درس کلام استاد ربانی

90/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث: بررسی اشکالات منکرین قاعده تبعیت احکام از مصالح و مفاسد واقعی
 از جمله اشکالاتی که از طرف منکرین این قاعده بیان شده این است که در برخی آیات، مصلحت، تنها در تشریع حکم دانسته شده و برای متعلق آن مصلحتی در نظر گرفته نشده است. از جمله این آیات مساله تغییر قبله است . قرآن کریم می فرماید «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتي‏ كُنْتَ عَلَيْها إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضيعَ إيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ » [1]
 قرآن کریم هدف الهی از تغییر قبله را تنها آزمون و امتحان می داند . فلسفه تشریع حکم تغییر قبله در خود این حکم است نه این که در بیت المقدس یا کعبه مصلحتی وجود داشته باشد . بنابراین در اینجا غرض هست اما نه در متعلق تکلیف بلکه در نفس آن تشریع . همان طور که در اوامر امتحانی خود متعلق، مصلحتی ندارد اما مولا چون می خواهد بنده را بیازماید چنین حکمی نموده است . [2]
 بررسی و نقد
 در مورد این اشکال دو پاسخ بیان می شود :
 1- چنان چه در جلسه قبل اشاره شد حصر در آیه حقیقیی نیست بلکه اضافی است و این استدلال در صورتی مورد قبول است که حصر حقیقی باشد. فلسفه و حکمت تشریع در آزمون بودن منحصر نیست بلکه حکمتهایی دیگری در مورد تغییر قبله و انتخاب قبله جدید وجود دارد که در آیات دیگر و روایات بیان شده است. این حکمت ها و مصالح برای مسلمانان عام و برای یهود خاص است. اگر هیچ خصوصیتی در بیت المقدس یا کعبه نمی بود، مورد انتخاب الهی قرار نمی گرفت زیرا خدای متعال در همه جا حضور دارد و برای او بیت المقدس و جاهای دیگر فرقی نمی کند «وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليم‏» [3] .
 نکته قابل توجه که گره اصلی مساله را حل می کند تفکیک میان صفات نفسی و اضافی است . قبلا بیان شد که صفات دو گونه است: نفسی و قیاسی . در صفات نفسی، اتصاف به آن صفت نیازمند امر خارج از ذات نیست. مانند حجم ، بعد ، رنگ برای جسم . اما در صفات اضافی و قیاسی اتصاف آن گاه صورت می گیرد که با امر دیگری مقایسه شود . صفات خیر و شر ، خوب و بد، ‌سود و زیان ، مصلحت و مفسده همه اینگونه اند . بنابراین صفاتی از قبیل جنس، دوخت ، عرض و طول برای یک لباس بدون مقایسه با دیگری بدست می آید اما اینکه این پیراهن خیر است یا شر در مقایسه با انسان بالغ و عاقل فهمیده می شود. همه مکان های برای خدای متعال یکسان است « فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ » اما برای انسان قبله قرار گرفتن این مکان ها دارای مصلحت و خیر دنیوی یا اخروی و یا هم دنیوی و هم اخروی است. کما اینکه در قرآن و روایات برخی از این مصالح بیان شده است «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً » [4] و می فرماید «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاس‏» [5] تمرکز ، شکوه و استقلال مسلمین در پناه این قبله حاصل می شود . برای یهودیان مصلحت تغییر قبله این بود که مورد امتحان قرار گیرند زیرا در کتب مقدس خویش خوانده بودند که یکی از نشانه های پیامبر موعود این است که قبله برای او تغییر خواهد کرد.
 بنابراین این با اینکه اصل حصر حقیقی بودن است و حصر اضافی نیازمند دلیل است در اینجا به جهت وجود شواهد ، قائل به حصر اضافی هستیم .
 2- علاوه بر اینکه ما ادله مثبتی داریم که می گوید همه تکالیف دینی مبتنی بر مصالح و مفاسد واقعی به حال مکلفین است . برخی از این دلایل از این قبیل اند :
  1. دلیل عقلی : افعال الهی معلل به اغراض و حکیمانه است . از طرفی ترجیح بلا مرجح محال می باشد بنابراین تکالیفی که خدای متعال می نماید از روی حکمت بوده و دارای مصلحتی به حال عباد است .
