درس کلام استاد ربانی

89/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث : عصمت انبیاء الهی از منظر قرآن کریم

در جلسات گذشته دو دلیل عقلی بر عصمت پیامبران بیان شد . اکنون به قرآن کریم مراجعه کرده و به بررسی آیات پیرامون عصمت می پردازیم . در تفسیر مفاتیح الغیب فخر الدین رازی جلد 3 صفحه 7 10 تعداد زیادی از آیات پیرامون عصمت بیان شده است . ایشان 16 دلیل بر عصمت انبیاء الهی اقامه کرده اند که غالب آنها دلیل نقلی می باشد .

حضرت آیت الله جوادی نیز در کتاب وحی و نبوت ( جلد سوم از تفسیر موضوعی قرآن کریم ) آیات راجع به عصمت را در 7 دسته بیان داشته اند . ما در اینجا به فراخور بحث به 3 دسته از آیات قرآن که به موضوع عصمت پرداخته اند می پردازیم .

دسته اول :

آیاتی که بیان می کند خدای متعال انبیاء الهی را از میان انسانها برگزیده و آنها را مورد هدایت ویژه ای قرار داده است .

آیات سوره انعام «وَ تِلْكَ حُجَّتُنَا ءَاتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلىَ‏ قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ(83) وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَ نُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَنَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسىَ‏ وَ هَرُونَ وَ كَذَالِكَ نجَْزِى الْمُحْسِنِينَ(84) وَ زَكَرِيَّا وَ يحَْيىَ‏ وَ عِيسىَ‏ وَ إِلْيَاسَ كلُ‏ٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ(85) وَ إِسْمَاعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطًا وَ كُلاًّ فَضَّلْنَا عَلىَ الْعَلَمِينَ(86) وَ مِنْ ءَابَائهِمْ وَ ذُرِّيَّاتهِِمْ وَ إِخْوَانهِِمْ وَ اجْتَبَيْنَاهُمْ وَ هَدَيْنَاهُمْ إِلىَ‏ صرَِاطٍ مُّسْتَقِيمٍ(87) ذَالِكَ هُدَى اللَّهِ يهَْدِى بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ لَوْ أَشرَْكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ(88) أُوْلَئكَ الَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَ الحُْكمْ‏َ وَ النُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بهَِا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكلَّْنَا بهَِا قَوْمًا لَّيْسُواْ بهَِا بِكَافِرِينَ(89) أُوْلَئكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَئهُمُ اقْتَدِهْ قُل لَّا أَسَْلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى‏ لِلْعَلَمِينَ(90)»

نکته : مراد از اسامی انبیائی که در آیه آمده است بیان نمونه ای از انبیا است و ویژگی خاصی در آنها مطرح نمی باشد .

شاهد بحث ما آیه 87 می باشد . در این آیه سه واژه درباره عصمت وجود دارد : اجتبیناهم ، هدیناهم و صراط المستقیم . کلمه اجتباه به معنای گزینش است . راغب در مورد این کلمه می گوید «الاجتباء: الجمع على طريق الاصطفاء » یعنی پراکنده ها را جمع کردن و در آنها دست به گزینش زدن

با دقت در کلمه اجتبا این حقیقت به دست می آید که وقتی خدای متعال که دارای صفات کمال و جلال است دست به گزینش می زند ، انسان های کامل و قله های انسانیت را بر می گزیند . انسانهایی که علم و عمل آنها به گونه ای است که خطا و اشتباه در آنها راه ندارد .

واژه دیگر، صراط مستقیم است . صراط به معنای طریق و راه می باشد لذا مقصدی مد نظر می باشد . آن مقصد چیست ؟ مسلما آن مقصد خداشناسی و خداپرستی است . این راه نیز راه مستقیم است که حتما رونده خود را به مقصد می رساند . خدای متعال می فرماید ما انبیا را به صراط مستقیم هدایت کردیم . سپس می فرماید این هدایت ، هدایت ویژه ای است که به بندگان خاصی اختصاص دارد. «یهدی من یشاء من عباده » زیرا خداوند موجودات و به خصوص انسان ها را هدایت نموده است پس این چه هدایت است که اختصاص به من یشاء الله دارد و این هدایت مخصوص چه هدایتی می باشد ؟

علامه طباطبایی در اینجا مطلبی دارند که البته مربوط به زاویه بحث ما نیست اما مطلب جالبی می باشد . ایشان می گویند انبیاء الهی در جغرافیای انسانی پراکنده هستند و خدای متعال آنها را جمع نموده است و کلید آن فطرت می باشد .

« از سياق آيات مورد بحث هم به دست مى‏آيد كه همان معناى اصلى لغت مورد عنايت است، و خواسته است براى بيان هدايت به صراط مستقيمى كه بعدا ذكر مى‏كند زمينه چينى كرده باشد، گويى فرموده است: ما سلسله جليل انبيا (ع) را كه در طول تاريخ بشريت متفرق بوده و هر يك در زمانى مى‏زيستند يك جا جمع نموديم و يك جا و به يك عنايت همه را به سوى صراط مستقيم هدايت كرديم.

مقصود از سياق اين آيات بيان اتصال رشته هدايت يافتگان به هدايت فطرى الهى است، و مناسب چنين بيانى اين است كه اين سلسله يك جا تصور شده هدايت‏شان يك هدايت و صراط مستقيم‏شان يك صراط گرفته شود، تا آنكه اختلاف در زمان و در احوال و همچنين اختلاف در پويندگان اين راه و اختلاف در هدف و مقصد باعث اختلاف در هدايت و صراط نشود.»

