درس امامت - کتاب المراجعات - استاد علی ربانی‌گلپایگانی

1403/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مراجعه 58 ، نقد و ارزیابی اشکالات حدیث غدیر

اتمام نعمت الهی با انتصاب امامت

گفته شد علامه طباطبایی در تفسیر آیه اکمال دین نکته قابل توجهی دارند. ایشان فرمودند: نعمت در قرآن از دو منظر مورد توجه است: یکی آنچه را خداوند خلق فرموده که برای انسان نافع است، از آب و هوا گرفته تا سایر مخلوقات، تمام نعمت های الهی است. این نعمت ها عام بوده و تنها مخصوص مومنین نیست، و برای کفار هم هست. اما اگر کسی تحت ولایت تشریعی قرار نگیرد و ایمان نداشته و مطیع نباشد، تمام این نعمت ها برای او نقمت است. قرآن بیان می دارد که استمرار ولایت خداوند در ولایت نبی (ص) و استمرار ولایت نبی در ولایت امام است. کسی که بخواهد اهل نعمت باشد باید تحت ولایت الهی و ولایت رسول و ولایت امام باشد، بنابراین معنای آیه اکمال دین این می شود که نعمت الهی با ولایت امیرالمومنین (ع) اتمام پیدا می کند.

وجه نقمت بودن این نعمت ها هم این است که فرد کافر هر چقدر بیشتر از اینها استفاده کند معصیت بیشتری انجام داده و عقوبت بیشتری می بیند (این مانند کسی است که در حال سقوط در دره است و سوار ماشینی است که با سرعت بیشتری حرکت می کند، این سرعت باعث می شود سقوط ناگوارتری را داشته باشد).

 

ولایت اکسیری ارزشمند

قوام نعمت های الهی که به اصل اولی نعمت هستند، و بتوانند در حیات اخروی مورد بهره مندی قرار گیرند، ولایت است. علامه فرمودند آنچه حقیقتا نعمت است ولایت است و بقیه امور اگر بخواهد نعمت باشند باید به ولایت وصل شوند. علت اهمیت فوق العاده ای که در روایات به مساله ولایت داده شده است نیز به خاطر همین نکته است. در روایتی آمده است که اگر کسی 24 ساعت شبانه روزه عبادت کند به حدی که پوست و استخوان او به هم بچسبد، اما ولایت نداشته باشد، این عبادت ها برای او فایده ای ندارد، اما اگر ولایت باشد، عبادت کم او هم ارزش پیدا می کند، یعنی ولایت اکسیر است.

در تفسیر ﴿آیه ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم﴾[1] آمده است که آن نعمتی که از آن سوال می شود نعمت ولایت است. در مورد آیه ﴿وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُون﴾[2] نیز در روایت آمده است که مراد سوال از ولایت امیرالمومنین (ع) است. ابن حجر در صواعق به این آیه پرداخته و نکات خوبی را در این زمینه بیان کرده است.

 

اشکال: نحوه تحقق اتمام نعمت بعد از غدیر

طبق این بیان که اتمام نعمت الهی با ولایت است، ممکن است اشکال شود که امامت بعد از رحلت پیامبر (ص) تحقق پیدا می کند، در این صورت از زمان غدیر تا رحلت پیامبر (ص) که این نعمت تحقق ندارد، پس چگونه برای آن مردم نعمت است؟

پاسخ

در این باره دو نکته بیان می شود:

1. مخاطبین آیه تنها موجودین در زمان پیامبر(ص) نیستند، بلکه عموم امت اسلامی تا روز قیامت و بلکه همه انسان ها مخاطب آیه هستند. خدای متعال می فرماید امروز که امیرالمومنین (ع) به عنوان جانشین انتخاب شد، نعمت بر شما تمام شد. بخشی از مخاطبین در زمان پیامبر (ص) هستند و از نعمت نبوی بهره مند هستند، اما مراد نوع انسان ها و مکلفین است که بعدا می آیند.

2. نکته دیگر اینکه بگوییم اعلام نعمت ولایت در روز غدیر اتفاق افتاده است اما اعمال آن مربوط به بعد از زمان حیات پیامبر (ص) است. بنابراین گر چه در روز غدیر فرموده است ﴿الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی﴾ اما مقصود بعد از رحلت است و این امری عقلایی است، مانند اینکه قانونی وضع می شود که در چند وقت دیگر اعمال شود، اما قانون گذار می گوید با وضع این قانون در امروز کار را تمام کردیم.

در بحث ما نیز آنچه مقتضای ربوبی است، نصب امامت و اعلان آن است، اما عمل کردن به ولایت، دیگر فعل خداوند نیست، بلکه فعل بندگان است. قانون گذار می گوید من سنگ تمام گذاشتم. شاهد آن هم روایات زیادی است که در آنها وقتی سخن از ولایت امیرالمومنین (ع) آمده تعبیر «من بعدی» آمده است، که نوعا گفته اند مراد بعد زمانی است.

این همانند مساله غیبت امام عصر (ع) و لطف و نعمت بودن ایشان برای امت است. خواجه نصیر در این باره فرموده است: «وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منا». وجود ایشان لطف است، و اینکه بسط ید داشته باشد لطف دیگری است و عدم تصرف ایشان مربوطه به ما است. در بحث امامت نیز یک مرتبه آن فعل الله است که خداوند انجام داده است، و آن نصب امام است. یکی هم فعل امام است که پذیرش امامت است و این هم رخ داده است. تحقق شرایط آن وابسته به مردم و وظیفه آنان است.

 

نکته ای در مورد تبعیت از ولایت

امیرالمومنین (ع) در زمان وجود پیامبر اکرم (ص) فانی در ایشان و تبعیت محض از ایشان داشتند. بلندی مقام ایشان هم به همین تسلیم بودن ایشان است. هر کسی نسبت به ولی که ماذون از معصوم است تبعیت داشته باشد، به هر مقداری که مربوط به حوزه ولایت او است تبعیت داشته باشد، درجه و مقام پیدا می کند. در مساله تولی امر، وقتی کسی ماذون است و شرایط آن را دارد بقیه باید با او همراه باشند، و آیت الله گلپایگانی تبلور و تجسم این تبعیت بودند.

 


[1] تکاثر/سوره102، آیه8.
[2] صافات/سوره37، آیه24.