنوان «نفحات الاظهاری به عربی تحرير و تلخيص شد. وقتی کاری که مرحوم مير حامد را با اين حجم عظيم مشاهده می کنيم می يابيم که اين اثر ارزشمند کاری عادی نبوده بلکه با عنايت معصومين صورت گرفته است.
5. سپس می رسيم به علامه سيد شرف الدين عاملی که به امام شرف الدين شهرت دارند (امام، در اينجا به معنای نوعی رهبری در حوزه ی خاص است کما اينکه به فخر رازی نيز امام رازی اطلاق شده است). ايشان آثاری همچون «المراجعات»، «الاجتهاد و النص» و «الفصول المهمه فی تعريف الامه» نگارش نموده اند.  

درباره امام شرف الدين و کتاب المراجعات
مرحوم شرف الدين شخصيتی تقريبی، مصلح، پر انگيزه و دلسوز برای مسائل امت اسلام بود. ايشان در مقدمه ای که در کتاب «المراجعات» آورده اند بيان می دارند که برای تقريب امت اسلامی به مصر سفر می کنند تا با علمای آنجا در مسائل مورد اختلاف صحبت کرده و بتوانند با اين کار جلوی ظلم هايی که بر امت اسلامی می شود بگيرند . در آنجا به درس شيخ سليم بشری، رئيس دانشگاه الازهر می روند و در ميان درس بر ايشان اشکالی می گيرند. اما متوجه می شوند که اشکال نمودن به استاد در اينجا مرسوم نيست لذا بعد از درس با شيخ به گفتگو می پردازند. در اين گفتگو می فهمند که شيخ سليم نيز همين دغدغه وی را دارد. از آن سو شيخ نيز شيفته وی می شود. آنان تصميم می گيرند در مورد مهمترين مساله ای که باعث اختلاف در ميان امت اسلامی شده يعنی بحث امامت به بحث و گفتگو بپردازند لذا سوال ها و جواب هايی در قالب نامه رد و بدل نمودند که حاصل آن 112 مراجعه شد که در کتاب «المراجعات» گرد آمده است.   
اين گفت گو ميان مرحوم شرف الدين و شيخ سليم در حدود شش ماه طول می کشد. مرحوم شرف الدين بعدها تصميم می گيرند اين مراجعات را در کتابی چاپ نمايند اما همان طور که خودشان می فرمايند به جهت مبارزات ضد استعماری که داشتند، حوادث فراوانی برای ايشان پديد می آيد تا جايی که قصد ترور ايشان را نمودند اما ناکام ماندند و يا خانه و کتاب خانه ايشان را آتش زدند و ايشان مجبور می شود تا مدتی فراری باشد. بالاخره ايشان بعد از 25 سال، موفق به چاب اين کتاب ارزنده می شوند.  
مرحوم علامه در مقدمه کتاب «المراجعات» می فرمايد: «هذه صحف لم تكتب اليوم، و فكر لم تولد حديثا و إنما هی صحف انتظمت منذ زمن يربو على ربع قرن، و كادت يومئذ أن تبرز بروزها اليوم، لكنّ الحوادث و الكوارث كانت حواجز قوية عرقلت خطاها، فاضطرتها إلى أن تكمن و تكنّ، فتريّثت تلتمس من غفلات الدهر فرصة تستجمع فيها ما تشتّت من أطرافها، و تستكمل ما نقص من أعطافها، فان الحوادث كما أخّرت طبعها، مسّت وضعها.
أما فكرة الكتاب فقد سبقت مراجعاته سبقا بعيدا، إذ كانت تلتمع فی صدری منذ شرخ الشباب، التماع البرق فی طيّات السحاب، و تغلی فی دمی غليان الغيرة، تتطلع إلى سبيل سوی يوقف المسلمين على حدّ يقطع دابر الشغب بينهم، و يكشف هذه الغشاوة عن أبصارهم، لينظروا إلى الحياة من ناحيتها الجدية، راجعين إلى الأصل الدينی المفروض عليهم، ثم يسيروا معتصمين بحبل اللّه جميعا، تحت لواء الحق إلى العلم و العمل، إخوة بررة يشدّ بعضهم أزر بعض».[1] مرحوم شرف الدين می فرمايد: نوشتن کتاب المراجعات بعد از مدتی طولانی و در حدود 25 سال بعد از زمان آن مکاتبان صورت گرفت. علت اين تاخير نيز پيدايش حوادث و ناملايمات و موانع قوی بود که باعث توقف اين امر گرديد. من منتظر بودم تا روزگار سختی لحظه ای از من غفلت کند تا بتوانم به اين امر موفق شوم.
ايشان در ادامه می فرمايد: فکر چاپ چنين کتابی از زمان دور در ذهن من بود. از جوانی در سينه من اين افکار تلألو می کرد و مانند جهش برق در ميان ابرها اين فکر در ذهن من می درخشيد و مانند غليان غيرت در خون، در درون من می جوشيد. من سرک می کشيدم تا راهی برای برطرف کردن اختلافات و نزاع های ميان مسلمانان پيدا کنم و کاری کنم که آنان زير پرچم واحد حق با وحدت و برادری زندگی کنند.
امام شرف الدين در انتهای اين مقدمه، سخنی شبيه وصيت نامه امام راحل دارند که فرمود: «با دلی آرام و قلبی مطمئن از ميان شما می روم». خوشا به حال مرحوم شرف الدين که با نگارش اين کتاب بار و توشه معنوی خود را بستند. کتاب ايشان از آثاری است که هر چند از نظر حجم قليل است اما برکات فراوانی داشته و باعث حيات جاودانه آن عالم بزرگوار شده است.
«أما أنا فمستريح و الحمد للّه إلى هذا الكتاب، راض عن حياتی بعده، فإنه عمل «كما أعتقد» يجب أن ينسينی ما سئمت من تكاليف الحياة الشاقّة، و هموم الدهر الفاقرة، و كيد العدوّ الذی لا أشكوه إلّا إلى اللّه تعالى، (و حسبه اللّه حاكما، و محمد خصيما)، و دع عنك نهبا صيح فی حجراته، إلى ما كان من محن متدفقة كالسيل الآتی من كل جانب، محفوفة بالبلاء مقرونة بالضيق و الاكفهرار، إلّا أن حياتی الخالدة بهذا الكتاب رحمة فی الدنيا و الآخرة، ترضى بها نفسی، و يستريح إليها ضميری، فأرجو من اللّه سبحانه أن يتقبل عملی، و يتجاوز عن خطئی و زللی، و يجعل أجری عليه نفع المؤمنين و هدايتهم به‏ »[2] مرحوم شرف الدين می فرمايد: من به خاطر نگارش اين کتاب از خداوند سپاس گذارم و احساس راحتی و آرامش می کنم. من از زندگی خويش با نوشتن اين کتاب راضی هستم. اين کتاب همه آن دشواری های کمرشکن که در زندگی متوجه من بود و از هر سو همچون سيل به سوی من می آمد را به فراموشی سپرد. من حيله های دشمن را به خداوند حواله می دهم و دادم را از پيامبر خدا (ص) و قضاوت آن را به خداوند می سپارم. با نگارش اين کتاب ديگر اهميتی ندارد که در اين راه خانه مرا غارت کردند و سختی های فراوانی را بر من تحميل کردند. سپس مرحوم شرف الدين می فرمايد: نفسم به اين کتاب آرام و ضميرم راحت است. از خداوند متعال می خواهم عملم را قبول کرده و از گناه و لغزشم درگذرد و اجر مرا هدايت مؤمنين و نفع آنان از اين اثر قرار دهد.

