درس کلام استاد ربانی

93/01/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نسبت خيرات و شرور با انسان
انسان و ناگواری ها از منظر روايات
در جلسه گذشته به بررسی رابطه اعمال انسان با حوادث طبيعی از منظر آيات قرآن کريم پرداختيم. اين مساله در روايات نيز مطرح شده است که به برخی از آنها اشاره می کنيم. روايات در اين زمينه به دو دسته تقسيم می شود: دسته ای که پيامدهای ناگوار و عمومی گناهان را بيان می کنند و دسته ای که پيامدهای فردی گناهان را بيان کرده اند .

الف) پيامدهای ناگوار و عمومی گناهان
1- امام باقر (ع) فرموده است: « إِنَّهُ مَا مِنْ سَنَةٍ أَقَلَّ مَطَراً مِنْ سَنَةٍ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَضَعُهُ حَيْثُ يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا عَمِلَ قَوْمٌ بِالْمَعَاصِی صَرَفَ عَنْهُمْ مَا كَانَ قَدَّرَ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ فِی تِلْكَ السَّنَةِ إِلَى غَيْرِهِمْ وَ إِلَى الْفَيَافِی وَ الْبِحَارِ وَ الْجِبَالِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَيُعَذِّبُ الْجُعَلَ فِی جُحْرِهَا فَيَحْبِسُ الْمَطَرَ عَنِ الْأَرْضِ الَّتِی هِی بِمَحَلِّهَا بِخَطَايَا مَنْ بِحَضْرَتِهَا وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لَهَا السَّبِيلَ فِی مَسْلَكٍ سِوَى مَحَلَّةِ أَهْلِ الْمَعَاصِی قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَاعْتَبِرُوا يا أُولِی الْأَبْصارِ»[1] [2] اين طور نيست كه‏ سالى باران كمتر از سالى ديگر بيايد، خداوند خود بارانها را هر طور مصلحت بداند نازل مى‏كند و به هر جا اراده كند ميفرستد هر گاه قومى مرتكب گناه شوند خداوند باران را از آنها بر ميگرداند اگر چه باران براى آنها مقدر شده باشد خدا آن باران را براى گروهى ديگر ميفرستد، و در بيابانها و درياها و كوه‏ها فرو ميريزد خداوند خزندگان را هم در سوراخ‏ها معذب ميكند، و باران را از سرزمين‏هائى كه مردمان آنجا معصيت ميكنند منع ميگرداند و باران را در جاهاى ديگر ميريزد و بعد از آن امام عليه السّلام فرمودند اى اهل بصيرت از اينها پند گيريد.
مرحوم مجلسی در شرح اين روايت می فرمايد: مقصود امام (ع) از اينکه فرمودند «فَاعْتَبِرُوا يا أُولِی الْأَبْصارِ» اين است که اگر اين مسئوليت برای حيواناتی که می توانند از اهل معاصی دور شوند وجود دارد و اگر آنان هجرت نکنند به عذاب اهل معاصی گرفتار می شوند، اين امر به طريق اولی شامل حال انسان ها می شود. اگر افرادی در مکانی زندگی کنند که معصيت صورت می گيرد و نمی توانند نهی از منکر نمايند بايد از آن مکان هجرت کنند. بر طبق اين کلام مرحوم علامه کسانی که در تنها به خاطر زندگی آسوده تر و رفاه بيشتر در ميان اهل فسق و فجور سکنا می گزينند مرتکب حرام شده اند.
نکته ديگری که از اين روايت استفاده می شود اينکه حيوانات به برخی از تکاليف در حد خود علم و شعور داشته و از کارهای بندگان سر در می آورند و خود نيز دارای تکاليفی هستند [مويد اين مساله جريان هدهد در عصر حضرت سليمان (ع) است]. مرحوم علامه سپس می فرمايد: برخی کلمه «جعل» به معنای خزنده را تاويل کرده و گفته اند مراد انسان های ضعيف است .
