درس امامت - کتاب المراجعات - استاد علی ربانی‌گلپایگانی

1403/07/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مراجعه 58 ، نقد و ارزیابی اشکالات حدیث غدیر

معنای اکمال دین و اتمام نعمه در آیه اکمال دین

سخن در بررسی معنای اکمال در آیه اکمال دین و دلالت آن بر امامت امیرالمومنین (ع) بود. علامه طباطبایی فرمودند مراد از آن تکمیل شدن آخرین فریضه دین یعنی امامت است. در روایت ای از امام باقر (ع) نیز این مطلب آمده بود که فرمودند: « الْفَرِيضَةُ تَنْزِلُ بَعْدَ الْفَرِيضَةِ الْأُخْرَى وَ كَانَتِ الْوَلَايَةُ آخِرَ الْفَرَائِضِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي».[1] علمای شیعه نیز همین گونه بیان کرده اند که مراد از اکمال دین، کامل شدن دین با آمدن امر ولایت بوده که در غدیر انجام شده است.

اشکال اول

برخی گفته اند شما معتقد هستید که امامت امیرالمومنین (ع) قبلا با بیان های مختلف توسط پیامبر اکرم (ص) بیان شده بود، بخصوص در جریان یوم الدار و یوم الانذار. با توجه به اینکه این فریضه قبلا بیان شده چگونه است که اکنون نیز بیان شده است؟

پاسخ

این اشکال در جاهای دیگر هم مطرح و گفته شده: شما چگونه قائل هستید که غدیر واقعه ای بی نظیر است، در حالی که این مساله بارها بیان شده است؟ پاسخ این است که انتخاب جانشین دو گونه صورت می گیرد: گاه به صورت جزئی بیان می شود و گاه به صورت یک امر تشریفاتی و رسمی انجام می گیرد. انجام رسمی انتخاب جانشین نیز امری عقلایی و حکیمانه است تا مردم با فرد انتخاب شده بیعت کرده و اعلام وفاداری نمایند. این امر تشریفاتی بیان گر آن است که کار نهایی انجام شده است و لذا منافاتی ندارد که آخرین فریضه امامت باشد با لوازم و شرایط ویژه آن.

اشکال دوم

سوال بعدی این است که گفته شده آخرین آیه ای که بر پیامبر نازل شده و بعد از قضیه غدیر بوده است، آیه کلاله یا آیه ربا و یا آیه بدهی است. این روایات می گویید این ها آخرین فرایض هستند در حالی که شما می گویید آیه اکمال آخرین آیه بوده است.

پاسخ

اولا: این روایت از طریق شیعه نقل نشده و اختصاص به اهل سنت دارد و لذا از نظر شیعه تعارضی در مورد آیه اکمال دین وجود ندارد.

ثانیا: همان طور که عالمان اهل سنت مانند سیوطی و قاضی ابوبکر باقلانی گفته اند: این روایات هیچ کدام مرفوعه نیستند یعنی به پیامبر (ص) مستند نشده اند و نهایتا کلام صحابی است و احتمال دارد که بر اساس اجتهاد و برداشت و رای خود او گفته شده باشد. شارح بخاری در توجیه این روایات و اینکه بالاخره آخرین آیه نازل شده کدام است، گفته است: آنچه صحابه در اینجا به عنوان آخرین آیه نازل شده گفته اند آخرین آیه ای است که هر کدام از آنها آن را شنیده است.

ثالثا: فریضه ولایت که در آیه بیان شده، آخرین فریضه با ویژگی های خودش است و لذا هر چند بعد از آن نیز چند آیه نازل شده است باز تضادی ایجاد نمی کند. این همانند روایت امام باقر (ع) در کافی است که وقتی زراره از ایشان درباره ارکان دین سوال کرد ایشان فرمودند: « بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ ». زراره سوال کرد: کدامیک از اینها افضل است؟ امام فرمود: « الْوَلَايَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِي هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِن‌»[2] : ولايت برتر است. زيرا ولايت كليد آنهاست و شخص والى دليل و راهنماى آنهاست (ائمه عليهم السّلام راهنماى نماز و زكاة و حج و روزه ميباشند و اين اعمال بدون راهنمائى آنها درست نيست).

امام (ع) در مورد برتر بودن ولایت می فرمایند این فریضه ویژگی دارد که دیگر فرایض ندارد. اولا در عداد فرایض مهم است و امثال آیه کلاله در آن حد فرایض نیست. ثانیا در عداد آنها هم که هست بر آنها برتری دارد وجه آن هم این است که فهم ما نسبت به نحوه انجام سایر فرایض متوقف بر ولایت است، یعنی سایر فرایض در کنترل ولایت امام هستند که استمرار ولایت نبی (ص) است.