اقوال علما درباره امام شرف الدين عاملی
1. العلّامة الشيخ محمود أبو ريّة- من كبار علماء الأزهر المشاهير المحقّقين- فی كلام له حول بعض الروايات: «و إذا أردت الوقوف على هذه الروايات فارجع الى كتاب «المراجعات» التی جرت بين العلّامة شرف الدين الموسوی رحمه اللّه و بين الأستاذ الكبير الشيخ سليم البشری شيخ الأزهر سابقا»[3]
2. الأستاذ عمر رضا كحّالة السيّد و مؤلفه بقوله: «عبد الحسين شرف الدين الموسوی العاملی عالم فقيه مجتهد، ولد بالمشهد الكاظمی مستهلّ جمادى الآخرة، و أخذ عن طائفة من علماء العراق، و قدم لبنان، و رحل الى الحجاز و مصر و دمشق و ايران، و عاد الى لبنان، فكان مرجع الطائفة الشيعية، و أسّس الكلية الجعفرية بصور، و توفّی ببيروت فی 8 جمادى الآخرة سنة (1377 ه)، و نقل جثمانه الى العراق فدفن بالنجف.
من آثاره: المراجعات، و هی أسئلة وجّهها سليم البشری الى المترجم فأجاب عنها، أبو هريرة، الشيعة و المنار، الى المجمع العلمی العربی بدمشق، و الفصول المهمة فی تأليف الأمة »[4]
3. علامه امينی(ره) می فرمايد: «علامه الهاشميين حجه الاسلام السيد عبد الحسين شرف الدين العاملی. هو طود من اطواد الطائفه و علم من اعلام الدين و ممثل الکيان الهاشمی فی العصر الحاضر، و يحق للشيعه ان تفتخر به و بعلمه المتدفق و شرفه الوضاح و ورعه الراسخ و منطقه الذلق و دعوته الناجعه . مولفاته کثيره قيمه تربو علی الثلاثين و اشهرها «الفصول المهمه»».[5]
4. آيت الله خويی(ره) درباره اين شخصيت بزرگ می فرمايد: «دو بار او را ملاقات کردم، در هر دو بار فضايل اخلاقی او را در مرتبه ای از عظمت ديدم که با آن نمی توان برابری کرد. او از نظراتی چنان محکم و بزرگ برخوردار بود که به پايه آن نمی توان رسيد. کسی نمی تواند جهاد او را در راه اعتلای کلمه اسلام ناديده بگيرد . در دفاع از شريعت اسلام و ياری مذهب حقه جعفری و دعوت به اصلاح و پيشرفت امت، توفيق همره يار او بود»[6]
5. امام خمينی (ره) پس از شنيدن خبر ارتحال علامه سيد شرف الدين، ضمن تعطيل کردن درس خود، جهت حضور در مراسم ارتحال ايشان، فرمودند: «هشام بن حکم زمان ما از دنيا رفت. او شمشير برنده ای عليه دشمنان اهل بيت عليهم السلام بود».[7] [8]

