درس کلام جدید - وحی پژوهی و حقیقت نبوت استاد ربانی

جلسه 77

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : انتقاداتی بر فرضیه فلاسفه در کیفیت وحی
 نقد سوم: اشکال معرفت شناختی
 نقد دیگری که بر تبیین فلسفی وحی بیان شده این است که گفته شده: « وحی نوعی رابطه با خداوند است نه با عقل فعال و از طریق فرشته ای که وجود واقعی دارد بر قلب پیامبر نازل می شود نه فرشته ای که مولود قوه خیال یا تاثیر حس مشترک پیامبر است. و صداهایی که پیامبر به هنگام وحی می شنود صداهای واقعی است نه مولود قوه خیال یا حس مشترک پیامبر »
 این نقد در واقع دارای دو مرتبه است :
  1. وحی نوعی رابطه با خداوند است نه رابطه با عقل فعال .
  2. فلاسفه فرشته وحی را مولود قوه خیال و تاثیر حس مشترک پیامبر می دانند نه امری واقعی.
 بررسی و نقد
 درباره بخش اول گفته می شود درست است که وحی رابطه با خداوند است اما رابطه گاهی مستقیم و گاه غیر مستقیم است . کما اینکه خود ایشان از فرشته وحی سخن گفته اند . حال سوال می کنیم آیا ارتباط پیامبر با جبرئیل و فرشته وحی با ارتباط ایشان با خداوند منافات دارد؟ آنچه فلاسفه به عنوان واسطه بودن عقل فعال بکار می برند در طول ارتباط با خداوند است.
 اما درباره بخش دوم : آیا این نقد بر فلاسفه وارد است یا نه؟ آیا فلاسفه فرشته وحی را امری خیالی می دانند ؟ در مورد جبرئیل و فرشته وحی این نقد وارد نیست. زیرا فلاسفه اسلامی فرشته وحی را امری واقعی می دانند. آنان هرگز فرشته وحی را خیالی و پنداری نمی دانند. آنان در کلمات خویش تصریح کرده اند که پیامبر با نفس قدسی خویش با عقل فعال ارتباط برقرار می کند. علاوه بر اینکه فلاسفه بر وجود عقل فعال اقامه برهان کرده اند و گفته اند : از آنجا که علت علوم کلی ما نه طبیعت است نه نفس است باید موجودی مناسب با آن وجود داشته باشد. قوه خیال در آن مرتبه هیچ نقشی ندارد زیرا مربوط به مرتبه بشری پیامبر است.
 آنچه فلاسفه در مورد دخالت قوه خیال و حس مشترک گفته اند در تمثل یافتن فرشته آن هم در نزول وجود آن است. این گونه نیست که حضرت جبرئیل به چیزی تبدل پیدا کند. فلاسفه گفتند آنچه صورت ندارد، در قوه خیال پیامبر صورت بشری می یابد نه اینکه گفته باشند اصلا جبرئیل وجود واقعی ندارد.
 بله این قسمت سخن فلاسفه که جبرئیل در خارج وجود ندارد، بلکه تنها در قوای خیالی و حسی نبی تمثل می کند نسبت مورد قبولی است . البته همان طور که گفته شد این مطلب با ظواهر روایات سازگاری ندارد و ما تا دلیل قطعی بر تأویل از این ظواهر نداشته باشیم نمی توانیم از آن ها عدول کنیم.
 بررسی نقدهای وارده توسط تفسیر منشور جاوید بر فرضیه فلاسفه از وحی [1]
 ایشان بر تبیین فلسفی وحی دو اشکال را بیان داشته اند:
 اشکال اول:
 آنچه فلاسفه درباره کیفیت وحی گفته اند تنها یک فرضیه است و دلیلی وجود ندارد که بیان کند مراد از جبرئیل همان عقل فعال است. مؤید نبود این دلیل نیز است است که عقل فعال کثیر الافعال است و همه تدبیر عالم را به اذن خداوند انجام می دهد در حالی که برای حضرت جبرئیل مأموریت های ویژه ای بیان شده است.
 نقد و بررسی