2- از امام کاظم (ع) يا امام رضا (ع) روايت شده که فرمودند: « إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ مُنَادِياً يُنَادِی مَهْلًا مَهْلًا عِبَادَ اللَّهِ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ فَلَوْ لَا بَهَائِمُ رُتَّعٌ وَ صِبْيَةٌ رُضَّعٌ وَ شُيُوخٌ رُكَّعٌ لَصُبَّ عَلَيْكُمُ الْعَذَابُ صَبّاً تُرَضُّونَ بِهِ رَضّاً »[3] در هر روز و شبی ندا کننده ای از سوی خداوند ندا می کند: ای بندگان خدا، از معاصی خدا دست برداريد که اگر چهارپايان علف خوار و کودکان شير خوار و پيران قد خميده نبودند عذاب کوبنده بر شما وارد می شد.
مرحوم علامه مجلسی در شرح اين روايت می فرمايد: ظاهر اين است که مراد از عذاب در اين روايت، عذاب دنيوی است و برای ما انسان ها همين ذلت و ناتوانی به خاطر گناه بس است که خدای متعال به خاطر حيوانات و بچه ها به ما رحم نموده است. يعنی در حقيقت اين باران به خاطر حيوانات نازل شده و مردم از آنها استفاده می کنند.
3- اميرالمومنين(ع) از پيامبر اکرم (ص) روايت کرده که فرمود: « إِذَا غَضِبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أُمَّةٍ وَ لَمْ يُنْزِلْ بِهَا الْعَذَابَ غَلَتْ أَسْعَارُهَا وَ قَصُرَتْ أَعْمَارُهَا وَ لَمْ تَرْبَحْ تُجَّارُهَا وَ لَمْ تَزْكُ ثِمَارُهَا وَ لَمْ تَغْزُرْ أَنْهَارُهَا وَ حُبِسَ عَنْهَا أَمْطَارُهَا وَ سُلِّطَ عَلَيْهَا شِرَارُهَا»[4] هر گاه خداوند بر امتی غضب کند و آنان را [به] عذاب [استيصال و نابود کننده] گرفتار نکند، نرخ اجناس بالا می رود، عمرها کوتاه می شود، تجارت ها سودآور نمی باشد، ميوه ها فراوان و نيکو نخواهد بود، نهر ها کم آب می گردد، باران نمی بارد و افراد شرور بر آنان مسلط می شوند».
4- پيامبر اکرم (ص) فرمودند: « لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَيْرٍ مَا تَحَابُّوا وَ تَهَادَوْا وَ أَدَّوُا الْأَمَانَةَ وَ اجْتَنَبُوا الْحَرَامَ وَ قَرَوُا الضَّيْفَ وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ فَإِذَا لَمْ يَفْعَلُوا ذَلِكَ ابْتُلُوا بِالْقَحْطِ وَ السِّنِين‏»[5] تا وقتی که امت من به يکديگر محبت ورزند، پشتيبان يکديگر باشند، ادای امانت کنند، از حرام دوری گزينند، ميهمان نوازی کنند، نماز بر پای دارند، زکات بپدازند، از زندگی سرشار از خير برخوردار خواهند بود و هنگامی و اين کارهای نيک را انجام ندهند به قحطی و خشکسالی گرفتار خواهند شد.
اين روايت شبيه اين آيه است که فرمود: ﴿وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون[6]اين آيه شريفه هم به آثار و برکات اعمال نيک نظر دارد و هم پيامدهای سوء اعمال بد را نشان می دهد .  