درباره المراجعات
اين کتاب شريف از سوی عالمان بزرگ اسلامی مورد تکريم و تجليل قرار گرفته است که در ذيل به برخی از آنها اشاره می شود:
1. آيت الله شيخ عبدالکريم حائری(ره) می فرمايد: «کتاب «المراجعات» از معتبرترين منابع برای اثبات عقايد حقه شيعه استفاده کرده و با شيوه ای بسيار نيکو و دلايل متقن همه را به مذهب اماميه دعوت نموده است».[9]
2. آيت الله بروجردی (ره) پس از دريافت کتاب «المراجعات»، آن را يک شب تا صبح مطالعه نموده و فرمودند: «کنت اظن ان الدهر عقيم عن مثل الشيخ المفيد، حتی قرأت کتاب المراجعات» چنين می پنداشتم که روزگار ديگر مردانی مثل شيخ مفيد که آن گونه در دفاع از امامت کتاب نوشتند را به خود نبيند، تا اين که کتاب المراجعات را خواندم»[10]
3. آيت الله خويی(ره) می فرمايد: کتاب المراجعات اثری است که در قالب وصف مدح نمی گنجد و انسان از وصف آن عاجز است. اين کتاب شبهات مخالفين را برطرف می کند. هر قدر که بيشتر در آن نظر می افکنم از بيان نيکو و نيروی انديشه قوی و اطلاعات وسيع نويسنده اش بر حيرتم افزوده می گردد.[11]

مستبصرين و المراجعات
اين کتاب شريف در زمينه امامت بی نظير بوده و توانسته است افراد فراوانی را استبصار نموده و به سوی مذهب اهل بيت (ع) جذب کند. نوعا کسانی که توسط اين کتاب مذهب شيعه را برگزيده اند، يا از علمای اهل سنت هستند و يا افرادی تحصيل کرده اند. حجابی که برای اهل علم وجود دارد سخت تر از افراد عادی و عوام است. گاه فردی به خاطر تغيير عقيده، مجبور می شود جان خود را بر کف دست خود قرار دهد. ما بايد خيلی حمد خدای متعال را به جای آوريم که اين نعمت بزرگ را به رايگان و بی زحمت در اختيار ما قرار داده است. در ذيل دو نمونه از اين مستبصرين آمده است: 
1. دکتر محمد تيجانی سماوی آنجا که کتاب هايی را که مطالعه آنها در هدايتش به مذهب اهل بيت (ع) نام برده چنين گفته است «قرأت كتاب المراجعات للامام شرف الدين و راجعته عدة مرات و قد فتح أمامی آفاقا سببت هدايتی و شرحت صدری لحب أهل البيت و مودتهم».[12]
2. عبدالحفيظ بنانی مستبصر تونسی، مدير دارالنشر الزاهر در تونس می گويد: کتاب «المراجعات» درها را به روی من گشود. در سال 1985 م، برای يافتن حقيقت به سوريه و دمشق سفر کردم و با شيخ جعفر العاصی که از جنوب لبنان آمده بود و در حوزه علميه امام خمينی (ره) تحصيل می کرد آشنا شدم. او کتاب «المراجعات» را به من امانت داد. من با مطالعه آن به نکات جديدی برخوردم و حدود يکسان و نيم مشغول تحقيق بودم.[13]

