1403/07/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مراجعه 58 ، نقد و ارزیابی اشکالات حدیث غدیر
خلاصه بحث آیه اکمال دین درباره غدیر خم
مباحث کتاب المراجعات تا مراجعه 58 بحث شد، و بحث به این جا رسید که مرحوم شرف الدین فرمودند واقعه غدیر قبل از هر چیز مورد عنایت خداوند و پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) بوده است. شاهد آن در مورد عنایت الهی، بیان دو آیه تبلیغ و آیه اکمال در قرآن کریم به این موضوع است. در این باره مباحثی بیان شد از جمله در مورد اینکه آیه اکمال و زمان نزول آن گفته شد: دو دسته روایات در این زمینه است: دسته ای آن را مربوط به روز عرفه دانسته است و دسته ای آن را مربوط به رو غدیر می داند. عالمان دین نیز برخی در این باره قائل به تعدد نزول شده و گفته اند: این آیه هم در روز عرفه و هم روز غدیر نازل شده است. برخی دیگر روایات رو غدیر را ترجیح دارد که علامه امینی و علامه مجلسی از آن دسته اند. تفاوت دیدگاه علامه امینی با علامه مجلسی در این است که علامه امینی این مساله را با توجه به روایات اهل سنت بررسی کرده، اما علامه مجلسی آن را با توجه به روایات منابع شیعه بررسی کرده و گفته اند: سند روایات مربوط به روز عرفه ضعیف است و روایات روز غدیر قوی است، مضافا بر اینکه مؤیدات دارد.
قول دیگر از علامه طباطبایی است که فرموده اند: آیه اکمال، روز عرفه نازل شده و روز غدیر تلاوت شده است.
علامه امینی در الغدیر (ج1) سپس شبهه ای از ابن کثیر دمشقی نقل کرده که بر روایاتی که نزول آیه را مربوط به روز غدیر می داند اشکال کرده و گفته است: در برخی از این روایات از ابوهریره نقل شده که صوم غدیر معادل 60 ماه است، در صورتی که این صحیح نیست. علامه امینی این اشکال را پاسخ داده است که در جلسات گذشته بیان شد.
نتیجه آنچه در این باره گفته شد این شد که آیه اکمال دین ناظر به قضیه غدیر است.
مراد از اکمال دین و اتمام نعمت
بحث دیگر این است که مراد از اکمال دین چیست؟ صاحب مجمع البیان و صاحب تفسیر تبیان در این باره چهار قول را نقل کرده اند که از این قرار است:
1. مراد از «اکمت لکم دینکم» این است که حلال و حرام و احکام دیگر همه بیان شده و پرونده آنها بسته شده و دیگر زیاده و نقصی در مورد آن صورت نمی گیرد. این قول را از ابن عباس و سدی و بلخی نقل کرده اند.
2. قول دوم این است که اکمال دین مربوط به تمام شدن حج و کامل شدن آن برای مومنین است، و معنای آن این است که مسلمانان دیگر با مشرکین در حج مختلط نیستند. سعید بن جبیر و قتاده این دیدگاه را برگزیده اند. طبری هم این قول را برگزیده و گفته است: بعد از این آیه، آیه کلاله نازل شده است و حکم جدیدی را بیان کرده است. مرحوم طبرسی گفته اند اگر این روایت درست باشد که آیه کلاله بعد از آیه اکمال نازل شده، در این صورت ترجیح قول وی می باشد، اما این مساله مورد اختلاف است.
3. قول دیگر این است که معنای آیه شریفه این است که شما سیطره و قدرت پیدا کرده و بر دشمن غلبه پیدا کرده اید و دیگر کسی نمی تواتد بر شما مسلط شود. زجاج این قول را برگزیده است.
4. از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) روایت شده که این آیه بعد از نصب علی (ع) در روز غدیر نازل شده است و یوم در آن به معنای روز غدیر است. در این روایت آمده است که آخرین فریضه مهم، مساله امامت بوده و با آمدن این آیه باب فرایض مهم و اساسی دیگر بسته شده است. [1]
در مورد معنای اتمام نعمت نیز دو وجه بیان شده است:
1. منظور از اتمام نعمت این است که خداوند نعمت خود را بر مومنین تمام کرده که بر مشرکین غلبه پیدا کرده اند. مشرکین دیگر در بلاد مسلمین زندگی نمی کنند و این نعمت بزرگ الهی است. ابن عباس، قتاده و شعلبی این دیدگاه را برگزیده اند.
2. مراد از اتمام نعمت، یعنی معارف و احکامی که خداوند به امت اسلامی داده است مسبوق با سابقه نیست.