شبهه و جواب

رخی می گویند این نگاهی ه ما مسنب به معصومین داریم اصحاب ائمه ندارند. مکتب در فرایند تکامل و کدیور سخنانی گفتند که ائمه را به عصمتشان قائل نبودند بلکه عالمان ابرار می داسنند. اینهها براین آن است که این سخنان ای لسان مبارک معصوم بیان شد تا در تاریخ بماند.

 

بنابراین روشن شد که اکمال دین با ولایت انجام شده است و ولایت آخرین فریضه و مهمترین آنها بوده است. پیامبر اکرم (ص) مامور بودنند که ولایت را تبیین کنند و تبیین ایشان به این بود که در غدیر مصداق آن را مشخص کنند.

برخی عالمان ما این نکته را بیان کرد اند که مساله ولایت با توجه به خصوصیت ویژه آن است که آخرین فریضه بوده و باعث کمال دین می شود. مرحوم صافی می فرماید: وجه آن این است که پیامبر (ص) همه آنچه را خداوند به او اعطا کرده بود به امیرالمومنین ع اعطا کردند، و این باعث استمرار دین می شود و مردم می توانند با رجوع به امام احکام را بفهمند و این اکمال دین است[3] .

علامه مجلسی نیز همین بیان را دارند و می فرماید: مراد از اکمال دین این است که دینی که پیامبر اکرم (ص) آورده است با ولایت، محفوظ می ماند و توضیح داده شود و اگر این وصی تعیین نمی شد دین ناقص می ماند و استمرار پیدا نمی کرد و در معرض زوال قرار می گرفت[4] . ایشان در جای دیگر می فرماید: و کان کمال الدین بولایه علی، لما نصب لناس ولیا صار معلومهم. مردم باید به ایشان رجوع کنند و مرجعی معصوم، بعد از پیامبر (ص) وجود دارد و این جانشنی تا روی قیامت ادامه خواهد داشت[5] .

در مورد معنای اتمام نعمت

علامه طباطبایی دراین باره بیان کاملی دارند و تحلیل ایشان از اتمام نعمت تحلیلی نو است. ایشان با استفاده از قرآن کریم می فرمایند: نعمت در قرآن از دو منظر مورد توجه است: یکی آنچه را خداوند خلق فرموده که برای انسان نافع است از آب و هوا گرفته تا سایر مخلوقات، تمام نعمت های الهی است. این همان است که می فرماید: «و ان تعدوا نعمة الله لاتحصوها» چرا که مخاطب آیه عام است و تنها مخصوص مومنین نیست، و در خصوص کفار هم آمده است. در بخشی دیگر از آیات بیان می کند اگر کسی تحت ولایت تشریعی قرار نگیرد و ایمان نداشته و مطیع نباشد، تمام این نعمت ها برای او نقمت است، یعنی اگر نعمت را کفران کردند همین نعمت های برای آنها عذاب می شود.

ولایت تشریعی الهی از طریق ولایت رسول و نبی (ص) به مردم می رسد. « فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في‌ أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليما».[6] ولایت نبی هم استمرار در ولایت امام پیدا می کند همان گونه که فرموده است: « أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم‌»[7] و « إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون‌».[8] استمرار ولایت خداوند در ولایت نبی (ص) و استمرار ولایت نبی در ولایت امام است. کسی که بخواهد اهل نعمت باشد باید تحت ولایت الهی و ولایت رسول و ولایت امام باشد، بنابراین معنای آیه اکمال دین این می شود که نعمت الهی با ولایت امیرالمومنین (ع) اتمام پیدا می کند.[9]

سه گونه ولایت تشریعی

نکته دیگر اینکه ولایت تشریعی الهی چند مرتبه دارد: 1) ولایت تشریعی اولیه. این ولایت بالذات و بلاواسطه است و مرتبه اول ولایت تشریعی الهی است. 2) مرتبه دوم ولایت تشریعی ابلاغی است. در این مرتبه ابلاغ واسطه می خورد و آن پیامبر اکرم (ص) است. بعد مرتبه تبیین است که باز بر عهده پیامبر (ص) است. 3) مرتبه سوم ولایت تشریعی بقائیه است، پس اتمام نعمت به این است که آن دین حفظ شود و باقی بماند.

ادامه بحث انشاءالله در جلسه آینده بیان می شود

 

﴿.....﴾ اللهم صل علی محمد و آل محمد


[1] اصول کافی، شیخ کلینی، ج1، ص289.
[2] اصول کافی، شیخ کلینی، ج2، ص18، ح5.
[3] تفسیر صافی، ج2، ص375.
[4] مراة العقول، علامه مجلسی، ج2، ص258.
[5] مراة العقول، علامه مجلسی، ج3، ص261.
[6] نساء/سوره4، آیه65.
[7] نساء/سوره4، آیه59.
[8] مائده/سوره5، آیه55.
[9] المیزان، علامه طباطبایی، ج5، ص180- 182 و ج11، ص81- 84.