 این اشکال از جهتی مورد قبول است زیرا درست است که حضرت جبرئیل، موجودی مجرد است و از این جهت با عقل فعال مشترک است اما دلیل قطعی بر انطباق آن نیست. اما نکته قابل توجه این است که نداشتن دلیل برای انطباق عقل فعال بر جبرئیل، در بحث ما تاثیری نخواهد داشت. بالاخره جبرئیل بر اساس آیات و روایات واسطه وحی است ، فلاسفه نیز می گویند عقل فعال واسطه است. به تعبیر علمی هر فرق هست اما این فرق، فارق نیست. لذا این اشکالی ، در تبیین وحی اشکالی ایجاد نمی کند .
 اشکال دوم :
 ایشان می گویند: تفسیر وحی از طریق تشکیک وجود که در مرتبه عقلی وجود عقلی و در مرتبه مثالی وجود مثالی و در مرتبه حسی وجود حسی دارد، در پاره ای از آیات مورد تأیید است. اما در قرآن کریم یک سلسله حوادث مربوط به جدال کفار و مشرکان با پیامبر اکرم (ص) و تهمت های آنان بیان شده است . در این موارد دیگر نمی توان مراحل سه گانه را تصویر کرد. نمونه این مساله در آیه اول سوره مجادله بیان شده است . « قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتي‏ تُجادِلُكَ في‏ زَوْجِها وَ تَشْتَكي‏ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ بَصيرٌ (1) الَّذينَ يُظاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسائِهِمْ ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهاتُهُمْ إِلاَّ اللاَّئي‏ وَلَدْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ (2)» [2] [3] خداوند سخن زنى را كه درباره شوهرش به تو مراجعه كرده بود و به خداوند شكايت مى‏كرد شنيد(و تقاضاى او را اجابت كرد)؛ خداوند گفتگوى شما را با هم(و اصرار آن زن را درباره حل مشكلش) مى‏شنيد؛ و خداوند شنوا و بيناست. (1) كسانى كه از شما نسبت به همسرانشان«ظهار» مى‏كنند(و مى‏گويند: «أَنتِ عَلىَّ كَظهَرِ أُمّى تو نسبت به من بمنزله مادرم هستى»)، آنان هرگز مادرانشان نيستند؛ مادرانشان تنها كسانى‏اند كه آنها را به دنيا آورده‏اند! آنها سخنى زشت و باطل مى‏گويند؛ و خداوند بخشنده و آمرزنده است!
 صاحب تفسیر منشور جاوید در اینجا فی الجمله فرضیه فلاسفه را می پذیرند اما بالجمله تنها منحصر بودن وحی در این شیوه را رد می کنند و نمی پذیرند.
 نقد و بررسی
 با توجه به مبادی و مبانی فلسفی وحی این اشکال نیز وارد نیست. زیرا درباره منبع و سرچشمه وحی که روح پیامبر با آن تماس پیدا می کند، فلاسفه دو منبع و سرچشمه برای بیان کرده اند:
 1- مبدا و منشاء عقلی که همان عقل فعال است .
 2- مبدا غیر عقلی که یا عالم مثال است یا نفوس فلکیه و همه آنچه در این عالم هست تصویر و کپی آن آنجاست منتها ماده و تغییر ندارد، اما شکل و وضع و .... را دارد.
 حال ما آیات قرآن را دو دسته می کنیم: آنچه جنبه عقلی و مراتب عقلی دارد می گوییم منبع اش در مرحله اول آن عقل فعال است و آنچه مربوط به امور جزئی است در عالم مثال وجود دارد. از نظر فلاسفه عالم عقول و مثال را ملائکة الله می دانند . بنابراین بر اساس مبنای فلاسفه این اشکال نیز وارد نیست .
 سخن استاد مطهری درباره دیدگاه فلاسفه
 شهید مطهری در منهج و روشی که برای مباحث خویش بکار می گیرند، روش زیبایی دارد. ایشان ابتدا به سراغ آیات و روایات رفته اند. ایشان هر چند فیلسوف است و مخاطبان ایشان نیز انجمن پزشکان بوده اند اما با اتقان وارد شده و وحی را از اول با آیات بحث نموده اند .
 


[1] منشور جاوید ، آیت الله سبحانی ، ج10 ، ص 217
[2] مجادله/سوره58، آیه1
[3] مجادله/سوره58، آیه2