5- امام باقر (ع) می فرمايند: در کتاب رسول خدا(ص) آمده است که فرمودند: «خَمْسٌ إِنْ أَدْرَكْتُمُوهُنَّ فَتَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْهُنَّ لَمْ تَظْهَرِ الْفَاحِشَةُ فِی قَوْمٍ قَطُّ حَتَّى يُعْلِنُوهَا إِلَّا ظَهَرَ فِيهِمُ الطَّاعُونُ وَ الْأَوْجَاعُ الَّتِی لَمْ تَكُنْ فِی أَسْلَافِهِمُ الَّذِينَ مَضَوْا وَ لَمْ يَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ إِلَّا أُخِذُوا بِالسِّنِينَ وَ شِدَّةِ الْمَئُونَةِ وَ جَوْرِ السُّلْطَانِ وَ لَمْ يَمْنَعُوا الزَّكَاةَ إِلَّا مُنِعُوا الْقَطْرَ مِنَ السَّمَاءِ وَ لَوْ لَا الْبَهَائِمُ لَمْ يُمْطَرُوا وَ لَمْ يَنْقُضُوا عَهْدَ اللَّهِ وَ عَهْدَ رَسُولِهِ إِلَّا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ وَ أَخَذُوا بَعْضَ مَا فِی أَيْدِيهِمْ وَ لَمْ يَحْكُمُوا بِغَيْرِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَّا جَعَلَ اللَّهُ بَأْسَهُمْ بَيْنَهُم‏»[7][8] پنج چيز است كه اگر بآنها برخورد كرديد از آنها بخدا پناه بريد: هرگز در مردمى زنا پيدا نشود كه آن را آشكارا كنند جز اينكه در ايشان طاعون و دردهائى كه در گذشتگان آنها سابقه نداشته پديدار گردد، و از پيمانه و ترازو كم نگذارند جز اينكه بقحطى و سختى مخارج زندگى و ستم سلطان گرفتار شوند، و از دادن زكاة منع نكنند جز اينكه آمدن باران آسمان بر آنها ممنوع گردد و اگر بخاطر چهار پايان نبود هيچ باران بر آنها نبارد، و پيمان خدا و رسولش را نشكنند جز اينكه خداوند دشمنانشان را بر ايشان چيره كند و برخى اموالشان را بگيرد، و بغير آنچه خداى عز و جل نازل كرده حكم نكنند جز اينكه خداوند كشمكش و ستيزه ميان آنها قرار دهد.
6- امام باقر (ع) در روايت ديگری فرموده اند: «وَجَدْنَا فِی كِتَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص إِذَا ظَهَرَ الزِّنَا مِنْ بَعْدِی كَثُرَ مَوْتُ الْفَجْأَةِ وَ إِذَا طُفِّفَ الْمِكْيَالُ وَ الْمِيزَانُ أَخَذَهُمُ اللَّهُ بِالسِّنِينَ وَ النَّقْصِ وَ إِذَا مَنَعُوا الزَّكَاةَ مَنَعَتِ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا مِنَ الزَّرْعِ وَ الثِّمَارِ وَ الْمَعَادِنِ كُلِّهَا وَ إِذَا جَارُوا فِی الْأَحْكَامِ تَعَاوَنُوا عَلَى الظُّلْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ إِذَا نَقَضُوا الْعَهْدَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ وَ إِذَا قَطَّعُوا الْأَرْحَامَ جُعِلَتِ الْأَمْوَالُ فِی أَيْدِی الْأَشْرَارِ وَ إِذَا لَمْ يَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ يَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَتَّبِعُوا الْأَخْيَارَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ فَيَدْعُو خِيَارُهُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُم‏ » هر گاه زنا بعد از من آشكار گردد، مرگ ناگهانى زياد مى‏شود، و هر گاه در وزن وكيل خيانت شود قحطى و خشكسالى مى‏آيد هر گاه مردم زكاة ندهند زمين بركات خود را از مردم ميگيرد و زراعت و ميوه و معدنها نقصان پيدا ميكنند، هر گاه حكم ظالمانه بدهند دشمنى و عناد در زمين زياد ميگردد و همه با هم دشمن ميگردند هر گاه نقض عهد كنند خداوند دشمنان را بر آنها مسلط ميكند، هر گاه قطع رحم نمايند اموال آنها در دست دشمنان قرار ميگيرد، هنگامى كه امر به معروف و نهى از منكر را ترك كنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند خداوند بدها را بر آنها مسلط ميسازد و نيكان هر چه دعا كنند مستجاب نمی گردد.