  2. دلایل نقلی: هم در آیات و هم روایات بیان شده که تکالیف الهی بر مدار مصلحت و مفسده بنا شده است :
 الف) «الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِث‏» [6] این آیه شامل عموم احکام می شود و بیان می کند که هر آنچه پیامبر اکرم (ص) به آن امر می کند متعلقش دارای حسن و هر چه نهی می فرماید قبیح است .
 ب) حضرت امیرالمومنین (ع) در وصیت نامه خود به امام حسن (ع) می فرماید «فَإِنَّهُ لَمْ يَأْمُرْكَ إِلَّا بِحَسَنٍ وَ لَمْ يَنْهَكَ إِلَّا عَنْ قَبِيح‏» [7]
 ج ) پیامبر اکرم (ص) در حجه الوداع فرمودند « يَا أَيُّهَا النَّاسُ وَ اللَّهِ مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ وَ يُبَاعِدُكُمْ مِنَ النَّارِ إِلَّا وَ قَدْ أَمَرْتُكُمْ بِهِ وَ مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ النَّارِ وَ يُبَاعِدُكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ إِلَّا وَ قَدْ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ » [8] این دلایل در جای خود مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
 در جلسات قبل بیان شد که مرحوم شیخ می فرماید ناقض و مستشکل تنها در صورتی می تواند به دلیل عقلی نقض وارد کند که نقض او یقینی و قطعی باشد و الا صرف احتمال نمی تواند با دلایل قطعی مقابله کند .
 دلیل هفتم منکرین
 دلیل دیگری که بر نفی این قاعده بیان شده، آیه 94 سوره مائده است « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنالُهُ أَيْديكُمْ وَ رِماحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدى‏ بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَليم‏ » ایشان گفته اند در این آیه امتحان بندگان سبب تحریم صید در حال احرام شده است و متعلق تکلیف دارای مصلحت و مفسده نیست . [9]
 نقد این دلیل واضحتر از استدلال قبل است زیرا در آیه قبل حصر بیان شده بود. اما در اینجا حصری نیست لذا این آیه ظهوری ندارد که وجه حرمت صید، تنها امتحان باشد. زیرا اثبات شی نفی ما عدا نمی کند.
 دلیل هشتم منکرین
 گفته اند در برخی روایات حکمت انتخاب کعبه، امتحان اولین و آخرین بشر معرفی شده است و در خود آن مصلحتی نمی باشد. ایشان به خطبه قاصعه نهج البلاغه استناد کرده اند . حضرت امیر المومنین (ع) در مورد انتخاب کعبه به عنوان خانه الهی می فرماید « أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ ص إِلَى الْآخِرِينَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ وَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِي جَعَلَهُ [اللَّهُ لِلنَّاسِ قِيَاماً » [10] نمى‏بينيد خداى سبحان، پيشينيان از آدم (ص) تا پسينيان از اين عالم را آزمود- به حرمت نهادن- سنگهايى بى زيان و سود، كه نبيند و نتواند شنود. پس خدا آن را خانه با حرمت خود ساخت و براى فراهم آمدن و عبادت مردمانش پرداخت.
 بررسی و نقد
 خطبه قاصعه از غرر خطبه های نهج البلاغه است. این خطبه در برخی نسخه های نهج البلاغه مانند صبحی صالح ، معجم دشتی و عبده خطبه 192 و در برخی دیگر مانند فیض الاسلام ، خطبه 234 شماره گذاری شده است . این خطبه از خطبه های مهم نهج البلاغه است . مرحوم شهید مطهری درباره این خطبه فرموده است این خطبه بیان گر فلسفه تاریخ است . تاریخ دارای فلسفه و نظام مند و قانون مند است و قوانین علی و معلولی بر تاریخ بشر حاکم است. چگونه طبیعت قانون مند است و عالمان طبیعت شناس قوانین طبیعت را کشف می کنند . تاریخ و جامعه بشر نیز قانون مند بوده و دارای عمل و عکس العمل است .
