درس کلام استاد ربانی

95/12/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظريه دکتر نصر و بررسی آن

تفکيک ميان جنبه های مختلف علم و فناوری

    1. تفکيک ميان هويت و کاربرد، و حکم اولی و حکم ثانوی

در جلسه قبل بيان شد که اگر بخواهيم درباره علم و فناوری جديد از نظر جنبه های ارزشی، اخلاقی و دينی قضاوت کنيم اولا: بايد واقعيت علم و فناوری را از کاربرد و اثری که بر آن مترتب است جدا کنيم، يعنی اصل ذات و هويت چيزی که علم و فناوری ناميده می شود را از کارکرد آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان جدا کنيم؛ ثانيا: از نظر دينی نيز ما بين حکم اولی و ثانوی علم و فناوری تفکيک قائل شويم.

پس بايد يک تفکيک موضوعی و يک تفکيک حکمی انجام دهيم. قبل از اينکه بخواهيم در اين باره حکمی دهيم خواه حکم اولی و يا ثانوی، بايد موضوع مورد بحث را مشخص کنيم. موضوع ما يا ذات و ماهيت علم و فناوری است و يا کارکرد و اثر مترتب بر آن است.

    2. تفکيک ميان مبانی فلسفی و هويت

تفکيک ديگری که بايد صورت گيرد (و مربوط به مباحث جلسات قبل است) تفکيک جهان بينی و هويت علم است. همان طور که بيان شد جهان بينی مربوط به ذات علم نيست بلکه ما قبل علم مطرح است. مدرنيته که يک جهان بينی است يک مقوله است و علمی که در آن شکل گرفته مقوله ای ديگر است. نقدهای ما به مدرنيته بسيار جدی است به گونه ای که به ندرت می توان در مدرنيته چيزی را يافت که مورد قبول دين باشد. اما اين بحث از خود علم و فناوری بيرون است .

حال اگر موضوع ما ذات و هويت علم باشد، اگر از دين سوال کنيم که آيا علم به ما هو علم فارق از آثار آن، خوب است يا بد؟ می گويد: علم از اين جهت امر نامطلوبی نيست زيرا کشف قوانين الهی حاکم بر عالم است.

    3. تفکيک ميان ماهيت و وجود علم و فناوری

در همين بحث نيز باز بايد ميان ماهيت علم و هويت وجود آن تفکيک قائل شويم. علم از جهت ماهيت، نسبت به دينی يا غير دينی بودن لابشرط است زيرا ماهيت هر چيزی نسبت به غير خودش لابشرط است. اما از جهت هويت و وجود همان طور که قبلا گفته شد، علم به شرط شی و دينی است. هر کدام از علوم را اعم از طبيعی و انسانی که در نظر بگيريم از جهت وجودی دينی است زيرا کشف قوانين الهی است، علاوه بر اينکه خود علم نيز موهبت الهی است .

فناوی نيز دو گونه است: فناوری سخت مانند ماشين و رايانه، و فناوری نرم مانند جنبه های هنری. مثلا صنعت سينما هم در بر دارنده فناوری سخت است و هم فناوری است. هر دوی اين فناوری ها نيز زاييده علم است. (علم به معنای دانستن، و فناوری به معنای بکارگيری آن دانسته ها است، لذا علم فقه هم علم است و هم فن؛ از آن جهت که دانستن پاره ای معارف است علم است و از آن جهت که آن دانسته ها برای استنباط احکام دينی بکار گرفته می شود فن خواهد بود).

حال فناوری خواه از جنس سخت باشد يا نرم، بما هو هو و فارق از آثار آن، همانند علم است. دليل آن اين است که فناوری از جهت هويت چيزی جز بيان روابطی که خدای متعال در عالم قرار داده نيست. اگر خداوند اين ويژگی ها را در عالم و اشياء قرار نمی داد هرگز بشر نمی توانست چنين کارهايی انجام دهد. مثلا رايانه دارای اجزايی است که در عالم پراکنده است. آن اجزاء هر کدام دارای خواصی از جهت فردی و ترکيبی است که در کنار هم قرار گرفتن آنها اين آثار را دارد. بنابراين خود فناوری از جهت ذات و هويت چيزی جز روابط الهی نيست و آن خواص را خدای متعال داده است و کار سازنده تنها ربط اين اجزا به هم است. بله از جهت کاربرد و آثار ممکن است خوب و ممکن است بد باشد.

 

بيان صورت های مساله

قاعده اين بحث آن است که هر جا علم و فناوری بما هو از اثر سويی که دارد قابل تفکيک باشد، آن علم و فناوری به لحاظ ذات و هويتش مطلوب است و چيز بدی نيست.

صورت ديگر آن است که علم و فناوری دارای آثار مثبت و منفی باشد و آن آثار قابل تفکيک باشد، در اين صورت با تفکيک آثار منفی از جنبه های مثبت، آن فناوری استفاده می شود. حال اگر فرض کنيم که علم و فناوری دارای اثر سوئی باشد که قابل تفکيک نيست در اين صورت کنار گذاشته می شود. مثلا فرض کنيم از راه علوم طبيعی کسی بتواند به اسرار درونی انسانها آگاه شود. هر چند اين علم تابع قوانين حاکم بر عالم است اما آگاهی از اسرار انسان ها از نظر شرع پذيرفته نيست و لذا اين علم نه به لحاظ ذات بلکه به جهت کارکرد آن مطرود است .