بیان اثبات عصمت علمی انبیا توسط آیه

ما در اینجا در پی این هستم که به دست آوریم آیا این آیه شریفه دلالت بر عصمت علمی و عملی انبیا می کند یا نه ؟ خدای متعال می فرماید ما انبیا را هدایت ویژه ای نموده ایم . هدایت در حوزه دین و شریعت دو معنا دارد . یکی به معنای نشان دادن راه و مقصد و دیگری به معنای ایصال به مقصود . اگر بگوییم انبیاء الهی هم در هدایت به معنای شناخت راه و هم در هدایت به معنای سلوک راه و رسیدن به مقصد ، هدایت کامل و ویژه ای داشته اند در این صورت عصمت آنها از طریق آیه بدست می آید .

هدایت در آیه به صورت مطلق است و قیدی بر آن زده نشده که مراد کدام قسم از این دو می باشد . « ذلک هدی الله یعدی به من یشاء من عباده » آیا هدایت در اینجا به معنای نشان دادن راه به انبیاء است یا خیر ما نیز به این هدایت ، رهنمون شده ایم . مقصود از من یشاء چیست ؟ آنچه باید گفت این است که ما نیز مانند انبیا به راه راست که همان اسلام است رهنمون شده ایم اما دو ویژگی ممتاز در انبیاء در این باره وجود دارد :

ایشان راه را بدون واسطه یافته اند اما غیر انبیاء با واسطه دیگران که راه مستقیم را شناخته اند مصون از خطا نیستند اما انبیا در دریافت آن راه و فهم آن هرگز خطا و اشتباه نمی کنند .

بنابراین تا اینجا عصمت علمی از آیه بدست آمد . یعنی می توان گفت که آیه دلالت دارد بر اینکه انبیا راه الهی را بدون واسطه می دانند و در شناخت آن خطا و اشتباه نمی کنند .

اما اثبات عصمت عملی

چون در آیه شریفه هدایت مقید نشده است لذا مطلق می باشد و شامل هر دو قسم از هدایت باشد. بنابراین انبیا از طرف خدای متعال هدایت به معنای ایصال به مقصود را ، هدایت یافته اند . آیه بیان می کند که انبیا نه در شناخت راه هرگز دچار خطا می شوند و نه در عمل به آن . سلوک انبیا از ابتدای سلوکی ، بی عیب و نقص بوده است . بنابراین وقتی کسی را راه را خوب بپیماید و به مقصود برسد معصوم می باشد . لذا در انبیا نه در شناخت راه و نه در سلوک راه خطایی وجود ندارد .

این استدلال به این شکل در تفاسیر وجود ندارد اما در برخی تعابیری وجود دارد که مطلب فوق را بیان می کند. و برای ادا شدن حق، آنها را بیان می کنیم .

المیزان در ذیل آیه 90 سوره انعام می گوید :

«قوله تعالى: «أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ» إلى آخر الآية. عاد ثانيا إلى تعريفهم بما فيه تعريف الهدى الإلهي فالهدى الإلهي لا يتخلف عن شأنه و أثره و هو الإيصال إلى المطلوب قال تعالى: «فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ»: (النحل: 37).»[1]

تفسیر المنار نیز در ذیل همین آیه می گوید :

« ای ذلک الهدی الی صراط المستقیم و هو ما کان علیه اولئک الاخیار مما ذکر من الدین القویم و الفضل العظیم »[2] این هدایت ویژه ای است غیر از هدایت عام لانه عبارت عن الایصال بالفعل الی الحق

2- دسته دوم از آیات

خداوند در قرآن می فرماید ما برخی از بندگان خود را جزء مخلَصین قرار داده ایم و اینان از دسترس ابلیس در امان می باشند . « قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ(82) إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ(83)»[3] مخلَصین چه کسانی هستند ؟ مخلِص به کسی گفته می شود که عمل و نیت خود را خالص نموده است که بسیار گوهر گران بهایی می باشد ( اللهم ارزقنا ) اما مخلَص درجه ای بالاتر دارد . اینان کسانی هستند که خدای متعال بر آنها عنایتی داشته و آن ها را برای خود خالص نموده است . انبیاء الهی از مخلَصین هستند و از دستبرد شیطان مصون می باشند . بنابراین ایشان معصوم هستند .

خدای متعال در آیه 24 سوره یوسف مصداق مخلَصین را بیان کرده است . «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ »

نکته : یکی از مذاهب اسلامی ، مذهب اباضیه می باشد . این مذهب از بقایای خوارج هستند . کشور عمان کلا این مذهب را دارا می باشند . ایشان نیز مانند مذهب تشیع معتقد هستند که انبیا الهی از هنگام تولد معصوم می باشند. شیخ احمد بن احمد خلیلی که از علمای بزرگ عمان می باشد در تفسیر جواهر التفسیر در بخش عصمت انبیا می گوید « ذهب اصحابنا الی انهم معصومون عن الکبائر و الصغائر فی حال النبوه و قبلها ... و نسب الفخر الی الرافضه قولهم انهم معصومون منذ المیلاد و هذا هو الائق بمقام المخلصین بالاصفاء الاهی »[4]

* * *

اللهم صل علی محمد و آل محمد

( تقریرات و تلخیص درس حضرت استاد ربانی گلپایگانی )