 استدلال به این روایت مانند استدلال قبل است و همان اشکالات را در بر دارد . زیرا اولا حصری در کلام نیست و حضرت در این قسمت یکی از حکمت های انتخاب کعبه را بیان کرده است ثانیا اگر صدر و ذیل این خطبه مورد بررسی قرار گیرد معلوم می شود که حضرت در همین خطبه چند وجه و مصلحت برای انتخاب کعبه به عنوان قبله بیان کرده اند در حالی که مستشکل تنها یکی از وجه را بیان کرده است .
 از جمله وجوه دیگری که حضرت برای انتخاب کعبه در همین خطبه بیان می فرماید از این قرار است: کعبه منشا قوام و حیات مردم است. سختی ها و مجاهدتها در راه زیارت کعبه، باعث زدودن خود پسندی ها و فروتنی در برابر خدای متعال است . « وَ يَبْتَلِيهِمْ بِضُرُوبِ الْمَكَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ إِسْكَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِي نُفُوسِهِمْ وَ لِيَجْعَلَ ذَلِكَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِه‏ »
 
 قسمتی از عبارت حضرت چنین است « پس آن خانه را در سنگلاخى نهاد از همه سنگستانهاى زمين دشوارتر، و ريگزارى رويش آن از همه كمتر. به درّه‏اى از ديگر درّه‏ها تنگتر، ميان كوههايى سخت و ريگهايى نرم دشوار گذر، و چشمه‏هايى زه آب آن كم و ده‏هاى جدا از هم، كه شتر در آنجا فربه نشود و اسب و گاو و گوسفند علف نيابد. پس آدم و فرزندان او را فرمود تا روى بدان خانه دارند- و با حرمتش شمارند- پس خانه براى آنان جايگاهى گرديد كه سود سفرهاى خود را در آن بردارند و مقصدى كه بارهاى خويش در آن فرود آرند. دلها در راه ديدار آن شيدا، از دشتهايى بى آب و گياه، و مغاك درّه‏هاى ژرف و جزيره‏هاى از يكديگر جدا،- در پهنه- دريا تا از روى خوارى شانه‏هاشان را بجنبانند و گرداگرد خانه كلمه تهليل بر زبان رانند، و بر گامها روند دوان، خاك آلود و مو پريشان. جامه‏ها را به يك سو انداخته، و با واگذاشتن موها خلقت نيكوى خود را زشت ساخته. آزمايشى بزرگ و امتحانى دشوار و آزمودنى آشكار براى پديد آمدن نافرمان از فرمانبردار.
 خدا زيارت خانه را موجب رحمت خود فرمود، و وسيلت رسيدن به بهشت نمود. و اگر خداى سبحان مى‏خواست خانه با حرمت و عبادتگاه با عظمت خود را ميان باغستانها نهد و جويبار، و در زمين نرم و هموار، و درختستانهاى از هم ناگسسته، و ميوه‏ها در دسترس و عمارتها درهم و دهستانها به يكديگر پيوسته، ميان گندمزارهاى نيكو و باغهاى سرسبز تازه‏رو و زمينهاى پرگياه گرداگرد او، و بقعه‏هاى پر باران و باغستانهاى خرم، و راههاى آبادان، پاداش كم بود و آزمايش ناچيز هم »
 در ادامه می فرمایند« وَ كُلَّمَا كَانَتِ الْبَلْوَى وَ الِاخْتِبَارُ أَعْظَمَ كَانَتِ الْمَثُوبَةُ وَ الْجَزَاءُ أَجْزَل‏» لذاست که حضرت امیر (ع) می فرماید: من دو کار را دوست دارم یکی روزه گرفتن در روزهای گرم و وضو در هوای سرد .
 
 * * *
 اللهم صل علی محمد و آل محمد


[1] بقره ، 143
[2] این اشکال از طرف صاحب کتاب فقه و مصلحت در صفحه 170 مطرح شده است .
[3] بقره ، 115
[4] بقره ، 125
[5] مائده ، 97
[6] اعراف ، 157
[7] نهج البلاغه ، نامه 31
[8] کافی ، ج2 ، ص 74
[9] فقه و مصلحت ،‌ص 170
[10] نهج البلاغه ، خ 192