درس کلام استاد ربانی

97/02/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اجتهاد در علم کلام

 

جمع بندی بحث تفقه در روايات

1. حاصل بحث بيان شده در اين باره چنين شد که تفقه در دين سه مرتبه دارد:

الف) تفقه در دين به معنای معرفت در دين است. طبق اين معنا فقيه کسی است که به دين شناخت و آگاهی داشته باشد .

ب) تفقه در دين يعنی علاوه بر معرفت، التزام عملی نيز داشته باشد .

ج) تفقه در دين يعنی علاوه بر معرفت و التزام عملی، حالت خوف و خشيت نيز داشته باشد.

2. مرتبه دوم تفقه که به معنای معرفت و شناخت دين است، اعم از معرفت تحقيقی و تقليدی است. راه فهم اين که در روايت کدام معنا مورد نظر است بر اساس قرينه فهميده می شود. بنابراين اين گونه نيست که تفقه در روايات همه به معنای فهم اجتهادی يا همه فهم تقليدی باشند بلکه متفاوت است برخی به معنای معرفت تقليدی و برخی معرفت تحقيقی است.

3. معرفت و شناخت دين در ابتدا انصراف به معرفت تحقيقی دارد و معرفت تقليدی در جايی مطرح می شود که فرد قدرت بر معرفت تحقيقی نداشته باشد. بر اين اساس علمايی که فرموده اند تفقه در دين اعم از تحقيقی و تقليدی است، مرادشان اين است که در صورت عجز، معرفت تقليدی در اين باره جايز است.

مساله قدرت و تحصيل آن در معرفت

مراد از قدرت در معرفت چيست؟ قدرت دو گونه است: قدرت بالفعل و قدرت بالقوه. مراد از قدرت در اينجا قدرت بالفعل است يعنی فرد اکنون بتواند آن معرفت را کسب کند و الا اگر مراد معرفت بالقوه باشد همه افراد آن را با تفاوت در مراتب شدت و ضعف دارا هستند. فهم شالوده های اعتقادی و شناخت اصول، در سطحی برای همه افراد ممکن است و برای آنان در اين حد قدرت بالفعل وجود دارد. حال که چنين شد از آنجا که شرط تکليف، قدرت است و آنان از اين قدرت برخوردار هستند، بر همه معرفت تحقيقی (و اجتهادی) در اين سطح واجب عينی است . اين حد از توانايی بالفعل در ضروريات فروع دين نيز وجود دارد مانند اينکه همگان می دانند که نماز و روزه و حج و مانند آن در دين وجود دارد و بر آنان واجب است اما تفاصيل آن را نمی دانند.

گفته شد قدرت برای معرفت تحقيقی در يک سطح از اعتقادات برای همه وجود دارد اما سطح ديگر آن مقدور آنان نيست. اکنون سوال می شود: آيا تحصيل قدرت بالفعل برای کسی که آن را ندارد واجب است يا نه؟ پاسخ منفی است و تحصيل اين قدرت واجب نيست، اين مانند مساله حج است که واجب مشروط است. در حج اگر استطاعت برای فرد حاصل شود، حج بر او واجب می شود اما اگر استطاعت نباشد، بر او واجب نيست کار کند و استطاعت را بدست آورد. در مورد علم به فروع نيز همين مساله تحصيل قدرت وجود دارد. فهم تفاصيل احکام جز برای عده ای از افراد ممکن نيست و نوعا افراد قدرت بالفعل در اين زمينه ندارند. اما آيا کسب قدرت بالفعل برای آنان در اين زمينه واجب است يا نه؟ پاسخ اين است که وجوب اين مساله از باب وجوب کفايی است.

در حوزه اصول و اعتقادات نيز تحقيق و کسب معرفت استدلالی به صورت اجمالی بر همگان واجب عينی است، زيرا همان طور که گفته شد قدرت درک اين مقدار از اعتقادات مانند اعتقاد به وجود خالقی عليم و قدير برای عالم، برای همگان وجود دارد. اما معرفت تفصيلی در اعتقادات واجب نيست بلکه کمال برای فرد به شمار آمده و مستحب است.

سه دسته معرفت در حوزه اعتقادات

در حوزه اعتقادات واصول دين سه دسته معرفت و شناخت وجود دارد: معرفت اجمالی، معرفت تفصيلی و پاسخ به شبهات . گونه اول بر همگان مقدور و واجب است. معرفت تفصيلی به اعتقادات به خودی خود واجب نيست و مستجب است اما از باب وجوب غيری بر عده ای واجب می شود زيرا آنان برای پاسخ دادن به شبهات بايد اين معارف را فرابگيرند. گونه سوم معرفت که دفاع در مقابل شبهات است، قطعا واجب است اما وجوب آن کفايی است يعنی بايد در هر زمان به مقدار کافی افراد مسلط به مسائل اعتقادی و قادر پاسخ گويی به شبهات باشند تا از دين در برابر شبهات دفاع کنند. نتيجه اين مساله اين می شود که اگر اين مقدار عالم در اين زمينه وارد نشوند و سبب شود برخی افراد گمراه شوند در اين صورت همه مورد مواخذه قرار می گيرند.

تا اينجا روشن شد که در علم کلام دو سطح و مرتبه از اجتهاد و معرفت تحقيقی وجود دارد: اجتهاد بسيط و اوليه که برای همگان اين مقدار واجب است. و اجتهاد فنی و پيچيده که عبارت است از معرفت تفصيلی در اعتقادات برای دفاع در مقابل شبهات. اين سطح واجب کفايی است. برای خود فرد نيز اگر او در اثر شبهات، تزلزلی در اعتقاداتش ايجاد نشود، برای او فراگيری اين سطح از مسائل اعتقادی واجب نيست. اما اگر برای او تزلزل ايجاد شده است دو راه دارد: در صورتی که خود او می تواند پاسخ شبهه را بيابد و از گمراهی نجات يابد و اين امر خللی در زندگی او ايجاد نمی کند در اين صورت تحصيل آن بر او واجب است. اما اگر برايش ممکن نيست، واجب است که به کارشناس فن در اين زمينه مراجعه کند.

ادامه بحث که بررسی روايت فرض العلم است انشاء الله در جلسه آينده دنبال می شود.