درس کلام استاد ربانی

89/10/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : قابل فهم بودن قرآن برای همگان

در جلسه قبل دو دلیل بر قابل فهم بودن قرآن برای عموم انسانها بیان شد . این دو دلیل را مرحوم علامه در کتاب "قرآن و اسلام" ذکر نمودند .

1- دلیل اول ایشان :

از آنجا که قرآن کریم در قالب زبان بیان شده و از سنخ آن از مقوله کلام است مانند سایر زبان ها می تواند مقاصد خود را بیان کند و از این جهت فرقی با سایر کلام ها ندارد . این سخن ریشه قرآنی هم دارد . خداوند در آیه دو سوره یوسف و آیه سه سوره زخرف می فرماید : ما قرآن را به زبان عربی نازل کردیم و این به آن خاطر بود که انسانها در آن تعقل نمایند. به عبارت دیگر فلسفه اینکه قرآن در قالب زبان ریخته شده فهمید شدن آن توسط انسان هاست.

2- دلیل دوم ایشان:

در قرآن کریم عموم انسان ها ، مومنان ، کفار و منکران مورد خطاب قرار گرفته اند و قرآن با آنها احتجاج نموده است. در صورتی که مخاطبان این آیات هیچ گونه شناخت و فهمی از آین آیات نداشته باشند لغویت لازم می آید و لغویت در فعل الهی محال است .

3- دلیل سوم ایشان:

در آیات قرآنی انسان به تدبر در قرآن امر شده است .

آیه 82 نساء « أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَ لَوْ كاَنَ مِنْ عِندِ غَيرِْ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا »

آیه 24 محمد « أَ فَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَ لَوْ كاَنَ مِنْ عِندِ غَيرِْ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا »

آیه 29 ص « كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُواْ ءَايَاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ الْأَلْبَاب »

علامه می فرمایند

« دلالت آیه ها بر اینکه قرآن تدبر را که خاصیت تفهم را دارد می پذیرد و همچنین تدبر اختلافات آیات را که در نظر سطحی و ابتدایی پیش می آید حل می کند روشن است . و بدیهی است که اگر آیات در معانی خودشان ظهوری نداشتند تامل و تدبر در آنها و همچنین حل اختلافات صوری آنها بواسطه تامل و تدبر معنی نداشت »[1]

بنابراین اگر آیات قرآن برای بشر قابل فهم نبود دستور به تدبر و تفکر در آیات لغو و بیهوده بود .

مرحوم علامه همین مطلب را در تفسیر المیزان ج 3 ص 84 نیز آورده اند . می فرماید :

« أن الآيات التي تدعو الناس عامة من كافر أو مؤمن ممن شاهد عصر النزول أو غاب عنه إلى تعقل القرآن و تأمله و التدبر فيه و خاصة قوله تعالى: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً»: النساء- 82، تدل دلالة واضحة على أن المعارف القرآنية يمكن أن ينالها الباحث بالتدبر و البحث، و يرتفع به ما يتراءى من الاختلاف بين الآيات، و الآية في مقام التحدي، و لا معنى لإرجاع فهم معاني الآيات- و المقام هذا المقام- إلى فهم الصحابة و تلامذتهم من التابعين حتى إلى بيان النبي ص فإن ما بينه إما أن يكون معنى يوافق ظاهر الكلام فهو مما يؤدي إليه اللفظ و لو بعد التدبر و التأمل و البحث، و إما أن يكون معنى لا يوافق الظاهر و لا أن الكلام يؤدي إليه فهو مما لا يلائم التحدي و لا تتم به الحجة و هو ظاهر.