اعترافات برخی از مخالفان به تاثير کتاب «المراجعات» بر اهل سنت
1. الدکتور علی احمد السالوس: «و فی عصرنا أيضا نجد كتابا يسعى جادّا للدخول الى كل بيت  رأيت طبعته العشرين فی سنة (1402 ه)، و يوزّع على سبيل الهدية فی الغالب الأعمّ، و اسم الكتاب «المراجعات»»[14]
2. ناصر بن عبدالله القفاری: «و أمّا كتاب «المراجعات» فقد استحوذ على اهتمام دعاة التشيّع، و جعلوه أكبر و سائلهم التی يخدعون بها الناس، ... و قد طبع هذا الكتاب أكثر من مائة مرة، كما زعم ذلك بعض الروافض‏».[15]
يادآور می شويم، وی با ذکر قراينی وقوع مناظره ميان شرف الدين و شيخ سليم را منکر شده و ساختگی پنداشته است. جهت آگاهی از سخنان و نقد آن به کتاب «تشييد المراجعات»، ج1، ص 28-29 رجوع شود.
3. ابومريم بن محمد الاعظمی، مؤلف کتاب «الحجج لادامغات لنقد کتاب المراجعات» می نويسد: «و لمّا مرّ على ظهور هذا الكتاب قرابة الثلاثين عاما[16]و لم نجد أحدا من علماء السنّة قد ردّ على هذه المراجعات المكذوبة جملة و تفصيلا
و لمّا كان هذا الكتاب قد أثّر فی بسطاء المسلمين و عامّتهم، جهلا منهم‏ بعقيدة الرافضة و أصولهم المخالفة لأصول الإسلام الثابتة فی الكتاب و السنّة الصحيحة...
و لمّا كان تحذير المسلمين من عدوّهم، و فضح كلّ الطوائف و الفرق الخارجة على الإسلام أمرا واجبا على كل داعية... لهذا كلّه نرى أنفسنا مضطرّين للردّ على كتاب المراجعات،»[17]

اهميت توجه به زبان عربی در حوزه
يکی از مشکلات حوزه آن است که زبان عربی طلاب از نظر مکالمه و لغات جديد ضعيف است. اين امر باعث می شود، مکالمه و مفاهمه با دنيای امروز با مشکل مواجه شود، لذا لازم است فکری درباره زبان عربی شده و مورد تقويت قرار گيرد. دستور زبانی که اکنون آموزش داده می شود خوب است اما بايد کاربردی شده و به صورت امروزی در آيد .



[1] المراجعات، امام شرف الدین، ص41، ط اسوه.
[2] المراجعات، امام شرف الدین، ص45 و 46، ط اسوه.
[3] اصواء عل السنه المحمدیه، ص 405،‌منشورات موسسه الاعلمی، الطبعه الخامسه .
[4] معجم المولفین، ج5، ص 87.
[5] شهدا الفضیله، ص 166.
[6] حیاه الامام شرف الدین، ص 128.
[7] مصاحبه با آیت الله سبحانی، ویژه نامه شماره 1، گنگره شرف الدین . .
[8] درباره امام شرف الدین ر.ک: معجم طبقات المتکلمین، ج5، ص 299-304.
[9] مقدمه المراجعات، ص 22.
[10] مقدمه حق جو و حق شناسی، ترجمع المراجعات، ص 4.
[11] مقدمه المراجعات، ص 24.
[12] ثم اهتدیت، دکتر تیجانی، ص 155، ط موسسه فجر، لندن.
[13] افق حوزه، 11مرداد 1391، سال 11، شماره 343.
[14] حدیث الثقلین و فقهه، ص 28.
[15] مساله التقریب بین اهل السنه و الشیعه، ج2، ص 213؛ المراجعات، ص21.
[16] المراجعات طبعت عام 1355 ه، فقد مرّ على ظهورها حتى تاريخ ما كتبه هذا الرجل- و هو سنة 1406 ه قرابة الخمسين عاما.
[17] المراجعات، ص 16.