درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب البیع

93/11/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: احادیث حج/ولایة الفقیه
طبق ترتیبی که عرض کردیم به بحث حج رسیدیم و گفتیم در روایاتی که می خوانیم کلمات " والی و امام و حاکم" بکار برده شده و این دلیل بر این است که اسلام همان طور که قوانینی را جعل کرده مجری آن قوانین را نیز در نظر گرفته و معرفی کرده.
حج خیلی اهمیت دارد زیرا خداوند متعال فرموده:﴿جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِّلنَّاسِ[1].
"قیاماً" اصلش "قواماً" بوده که واو قلب به یاء شده یعنی کعبه ی بیت حرام قوام زندگی مردم در همه ابعاد می باشد بنابراین یک عمل فردی نیست بلکه خداوند متعال نظر به این دارد که تمام مسلمانان متمکّن از کل عالم در یک نقطه جمع شوند تا اینکه قوام زندگی آنها در تمام ابعاد از آنجا تأمین شود.
آیت الله مطهری رحمة الله علیه در کتاب "انسان و سرنوشت" می فرماید علت عقب ماندگی مسلمانان این است که مسلمین صورت ظاهر اعمال را گرفته اند و محتوی را کنار گذاشته اند حج نیز محتوای بسیار عظیمی دارد و بسیاری از اعمال و ادعیه و حتی تقیه محتوای خیلی بلند و بالائی دارند فلذا باید به محتوای اعمال توجه داشته باشیم و از آن درس بگیریم و آن را در زندگی شخصی خودمان پیاده کنیم.
خوب و اما صاحب وسائل اخبار مربوط به حج را در جلد 8 و 9 و 10 وسائل 20 جلدی ذکر کرده و علت طولانی شدن اخبار حج این است که صاحب وسائل در بین روایات مربوط به بعضی از موضوعات دیگر را نیز به مناسبتی ذکر کرده مثلاً ایشان اولاً "ابواب آداب السفر" را در ضمن 68 باب و ثانیاً "ابواب احکام الدواب" را در ضمن 53 باب و ثالثاً "ابواب احکام العِشرة" را در ضمن 166 باب ذکر کرده است.
مطلب اول اینکه درباره بیان فلسفه و محتوای حج در باب اول از ابواب وجوب حج از صفحه 7 تا 9 اخباری ذکر شده من جمله احادیث 15 و 18 که به این مطلب اشاره دارند.
مطلب دوم اینکه یکی از چیزهائی که امام رضوان الله علیه بر آن اصرار دارد مسئله برائت در حج می باشد لذا ایشان نزدیک به 50 صفحه درباره موضوع حج و برائت در حج مطلب نوشته اند و بنده خودم برای نوشتن این مطلب اینطور شروع کرده ام که؛ در میان 114 سوره قرآن سوره ای هست که از بسیاری از جهات جنبه ی خاصی دارد می توان گفت اساساً یک سوره استثنائی است، تمام سوره های قرآن با عنوان پر شکوه "بسم الله الرحمن الرحیم" آغاز می شود و مطلع سخن در آنها رحمانیت و رحیمیت حق است ولی در اول سوره توبه "بسم الله الرحمن الرحیم" ذکر نشده و علتش این است که مسلمانان باید کفار را بشناسند زیرا همیشه آنها بر عیله ما قیام می کنند لذا اسلام می خواهد که آنها را بشناسیم و با این دید به مکه برویم و به کفار نگاه کنیم.
امام رضوان الله علیه در جلد 18 و 20 از صحیفه نور درباره مسئله برائت از مشکرین مخصوصاً در حج مطالب فراوانی را بیان کرده اند مثلاً ایشان در جلد 18 صفحه 86 بعد از تبریک فرا رسیدن عید قربان می فرماید؛ عیدی که انسان های آگاه را به یاد قربان گاه ابراهیمی می اندازد قربانگاهی که درس فداکاری و جهاد در راه خداوند بزرگ را به فرزندان آدم و اصحاب و اولیاء یاد می دهد، عمق جنبه های توحیدی و سیاسی این عمل را جز انبیاء عظام و اولیاء کرام درک نمی کنند، پدر توحید و بت شکن جهان به همه انسان ها آموخت که قربانی در راه خدا پیش از اینکه جنبه توحیدی داشته باشد جنبه سیاسی و اجتماعی دارد و خلاصه بت شکن اول ابراهیم علیه السلام بود و بت شکن دوم پیغمبر صلی الله علیه و آله بود که به مردم آموخت بت ها هرچه هست باید بشکند چه بت چوبی باشد و چه حیوان و چه انسان...إلی آخر کلام الإمام، خب حالا برای حج با این فلسفه و محتوی قطعا باید یک نفر والی و امام تعیین شود که حج زیر نظر او انجام شود که پیغمبر و اگر نبود امام و اگر نبود بایستی فقیه عادل متصدی این امر شود.
روایاتی را از اصول کافی باب "الحب فی الله والبغض فی الله" در مورد "تولِّی و تبرِّی" به عنوان خاتمه کلام می خوانم: خبر اول این است:﴿عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن محمد بن عيسى، عن أبي الحسن علي بن يحيى - فيما أعلم - عن عمرو بن مدرك الطائي، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله لأصحابه: أي عُرى(دستگیره ی محکم)الايمان أوثق؟ فقالوا: الله ورسوله أعلم، وقال بعضهم: الصلاة وقال بعضهم: الزكاة وقال بعضهم: الصيام وقال بعضهم: الحج والعمرة وقال بعضهم: الجهاد، فقال رسول الله صلى الله عليه وآله: لكل ما قلتم فضل وليس به ولكن أوثق عرى الايمان الحب في الله والبغض في الله وتوالي أولياء الله و التبري من أعداء الله[2].
خبر دوم این است:﴿الحسين بن محمد، عن محمد بن عمران السبيعي، عن عبد الله بن جبلة، عن إسحاق بن عمار، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: كل من لم يحب على الدين ولم يبغض على الدين فلا دين له[3].
بنابراین دین در حب و بغض خلاصه می شود و اگر کسی حب فی الله و بغض فی الله نداشته باشد اصلاً دین ندارد فلذا توجه و عنایت امام رضوان الله علیه به مسئله برائت نیز به همین خاطر می باشد.
بقیه بحث بماند برای فردا إن شاء الله تعالی... .  


[1] مائده/سوره5، آیه95.
[2] اصول کافی، شیخ کلینی، ج2، ص125، حدیث 6، ط آخوندی.
[3] اصول کافی، شیخ کلینی، ج2، ص127، حدیث 16، ط آخوندی.