7- امام سجاد(ع) در روايت مفصلی به بررسی ذنوب و پيامدهايی که متوجه هر کدام از آنها است می پردازند و می فرمايند: « الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَيِّرُ النِّعَمَ الْبَغْی عَلَى النَّاسِ وَ الزَّوَالُ عَنِ الْعَادَةِ فِی الْخَيْرِ وَ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ وَ كُفْرَانُ النِّعَمِ وَ تَرْكُ الشُّكْر ... وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُورِثُ النَّدَم‏ ... وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَم‏ ... ْ وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تَدْفَعُ الْقِسْم‏ ... وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تَهْتِكُ الْعِصَم‏ ... وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُنْزِلُ الْبَلَاء ... وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُدِيلُ الْأَعْدَاءَ ... ِ وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاء ... وَ الذُّنُوبُ الَّتِی‏ تَقْطَعُ الرَّجَاء ... وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُظْلِمُ الْهَوَاء ... وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تَكْشِفُ الْغِطَاء ... ِ وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ ... ِ وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تَحْبِسُ غَيْثَ السَّمَاءِ ... »[9]

سوال و جواب
اگر سنت الهی بر اين است که افرادی که مرتکب معصيت می شوند گرفتار ناملايمات و بلايا شوند چرا در برخی مناطق که بويی از ايمان نبرده اند و معاصی فراوانی صورت می گيرد از نظر طبيعی در رفاه و وضعيت مناسبی هستند؟
پاسخ اين است که اين سنت بدان خاطر اجرا می شود که تا افراد متنبه شده و به مسير صحيح بازگردند اما کسانی که اميدی به بازگشت آنها نيست سنت ديگری بنام سنت استدراج بر آنها جاری می شود. ﴿ وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى[10]

ب) پيامدهای فردی گناهان
اعمال و رفتار انسانها علاوه بر اينکه بر جامعه و حوادث عمومی تاثير گذار است در مورد خود فرد نيز پيامدهايی به همراه دارد .
امام باقر (ع) فرموده است: « إِنَّ الْعَبْدَ لَيُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيُزْوَى عَنْهُ الرِّزْقُ »[11] انسان به خاطر ارتکاب گناه از روزی محروم می شود. آن حضرت در کلام ديگری فرموده است: « إِنَّ الْعَبْدَ يَسْأَلُ اللَّهَ الْحَاجَةَ فَيَكُونُ مِنْ شَأْنِهِ قَضَاؤُهَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ أَوْ إِلَى وَقْتٍ بَطِی‏ءٍ فَيُذْنِبُ الْعَبْدُ ذَنْباً فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِلْمَلَكِ لَا تَقْضِ حَاجَتَهُ وَ احْرِمْهُ إِيَّاهَا فَإِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسَخَطِی وَ اسْتَوْجَبَ الْحِرْمَانَ مِنِّی»[12] گاه انسان حاجتی را از خدا درخواست می کند و شرايط برای برآورده شدن درخواست او در زمانی کوتاه يا بلند فراهم است ولی او گناهی مرتکب می شود. در اين هنگام خداوند به فرشتهِ مامور بر آورده شدن درخواست او دستور می دهد حاجتش را بر آورده نکند.

نکته ای در مورد عظمت مصائب حضرت زهرا(س)
مرحوم علامه مجلسی در شرح روايتی که می فرمايد:« وَ إِذَا لَمْ يَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ يَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَتَّبِعُوا الْأَخْيَارَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِی سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ فَيَدْعُو خِيَارُهُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُم‏ » نکاتی را بيان می فرمايد از جمله می گويند: «و اعلم أن عمدة ترك النهی عن المنكر فی هذه الأمة ما صدر عنهم بعد الرسول ص فی مداهنة خلفاء الجور و عدم اتباع أئمة الحق عليهم فتسلط عليهم خلفاء الجور من التيمی و العدوی و بنی أمية و بنی العباس و سائر الملوك الجائرين فكانوا يدعون و يتضرعون فلا يستجاب لهم و ربما يخص الخبر بذلك لقوله و لم يتبعوا الأخيار من أهل بيتی و التعميم أولى‏ » عمده نهی از منکری که در اين امت صورت نگرفت، مساله غصب خلافت بعد از پيامبر اکرم (ص) و پيروی نکردن از ائمه حق بود. به همين خاطر خلفاء جور از تيميه، بی اميه، بنی عباس و ساير ملوک ستمگر بر آنها مسلط شدند. اين در حالی بود که حضرت علی (ع) و حضرت زهرا(س) بعد از جريان سقيفه به درب تک تک خانه های آنها رفته و جريان غدير را ياد آوری می کردند اما آنان اجابت نکرده و با بهانه جويی می گفتند: شما دير آمديد و ما قرار گذاشته و نقض عهد نمی کنيم.