نعم تفاصيل الأحكام مما لا سبيل إلى تلقيه من غير بيان النبي ص كما أرجعها القرآن إليه في قوله تعالى: «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»: الحشر- 7 و ما في معناه من الآيات، و كذا تفاصيل القصص و المعاد مثلا. »

4- دلیل چهارم

قرآن کریم کتاب هدایت است و برای انسانها نازل شده است « شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقان‏ »[2] از این آیه بدست می آید که هدایت بوده قرآن برای همگان است . بنابراین اولا : هدایت گر بودن متفرع بر فهمیدن است . اگر قانونی برای روشن کردن راه است و مخاطبان آن را نفهمند، چگونه می تواند به عنوان راهنما شناخته شود . ثانیا : وقتی خداوند می فرماید : «هدی للناس » این عبارت اطلاق دارد و هدایت در همه زمینه ها یی که مربوط به بشر می باشد را در بر می گیرد . از جمله مهمترین آن زمینه های ، فهم خود قرآن است .

5- دلیل پنجم

خدای متعال، قرآن را به عنوان نور معرفی و توصیف نموده است « وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبيناً »[3] و « قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبين‏ »[4] . نور، آن چیزی است که خود روشن است و اطراف خود را روشن می کند . « ظاهر بذاته مظهر بغیره » اگر قرآن چنین است پس باید معلوم باشد . امام باقر (ع) می فرمایند : « َمَنْ زَعَمَ أَنَّ كِتَابَ اللَّهِ مُبْهَمٌ فَقَدْ هَلَكَ »[5]

منابع و قواعد فهم عمومی قرآن

برای شناخت قرآن از چه منابعی می توان استفاده کرد و چه قواعدی را باید رعایت نمود ؟

الف) چون قرآن از سنخ زبان عربی است لذا در قدم اول باید با قواعد زبان عربی آشنا شد و برای واژگان آن به علم لغت مراجعه نمود. برای فهم لغات از کتب لغت ، اشعار عصر نزول ، و آیات دیگر قرآن استفاده می شود .

ب) منبع دیگر شناخت قرآن کریم ، قواعد عقلایی حاکم بر محاوره و زبان عرف است . برای شناخت هر متنی که پدید آورنده آن عاقل می باشد نیازمند شناخت قواعد محاوره است . این قواعد در علم اصول بیان شده است . مانند بحث الفاظ ، عام و خاص و اطلاق و تقیید .

ج ) خود قرآن یکی دیگر از منابع شناخت قرآن محسوب می شود. در شناخت مفردات و مقاصد و معانی آیات می توان به آیات دیگر قرآن مراجعه نمود .

آیا قرآن کریم تنها برای مومنان به عنوان منبع شناخت قرآن دانسته می شود یا برای غیر مومنان نیز چنین است ؟ پاسخ آن است که برای همگان منبع شناخت محسوب می شود . دلیل این مطلب دو چیز است :

1- روش عقلایی برای شناخت کلام هر کس این است که به صورت گزینشی با سخنان او برخورد نکنیم و بعد از بررسی همه دیدگاههای او و جمع بندی آنها، اظهار نظر نماییم . اگر یک نفر غیر مسلمان بخواهد درباره قرآن اظهار نظر کند باید شناخت جامعی از آن داشته باشد و به صورت گزینشی عمل نکند.

2- قرآن کریم خود دعوت نموده که اگر می خواهید مرا بفهمید در من تدبر نمایید. تدبر یعنی التفکر بعد التفکر در یک مساله به صورت متوالی و یا تفکر در آیه ای و سپس در آیه دیگر.

د ) سخنان پیامبر اکرم (ص)

ه ) سخنان اهل بیت (ع)

درباره این دو منبع اخیر نیز این سوال مطرح است که آیا مراجعه به روایات و سنت پیامبر اکرم (ص) برای شناخت قرآن تنها مختص مومنان است یا سایر افراد نیز اگر می خواهند درباره قرآن اظهار نظر کنند باید از این منابع نیز بهره بگیرند؟ پاسخ مثبت است .

تا اینجا روشن شد برای مراجعه به این منابعی که تا کنون بیان شد فرقی میان مومن و کافر نیست. زیرا همه اینها روش های عقلایی که انسان ها برای فهم کلام ، از آنها بهره می گیرند .

* * *

اللهم صل علی محمد و آل محمد

( تقریرات و تلخیص درس حضرت استاد ربانی گلپایگانی )