کلام علامه طباطبایی درباره اکمال و اتمام در آیه
علامه طبابطبایی در تفسیر «المیزان»[2] به تفسیر آیه اکمال دین پرداخته است. ایشان در ابتدا معنای اکمال و اتمام را بر اساس مفردات راغب، و واژگان دیگر قرآنی بررسی کرده و سپس می فرماید: آثاری که بر اشیا ذو اجزاء مترتب می شود دو گونه است: گاه اثر آن چیز در گرو آن است که همه اجزاء آن باشد و تنها در این صورت است اثر خواهد داشت و گاه حتی اگر برخی از اجزاء آن تحقق پیدا کند، اثر خود را دارد اما اثر کامل آن در گرو تحقق همه آن است. از مورد اول با تعبیر «اتمام» یاد می شود، مانند اینکه فرد روزه می گیرد و یک ساعت به مغرب روزه خود را بخورد. چنین روزه ای چون همه اجزاء آن تحقق پیدا نکرده خاصیتی ندارد. مورد دوم را با عنوان «اکمال» یاد می کنند، مانند روزه عشره کامله که قرآن از آن یاد می کند. گرفتن چند روز روزه، اثر خود را دارد هر چند وقتی 10 روز کامل شد، اثر نهایی خود را می دهد. اکمال دین و اتمام دین نیز به ولایت است. دین مجموعه از فرایض الهی است که آخرین فریضه آن فریضه امامت است و با آن کامل و نعمت تمام می شود.
بکارگیری تخصص در تفسیر قرآن و نقد مکتب تفکیک
برخی به اشتباه می گویند المیزان تفسیری فلسفی است و ارزش چندانی ندارد اما این سخن درست نیست. آیا اگر کسی در زمینه طبیعت شناسی، زیست، شیمی و ... دارای تخصص شده باشد و به سراغ قرآن رود فهم بهتری از آیات طبیعت شناسی قرآن نسبت به دیگران ندارد؟ پیروان مکتب تفکیک می گویند باید با عقل خالص به سراغ فهم قرآن و معارف دینی رفت. از اینان سوال می کنیم عقلی که توانمندی های لازم را کسب نکرده و عامیانه است چگونه می تواند از قرآن استفاده کند؟ عقل ساده و بچه گانه چه چیزی از قرآن به دست می آورد. آری اشکال جای دیگری است. اگر عالمی که اطلاعات مختلف در حوزه های علمی دارد، تصورا به خدمت قرآن در آید و از این اطلاعات به عنوان ابزار فهم استفاده کنید، تحمیلی بر قرآن نکرده است، اما اگر تصدیقا به سراغ قرآن بیاید و با پیش داوری و تفسیر به رای بخواهد درباره آن نظر دهد، نادرست و تحمیل بر قرآن است. چنین شخصی در جای دیگر نظریه اش را تمام کرده و می گردد تا از قرآن مویدی برای خود پیدا کند، این اشتباه است، اما اگر نظریه قبلی خود را در پرانتز قرار دهد و تلاش کند نظر قرآن را ابتدا بفهمد و بعد نسبت به آن قضاوت کند، دیگر تحمیلی بر قرآن و معارف دینی صورت نگرفته است.
علامه در معنای اتمام نعمت می فرماید: اگر پدید های عالم با هم مقایسه شود، خودشان فی حد ذاته نعمت به شمار می آیند، این نگاه اولیه است «و ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها ». اما قرآن کریم یک نگاه دیگر دارد که در آن همین چیزی که با نگاه اول نعمت است، ممکن است برای فرد نقمت باشد. اگر فرد مشرک باشد و نعمت های که او استفاده می کند، تحت ولایت الهی نباشد، این نعمت ها برای او نقمت می شود. بر این اساس اگر ولایت الهی در زندگی بشر باشد، نعمت و موجب رستگاری او می شود، اما اگر نباشد، رستگاری برای او به همراه ندارد. نعمت الهی هم در ولایت رسول (ص) تجلی پیدا می کنند و بعد از آن، این ولایت در ولایت اولی الامر جریان پیدا می کند.
نکته
مخاطب حاضر در عصر رسالت تنها مخاطب آیه اکمال دین نیستند، بلکه همه مسلمین تا روز قیامت مخاطب آن هستند. اگر الان کسی به ولایت امیراالمومنین (ع) اعتقاد نداشته باشد، هر چند ولایت خداوند و ولایت نبوی را داشته باشد اما برای او فایده ای ندارد و همانند روزه ای است که فرد تلاش کرده و گرفته اما یک ساعت به مغرب آن را افطار می کند. روشن است که عمل او بی خاصیت خواهد بود.
﴿.....﴾ اللهم صل علی محمد و آل محمد