به همين جهت بعيد نيست که منع کنيم کسانی را که بخواهند در اثر سير و سلوک به اسرار درون انسان ها آگاه شوند. لذا بعضی از اهل عرفان که در اثر سير و سلوک چشم برزخی آنها باز شده بود و برايشان سخت بود، تضرع و گريه می کردند تا خداوند اين حالت را از آنها بگيرد.

البته بايد دانست که غالبا علم و فناوری به گونه ای است که دارای جنبه های مثبت و منفی بوده و آن دو جنبه قابل تفکيک است.

مثال: در طبيعت ميوه انگور قابليت اين را دارد که هم تبديل به شيره و هم شراب شود. اگر کسی از کاشتن و بهره برداری از آن تنها غرض ساخت شراب را داشته باشد در اين صورت کار او از همان ابتدا حرام است. اما اگر به قصد توليد شيره آن را مورد استفاده قرار دهد امری مطلوب است. همين مطلب را راجع به تکنولوژی می گوييم و جنبه های مثبت و منفی آن را از هم تفکيک کرده و جنبه های منفی را کنار زده و جنبه های مثبت را می گيريم . بله همان طور که گفته شد اگر فرض کنيم که جنبه های منفی فناوری قابل تفکيک نباشد در آن صورت آن فناوری کنار گذاشته می شود. اين نادرست است که فناوری و تکنولوژی را تنها دو سويه معنا کنيم به گونه ای که يا همه آن خوب و پذيرفتنی است و يا بد و کنار گذاشتنی است.

آنچه بيان شد حکم مساله نسبت به جنبه های مختلف مساله بود اما تشخيص مصاديق آن به عهده عرف است. بنابراين آنچه آقای دکتر نصر بدون تفکيک جنبه ها گفته است مورد پذيرش نيست وی گفته است که چون علم و فناوری جديد در دامن مدرنيته پرورش يافته و از آنجا آمده، دارای سرشت نادرست است اما همان طور که گفته شد علم و فناوری از جهت ذات بد نيست و از جهت آثار نيز بايد مورد بررسی قرار گيرد.

 

تفکيک عنوان اوليه و ثانويه افعال

تفکيک ميان جنبه های مختلف مباحث، مساله بسيار مهمی است که انسان را از گرفتار شدن در دام مغالطه و کلاف پيچ شدن مساله رها می کند. مثلا در بحث حرمت شراب ميان ذات و عناوين آن تفکيک بايد قائل شد زيرا نهی در آن به ذات شراب تعلق نگرفته است بلکه به عنوان مسکر بودن که عنوان ثانويه آن است تعلق گرفته است. در بحث حسن و قبح عقلی، نيز بايد ميان عنوان طبيعی و عناوين ثانوی محسن و مقبح تفکيک قائل شد. فعل های که انجام می شود يک عنوان اولی و يک عنوان ثانوی دارند. مثلا صدق يک عنوان ثانوی است و عنوان اولی آن تکلم است. تکلم بما هو تکلم حسن تکوينی دارد. اما تکلمی که مطابق واقع باشد صادق و آنچه غير مطابق باشد کاذب است. صدق و کذب دو عنوان ثانوی است. و يا مثلا فعل راه رفتن از جنبه تکوينی خوب است اما اينکه آيا فعلی حسن است يا قبيح به جهتی که راه می رود بر می گردد. ام القضايا در حسن و قبح، عدل و ظلم است؛ صدق مصداق عدل است لذا حسن است و کذب چون مصداق ظلم است قبيح است. يا مثلا ضرب بما هو ضرب يک فعل طبيعی است و حسن تکوينی دارد، اما به عنوان ثانوی ممکن است مقبح يا محسن باشد.

 

بررسی علم و فناوری جديد از جهت آسيب های دنيوی

آنچه بيان شد بررسی علم و فناوری از جنبه معنوی و اخلاقی بود. دکتر نصر به بررسی آثار و معايب علم و تکنولوژی از جنبه زندگی دنيوی نيز پرداخته است. نقدهای که وی در اين باره بيان داشته مورد پذيرش است. به عنوان نمونه در اين باره می گويد: بشر امروز توانسته است انسان ها را به کره ماه ببرد تا آن را ببينند، اما همين بشر در اينکه هوای شهرهای بزرگ را به گونه ای تميز کند که بتوان آسمان را ببينند عاجز است.

رفع اين آثار و پيامدها نيز مربوط به شرقی يا غربی بودن عالمان ندارد بلکه نيازمند آزمون و خطا است همان گونه که بشر علوم خود را از اين طريق جلو برده است.

دکتر نصر بعد از نقادی علم و فناوری جديد، راهکارهايی را برای بدست آوردن علم قدسی بيان کرده است که انشاء الله در جلسه آينده پيگيری می کنيم.