نقل شده است حضرت زهرا (س) بعد از دفن پيامبر اکرم (ص) مشتی از خاک برداشته و بر ديدگان مبارک نهاده و اين شعر را فرمودند:
« ما ذا على من شمّ تربة احمد      ان لا يشمّ مدى الزمان غواليا
صبّت علىّ مصائب لو أنها      صبّت على الايام صرن لياليا»[13]  [14]
يعنى: اى پدر، هر كس خاك قبر تو را بوئيده است، شايسته است همه عمرش بوى خوش ديگر را نبويد. مصيبتهايى بر من وارد شد كه اگر بروز روشن وارد مى‏شدند، شب تار مى‏شدند.
صدمات جسمی که بر آن حضرت وارد شد يک طرف اما آنچه رنج اصلی ايشان بود صدمات روحی است زيرا عمق فاجعه را هر کس بيشتر درک کند، بيشتر ناراحت می شود. آن حضرت عمق فاجعه و عرض و طول آن را تا روز قيامت به تمام معنا می ديدند و پيامدهای آن را می فهميدند لذا بر حضرت فشار می آمد. به خاطر درک عميق همين مساله بود که به حسب ظاهر همه توهين ها و تحقير ها را به جان می خريدند. چگونه بايد آن بانوی عظيم الشان با آن همه مقام راه افتند و درب خانه انصار را بزنند. چرا؟ زيرا ايشان می دانستند اين زاويه انحراف که ايجاد شده و اکنون کم است بعدها چه مقدار فاصله ايجاد می کند.
فهم عمق فاجعه در جريان کربلا نيز بود. صحنه های دلخراش را هم حضرت زينب (س) و هم امام سجاد (ع) مشاهده می نمودند. اما شخصيت حضرت زينب (س) با اينکه بسيار بالا است و انسان در مقابل آن خيلی احساس کوچکی می کند اما حضرت سجاد (ع) ولی خدا بوده و عمق بيشتری را درک می کردند لذا وقتی بدن مطهر اباعبدالله (ع) را در گودی قتلگاه ديدند نزديک بود قالب تهی کنند. اينجا بود که حضرت زينب (س) به ايشان فرمود «مَا لِی أَرَاكَ تَجُودُ بِنَفْسِكَ- يَا بَقِيَّةَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی» آن حضرت در جواب فرمودند: «وَ كَيْفَ لَا أَجْزَعُ وَ أَهْلَعُ- وَ قَدْ أَرَى سَيِّدِی وَ إِخْوَتِی وَ عُمُومَتِی وَ وُلْدَ عَمِّی وَ أَهْلِی- مُضَرَّجِينَ بِدِمَائِهِمْ مُرَمَّلِينَ بِالْعَرَاءِ مُسَلَّبِينَ- لَا يُكَفَّنُونَ وَ لَا يُوَارَوْنَ وَ لَا يُعَرِّجُ عَلَيْهِمْ أَحَدٌ»[15]





[1] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج70، ص329، ط اسلامیه.
[2] کافی، شیخ کلینی، ج2، ص272، ط اسلامیه.
[3] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج70، ص344، ط اسلامیه.
[4] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج70، ص350، ط اسلامیه.
[5] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج70، ص344، ط اسلامیه.
[6] سوره اعراف، آیه91.
[7] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج70، ص367و368، ط اسلامیه.
[8] کافی، شیخ کلینی، ج2، ص373، ط اسلامیه.
[9] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج70، ص375و376، ط اسلامیه.
[10] طه/سوره20، آیه131.
[11] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج70، ص318، ط اسلامیه.
[12] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج70، ص329، ط اسلامیه.
[13] احقاق الحق، قاضی نورالله مرعشی، ج10، ص431، ط مکتبه آیت الله المرعشی.
[14] الغدیر، علامه امینی، ج5، ص216، ط مرکز الغدیر.
[15] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج45، ص179، ط اسلامیه.