درس خارج فقه آیت‌الله نوری

کتاب الوقف

95/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فی تعریف الوقف/کتاب الوقف

"إذا أراد الله بعبد خیراً فقَّهه فی الدین"، بحث ما با توفیق پروردگار متعال در موضوع "وقف" می باشد که یکی از موضوعات بسیار مهم فقهی، روائی، تاریخی و قرانی ما می باشد.

فقهاء ما نوعاً وقف را اینطور تعریف کرده اند:« و هو تحبیس الأصل و إطلاق المنفعة»، مثلا انسان یک مزرعه ای دارد تا وقتی که آن را وقف نکرده می تواند بفروشد یا هبه کند یا آن را صلح کند و خلاصه هر نوع تصرفی قبل از وقف برای واقف آزاد می باشد اما بعد الوقف "تحبیس الأصل" می شود یعنی دیگر هیچ تصرفی نمی تواند در آن کند منتهی "إطلاق المنفعة" می شود یعنی عائدات آن مزرعه را به موقوف علیه می دهد و برخی نیز گفته اند "و تسبیل المنفعة" یعنی منافع و عائدات را سبیل و در راه خداوند وقف کردن.

اما در عرف عام قران کریم این ماده "وقف" را در هرجائی که استعمال کرده به معنای نگهداری، نگهداشتن و بازداشتن معنی کرده است، مثلا :﴿وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ[1] ستمکاران در پیشگاه پروردگار بازداشته و نگه داشته شده اند، ﴿وَ لَوْ تَري‌ إِذْ وُقِفُوا عَلي‌ رَبِّهِمْ قالَ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ[2] در پیشگاه خداوند نگه داشته شده اند، ﴿وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِين[3] نگه داشته شده اند در آتش، ﴿وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ[4] این "وقف یقف" از باب معتل الفاء واوی مثل "وعد یعد" می باشد یعنی نگه دارید آنها را که مسئول هستند، بنابراین در قران کریم ماده "وقف یقف" به معنای نگهداری و نگه داشتن و بازداشتن استعمال شده است.

در المنجد معانی دیگری نیز برای ماده "وقف یقف" ذکر شده که یکی از آن معانی که ظاهرا معمول نیز می باشد این است که مثلا گفته می شود شما بر این امر واقف هستید یعنی مطلع و آگاه هستید پس معلوم می شود "وقف یقف" به معنای " فَهِمَ و عَلِمَ " نیز استعمال می شود و همچنین در خواندن قران کریم وقف به معنای توقف در مقابل وصل نیز استعمال می شود خلاصه معانی متعددی در لغت برای وقف ذکر شده است.

نکته: ماهیت وقف همان عقدی است که إنشاء می شود و ما بعدا خواهیم خواند و این تعاریف و معانی در واقع لازم و ثمره ی همان عقد وقف می باشند.

فقهاء ما در کتب فقهی خودشان مثل تذکره و ریاض و امثال ذلک برای اثبات وقف به ادله اربعه یعنی کتاب و سنت و اجماع و عقل استدلال کرده اند که ما باید یک به یک این ادله را مورد بررسی قرار بدهیم.

اما " کتاباً " دو دسته از آیات قران کریم ذکر شده است، مثلا در جلد 7 ریاض طبع جدید دو آیه ذکر شده؛ اول:﴿وافعلوا الخیر[5] و دوم:﴿و ما تنفقوا من خیر فلأنفسکم[6] ، به نظر بنده ذکر آیات به این صورت اشکال دارد زیرا بحث ما در صغری یعنی اینکه آیا وقف مشروعیت دارد یا اینکه ثواب دارد یا فضیلت دارد یا نه می باشد اما این آیات کبری را ذکر کرده اند و استدلال و تمسک به کبری برای اثبات صغری صحیح نیست مثلا ما شک داریم که زید عالم است یا نه و بعد تمسک کنیم به "اکرم العالم" و بگوئیم زید واجب الاکرام است که این درست نیست زیرا ما شک داریم که اصلا زید عالم است یانه پس تمسک به کبری برای اثبات صغری صحیح نمی باشد، و اما مقدس اردبیلی نیز در "زبدة البیان" می فرماید ما آیات زیادی در این رابطه داریم من جمله این آیه شریفه :﴿لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّي تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‌ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ[7] و یا این آیه شریفه:﴿ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ[8] و یا این آیه شریفه:﴿ لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ[9] در تفسیر المیزان مطالب خوب و مفصلی در تفسیر این آیه شریفه ذکر شده که مراجعه و مطالعه بفرمائید، علی أیِّ حال تمام این آیاتی که مقدس اردبیلی نیز ذکر کرده کبریات می باشند و ما نمی توانیم به کبریات برای اثبات صغریات تمسک کنیم.

بقیه بحث بماند برای فردا إن شاء الله تعالی... .


[1] سبأ/سوره34، آیه31.
[2] انعام/سوره6، آیه30.
[3] انعام/سوره6، آیه27.
[4] صافات/سوره37، آیه24.
[5] حج/سوره22، آیه77.
[6] بقره/سوره2، آیه22.
[7] آل عمران/سوره3، آیه92.
[8] مزمل/سوره73، آیه20.
[9] بقره/سوره2، آیه177.