1403/07/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اخلاق و معنویت، ادامه نقد کتاب مسیر پیامبری
اخباری یا انشائی بودن احکام اخلاقی
یکی از مباحثی که در مورد احکام اخلاقی مطرح شده این است که آیا این احکام از مقوله اخبار هستند یا از مقوله انشاء؟ اگر از مقوله اخبار باشند، بحث صدق و کذب در آنها راه پیدا می کند، چرا که نفس الامری دارند که می تواند صحیح و غیر صحیح باشد، مانند اینکه گفته می شود: «عدالت خوب است و ظلم بد است»؛ اما اگر از مقوله انشاء باشند، مانند اینکه گفته شود: «باید عادل بود و نباید ظالم بود»، در این صورت دیگر صدق و کذب درباره آنها مطرح نیست.
این بحث از زاویه ای دیگر به این صورت طرح می شود که علوم را به دو قسم علوم توصیفی و دستوری تقسیم کرده اند، اگر احکام اخلاقی را اخبار بدانیم در زمره علوم توصفی قرار می گیرد و اگر انشاء بدانیم در این صورت علم اخلاق در زمره علوم دستوری به شمار خواهد آمد.
آنچه در صورت انشائی دانستند احکام اخلاقی به دست می آید تنها این ملازمه است که این گزاره ها باید انشاء کننده ای داشته باشد اما همان طور که در منطق هم بیان شده است دیگر صدق و کذب در مقوله های انشائی معنا نخواهد داشت، و چون چنین است دیگر نمی توان میان مکاتب اخلاقی بررسی و داوری نمود و همه مکتب های اخلاقی علی السواء خواهند بود. آری اگر بحث را به مبانی عقلی این احکام سرایت دهیم، در این صورت صدق و کذب بردار خواهد بود اما در این صورت بحث ما اخباری خواهد بود چرا که آن گزاره های مبنایی اخباری هستند نه انشائی. در مورد مبانی این سوال مطرح می شود که این باید و نباید بر اساس چه چیزی بیان شده است، ریشه و ملاک آنها چیست؟
در پاسخ به این سوال سه دیدگاه ممکن است مطرح شود:
اول اینکه گفته شود احکام اخلاقی از مقوله انشاء هستند، چرا که عمده آن چه از مباحث اخلاقی مشاهده می شود بایدها و نبایدهای اخلاقی است. برخی دیگر ممکن است بگوید احکام اخلاقی از مقوله اخبار هستند زیرا مباحث خوب و بد در آن ها مطرح شده و قابل بحث و بررسی است. اما دیدگاه صحیح آن است که احکام اخلاقی هم از مقوله انشاء و هم اخبار هستند، البته هر کدام از اینها از جهتی می باشد. از این جهت که احکام اخلاقی بر شکل باید و نباید طرح می شود، انشاء هستند و از این جهت که هر باید و نباید اخلاقی بالاخره بر یک مبنایی بیان شده است، از مقوله اخبار هستند. مثلا وقتی گفته می شود: «باید راستگو بود و نباید عهدشکن بود»، همه اینها یک وجه انشائی دارند و یک وجه مبنای و نظری. این همانند بحث حکمت نظری و عملی است که در حکمت عملی بحث از بایدها و نبایدها مطرح می شود اما وقتی سوال می شود که چرا باید چنین باشد، پاسخ این چرایی به بحثی اخباری و مربوط به حکمت نظری بر می گردد. در آن بحث نظری وقتی گفته می شود مثلا چرا عدل خوب است، پاسخ داده می شود که چون عدل مصلحت انسان را تامین می کند، و یا گفته می شود چون مطابق با فطرت است و یا چون در راستای کمال انسان است خوب و حسن است.
به تعبیر دیگر گفته می شود احکام اخلاقی گاه در مقام ثبوت مورد نظر قرار می گیرند که همان بحث خوب و بد بودن آنها است که در نفس الامر قرار دارد و حسن و قبح فعل اخلاقی مربوط به آن است و گاه در مقام اثبات مورد نظر قرار می گیرند که همان بایدها و نبایدهای اخلاقی است.
تقدم انشاء بر اخبار در احکام اخلاقی
سوال: در مورد احکام اخلاقی کدام مقوله اخبار و انشاء مقدم است؟ دقت در مساله نشان می دهد که صورت اولیه احکام اخلاقی، انشائی هستند و بعد سوال می شود که چرا باید چنین کرد و چرا نباید چنین کرد. این بحث به ملاکات و مبانی اخلاق باز می گردد.
در عرف عقلایی بشر در مورد مسائل اخلاقی دو تعبیر وجود دارد که یکی بایدها و نبایدهای اخلاقی است و دوم خوبی ها و بدیهای اخلاقی است. طبق آنچه گفته شد این دو مانعه الجمع نیستند، بلکه در احکام اخلاقی با هم معیت دارند.
طرح بحث، حقیقی یا اعتباری بودن مفاهیم اخلاقی
مفاهیم اخلاقی چه در موضوعات و چه در مفهومات مثل «العدل حسن»، آیا مفاهیم حقیقی هستند یا اعتباری هستند. دو دیدگاه در اینجا مطرح است که انشاء الله در جلسه آینده بیان می شود.